شبکه هاي اجتماعي؛ ترفندي براي تهديد امنيت ملي

 
اينترنت به عنوان يکي از مهم‌ترين ابداعات بشر در قرن اخير با قابليت‌ها و کارکردهاي متعدد و گسترده‌اش، بخش‌هاي مختلف زندگي انساني را تحت تأثيرات مثبت و منفي خود قرار داده است.

پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي/  گسترش فناوري هاي نوين در عرصه ي الكترونيك و رايانه در چند دهه ي گذشته، موجب پديدار شدن انواع واقسام لوازم و برنامه هاي الكترونيكي و رايانه اي از جمله اينترنت، تلفن همراه، ماهواره و بازي هاي رايانه اي در جهان شده است. انكارناپذير است كه اين تحولات و پيشرفت ها زندگي بشر را چندين برابر آسان تر نموده است، اما در آن سوي سكه نمي توان از آسيب هاي ناشي از اين فناوري هاي نوين غافل ماند. اينترنت به عنوان يکي از مهم‌ترين ابداعات بشر در قرن اخير با قابليت‌ها و کارکردهاي متعدد و گسترده‌اش، بخش‌هاي مختلف زندگي انساني را تحت تأثيرات مثبت و منفي خود قرار داده است.

مبنا و هدف اصلي اينترنت، برداشتن فاصله جغرافيايي ميان انسان‌هاي سراسر دنيا و ايجاد تحول در عرصه ارتباطات و تبادل اطلاعات است. در حالي که هيچ‌کس تصور نمي‌کرد روزي جنبه اجتماعي اينترنت به صورت کاربرد اصلي آن درآيد و شبکه‌هاي اجتماعي اينترنتي پا به عرصه وجود بگذارد.در ميان اشکال مختلف استفاده از اينترنت؛ شبکه هاي اجتماعي، به عنوان پديده ي هزاره سوم تا الان موقعيت والاتري پيدا کرده است.

در ايران در حال حاضر اکثر مخاطبان شبکه‌هاي اجتماعي، جوانان بين 18 تا 35 سال هستند که اکثر ��نها از تحصيلات عالي برخوردارند .به دليل جوان بودن ساختار جمعيتي کشورمان، رواج اين شبکه ها در ميان اين قشر تاثير گذار رو به افزايش است و متاسفانه به دلايل مختلف از جمله سرانه ي پايين مطالعه در بين دانشجويان و تحليل هاي  دم دستي و تقليل گراي عموم جوانان از حوادث مختلف سياسي ـ اجتماعي کشور و سوء استفاده جريانات معاند داخلي و سرويس هاي اطلاعاتي بيگانه، شبکه هاي اجتماعي را به عنوان يک شر اجتناب ناپذير تبدبل کرده است .

سؤال اصلي نوشته پيش رو بر اين مبنا قرار دارد که آيا استفاده از شبکه هاي اجتماعي  با توجه به تمرکز دشمنان انقلاب بر تحريک دانشگاههاي کشور  و همچنين در اختيار داشتن زمام  اکثر دانشگاههاي کشور در دستان برخي از جريانات معاند داخلي مي تواند به عنوان آسيبي براي امنيت ملي کشور محسوب گردد؟ نگارنده با مطالعات صورت گرفته و تامل در حوادث کشور به اين نتيجه رسيده است که شبکه هاي اجتماعي مي توانند به عنوان تهديد و آسيبي براي امنيت ملي کشور بخصوص در محيط دانشگاهي به حساب بيايند.

 

چارچوب تئوريک

همه مردم تصوراتي هرچند سطحي از امنيت ملي دارند ولي در اين ميان سوالات متعددي مطرح مي شود که هم خود سوال و پاسخ مقبول آنها از اذهان مردم عادي تراوش نمي کند. سوالاتي از قبيل:

1-   امنيت ملي به چه معناست؟

2-   وضعيت امنيت ملي توسط چه کساني ترسيم مي گردد؟

3-   در چه وضعيتي امنيت ملي سلب مي گردد؟

4-    وظيفه حفظ امنيت ملي بر عهده چه سازمانهايي است؟

امنيت ملي مقوله اي حياتي براي انسان اجتماعي است. ناگزير بايد با مولفه هايي کليدي در جامعه مرتبط باشد. امنيت ملي يک مقوله مستقل نيست و اشاره به وضعيتي خاص از يک پديده ديگر به نام جامعه دارد. يعني به اعتبار و ارزش جامعه است که امنيت ملي نيز تجلي و اهميت مي يابد و شايسته بحث و تبادل نظر مي گردد. به نظر مي رسد توصيف جامعه به شناخت اين مولفه ها کمک خواهد کرد. در آن صورت است که مي توان در چاره انديشي امنيتي، تمرکز و دغدغه اصلي را متوجه مولفه هاي مذکور نمود.

 

تعريف جامعه:

 جامعه عبارت است از موقعيتي است که انسان ها در ان موقعيت امکان ارتباط گروهي و بين گروهي با يکديگر به منظور تبادل دستاورد فعاليت هاي خود را داشته باشند.

با اين وصف دو رکن اساسي در عرصه زندگي اجتماعي انسان برجسته مي گردد که عبارتند از:

1-    فعاليت هايي که افراد براي توليد کالا يا ارائه خدمات انجام مي دهند.

2-    ارتباط افراد که منجر به مبادله کالا و خدمات بين آنها  مي شود.

بنابراين زماني که دو مقوله فوق به طور کامل در يک جامعه تامين باشد ، در بياني ساده « مردم هيچ مشکلي نداشته باشند» و « همه اوضاع بر وفق مراد باشد» در چنين وضعيتي بيانگر تصويري اوليه ولي قابل درک از امنيت ملي است.

 

 تعريف امنيت ملي:

 امنيت ملي عبارت است از تصويري تجسمي از وضعيتي آرماني در يک کشور که در آن وضعيت مردم بتوانند بدون وقفه يا اختلال همه فعاليتهاي مجاز خود را انجام دهند و ارتباطات مشروع با ديگران را به منظور تبادل کالا و خدمات برقرار سازند. اين وضعيت معياري براي سنجش وضعيت امنيتي موجود در جامعه است.

 

مفاهيم وابسته به امنيت ملي

براي درک مفهوم و نحوه شکل گيري نا امني همچنين جهت مطالعه نا امني به نظر مي رسد سه عنصر مفهومي اساسي با عناوين آسيب امنيت ملي، تهديد امنيت ملي و آسيب پذيري امنيت ملي بسيار راهگشا هستند.

 

الف) آسيب پذيري امنيت ملي

 عبارت است از وضعيتي که بستر و زمينه مناسب براي پيدايش تهديد محسوب مي شود. آسيب پذيري معادل وضعيتي است که در آن فضاي لازم و کافي جهت تدارک و ظهور آسيب پديد آمده است. آسيب پذيري از جنس بستر و زمينه است. در واقع آسيب پذيري يک نقطه ضعف است و وضعيتي است که اگر به حال خود رها شود منشاء آسيبي نخواهد شد اما بستر و فضايي است براي تدارک تهديد و نابساماني. از طرف ديگر حلقه اول در اينجا آسيب پذيري است و تا زماني که آسيب پذيري وجود نداشته باشد امکان بروز تهديد نيز نخواهد بود.

 

ب) تهديد امنيت ملي

عبارت است از وضعيتي که مقدمات بروز آسيب را فراهم مي کند.تهديد امنيت ملي از بستر آسيب پذيري امنيت ملي بوجود مي آيد و مرحله اي بينابيني و واسط بين مرحله قبلي خود يعني مرحله آسيب پذيري امنيت ملي و مرحله بعدي خود يعني مرحله آسيب امنيت ملي مي باشد. در واقع بحران و ضعف موجود در مرحله آسيب پذيري بصورت فعالتر و بالقوه تري در مرحله تهديد امنيت ملي بروز کرده و نهايتا در مرحله آسيب امنيت ملي به فعليت کامل و منجر به ظهور وضعيت اختلال و نابودي امنيت ملي مي گردد.

 

ج) آسيب امنيت ملي

عبارت است از وضعيت عدم امنيت ملي در سطح خرد يا کلان به واسطه عوامل انساني يا غير انساني .در واقع آسيب امنيت ملي رابطه معکوسي با امنيت ملي دارد. هر جا و در هر سطحي امنيت ملي نباشد يعني فعاليت ها و ارتباطات مجاز و مشروع شهروندان با وقفه يا اختلال مواجه شود آسيب امنيت ملي ظهور مي کند. آسيب امنيت ملي مي تواند توسط عوامل انساني يا غير انساني(طبيعي) به وجود آيد. همچنين بايد اين نکته را مورد توجه قرار داد که اين فرآيند سه مرحله اي نه بصورت مدلي خطي بلکه بصورت مدلي چرخه اي بازتوليد مي گردد بصورتي که بعد از ايجاد يک آسيب امنيت ملي که باعث اختلال در امنيت ملي مي گردد پتانسيل تولد آسيب پذيري جديد امنيت ملي از دل همين آسيب امنيت ملي وجود دارد و اين چرخه تا رفع کامل عوامل تهديد امنيت ملي ادامه دارد.

آ

تعريف حريف:

 حريف عبارت است از سازمان، گروه يا فردي که هدف از اقدامات متخلفانه طراحي شده و پنهانکارانه خود را ضربه زدن به نظام سياسي قرار داده است. اين گروه داراي سه شاخص مي باشد 1) اقدامات طراحي شده را انجام مي دهد 2) پنهانکارانه عمل مي کند 3) اقداماتش را با هدف ضربه به نظام سياسي انجام مي دهد. مصداق اين دسته از عوامل عناصري مانند گروه بمب گذار خارجي، گروه زيرزميني مسلح، مامور اطلاعاتي سرويس هاي بيگانه مي باشد. در واقع وظيفه مقابله با حريف به عهده سازمانهاي اطلاعاتي مي باشد.

 

عملياتي کردن چارچوب تئوريک:

از آنجا که علم و دانش مهم ترين ابزار برتري جوامع بر يکديگر است(العلم السلطان)،روشن است کشورهاي استثمارگر ديروز و امروز،به منظور حفظ منافع خود به دور از اخلاقيات،در کشور هاي ديگر دخالت کنند.شبکه هاي اجتماعي داراي دو چهره سازنده و ويرانگر هستند.ما در اين مطلب بر چهره ويرانگر آن تمرکز مي کنيم.

بنابراين با توجه به روي کار آمدن مديراني از جنس فتنه و اصلاح طلب در دانشگاههاي کشور مي توان تحليلي از گونه هاي آسيب پذيري،تهديد و آسيب امنيت ملي در فضاي دانشگاهها بدست آورد .

 

الف) آسيب پذيري امنيت ملي در دانشگاهها

دانشگاههاي کشورمان همواره مورد طمع جريان هاي بيگانه، تجديد نظرطلب و فتنه گر بوده است.به دليل حجم انبوه دانشجويان دانشگاهها، محيط خوبي براي جذب اين افراد در جريانات فتنه گر و اصلاح طلب به وجود آمده است.به دلايلي روانشناسانه، جوانان، پرشورتر و انقلابي تر و راديکال تر از ساير گروه سني جامعه هستند. بهمين دليل همواره جريانات معاند داخلي و خارجي برنامه هاي مختلفي براي جذب اين قشر جامعه داشته اند.با پيشرفت علوم، برنامه ها هم تغيير مي کند. به عنوان مثال در گذشته اگر به تعداد بالايي بايد اعلاميه و فراخوان هاي اعتراضي چاپ مي شد الان در شبکه هاي اجتماعي تويتر،وايبرو... با فشردن يک دکمه هزاران اعلاميه و فراخوان به دست دانشجويان خواهد رسيد. شايد در نگاه اول گسترش شبکه هاي اجتماعي منفي نباشد ولي با نگاه عميق آسيب شناسانه گسترش بيش از حد و دسترسي آسان به آن نه تنها جاي ارتباطات سنتي را گرفته بلکه به دليل مشکلات ديگر نظير سطحي بودن و احساسي بودن  اقشاري از مردم، خطري براي امنيت ملي محسوب مي شود. بنابراين طبق تقسيم بندي تئوريک ارائه شده در بالا، ميتوان گسترش و رغبت فزاينده استفاده از شبکه هاي مجازي و سايبري بخصوص شبکه هاي وايبر و ساير شبکه هاي قابل استفاده در همراه ترين وسيله شخصي دانشجويان يعني موبايل را به عنوان آسيب پذيري امنيت ملي در نظر گرفت که هنوز در مرحله آسيب پذيري است و وارد مرحله هاي وخيم تر بعدي يعني مرحله تهديد امنيت ملي و نهايتا آسيب امنيت ملي نشده است اما بستري مناسب براي شکل گيري و حيات بخشيدن به آن مراحل است.

 

ب) تهديد امنيت ملي در دانشگاهها

اين آسيب پذيري امنيت ملي(حضور و استفاده گسترده جوانان و به ويژه دانشجويان در شبکه هاي اجتماعي و ارتباط تنگاتنگ دانشجويان در دانشگاه و به ويژه در خوابگاه ها با يکديگر توسط اين شبکه ها که امکان سازماندهي و بسيج آنها را فراهم مي کند ) با در اختيار داشتن و هدايت وزارت خانه هاي علوم و ارشاد اسلامي توسط جريانات اصلاح طلبان، برانداز و فتنه گر، تبديل به "تهديد امنيت ملي" ميگردد چرا که تساهل سياسي و فرهنگي که برآمده از نيات و ايدئولوژي سياسي اين جريانات است باعث مي شود که از اين ظرفيت دانشجويان به نفع منافع و اهداف سياسي و جناحي خود براي ايجاد فشار به نظام و حاکميت استفاده کنند. از ويژگي هاي شبکه هاي اجتماعي امکان سامان دهي و تدارکات تهاجم سازمان يافته از فواصل دور عليه اهداف مي باشد. همچنين از سويي ديگر، وقتي از قدرت " چهره ويرانگر " شبکه هاي اجتماعي مطلع شديم مي توانيم به اين نتيجه برسيم که شبکه هاي اجتماعي مي توانند ابزاري در خدمت گروه ها و کشورهاي معاند باشند.

 

ج) آسيب امنيت ملي در دانشگاهها

 آسيب امنيت ملي آخرين مرحله و نقطه پاياني ضربه به نظام سياسي و امنيت ملي محسوب مي شود که از بستر آسيب پذيري امنيت ملي و تهديد امنيت ملي بوجود مي آيد و اگر رخ دهد با جرات مي توان گفت که امنيت ملي دچار اختلال شده( هرچند موقتي) و نشاني از کوتاهي دستگاههاي مسئول ذيربط مي باشد. اين گونه فعاليت ها زماني به آسيب براي امنيت ملي تبديل مي شوند که باعث اخلال و وقفه در امور مجاز دانشجويان و دستگاه اموزشي کشور گردد. به عنوان مثال با مرور حوادثي تلخ در دانشگاههاي ما در زمان دولت اصلاح طلب و فتنه 88 از جمله ماجراي کوي دانشگاه 78 ، ماجراي  درگيري هاي خوابگاه دانشگاه علامه در  سال 82  و ماجراي تلخ کوي دانشگاه در فتنه 88  مي توان به اين نتيجه رسيد که اگر آن زمانها چنين تکنولوژي در اختيار گروه برانداز مي بود ابعاد اين آسيبها چندين برابر مي شد. به عنوان مثال شبکه اجتماعي فيس بوک به قدري مهم تلقي مي شود که پرز رييس پيشين رژيم صهيونيستي آن را بهترين ابزار براي تغييرات اجتماعي به سبک اسراييل دانست يا زاکربرگ مدير اين شبکه جز تاثيرگذارترين افراد صهيونيست  محسوب مي شود.

 

 

طيق مطالعات روانشناسانه و جامعه شناسانه کاستلرز، رفتار آدمي از 6 انگيزه و محرک اصلي شامل خشم، غم، شادي، ترس، نفرت و هيجان سرچشمه مي گيرد. طبق همين چارچوب مفهومي مي توان ادعا کرد شبکه هاي اجتماعي مرتبط با سرويس هاي اطلاعاتي بيگانه با دستکاري هاي ماهرانه سائقه هاي انساني،  يک يا چند از اين انگيزه هاي  6 گانه  را  ابتدا برجسته  و سپس در گام دوم با چسباندن انسانها در فضاي مجازي به يکديگر باعث فروپاشي انگيزه ترس ناشي از اقدامات انفرادي شده و در نهايت در گام سوم با بسيج  توده اي افراد، تجمعي از افراد تحريک شده در فضاي مجازي را در فضاي عمومي و واقعي عينيت بخشيده و اين فضا را تبديل به يک  حرکت اجتماعي - اعتراضي در راستاي منافع خود مي کنند. به عنوان مثال در حادثه اسيد پاشي اصفهان ابتدا با نشان دادن تصاوير قربانيان، انگيزه خشم و نفرت مردم را نسبت به عاملان اين حادثه را برانگيختند و سپس انگيزه ترس ناشي از اقدام اعتراضي انفرادي عليه اين حادثه را از مردم با چسباندن آنها در فضاي مجازي  با يکديگر و القاء با هم بودن آنها از بين بردند و با شايعه افکني و منتسب کردن اين ماجرا به قشر مذهبي و حزب الهي جامعه، فضاي احساسي ـ اعتراضي مجازي را به فضاي عمومي و عيني با تجمع دربرابر دادگستري اصفهان تبديل کردند. در چندين سال گذشته بخصوص يک سال گذشته اين تاکتيک جديدترين اقدام کشورهاي حريف و معاندان داخلي براي رودررو کردن اقشاري از مردم با نظام اسلامي و ايجاد حرکات اعتراضي بوده است که مي توان به مواردي همچون قتل ندا آقا سلطان، جنجال بورسيه هاي دانشگاهي، تجمع و اعتراض معلمان، حادثه اسيد پاشي اصفهان، حادثه هتل مهاباد، اعتراضات مربوط به مسابقه فينال ليگ برتر در تبريز و ... نام برد.

 

دانشگاههاي کشور هم بدليل برخورداري از ظرفيت نهادي و بويژه ظرفيت سازماني و عيني خود و نهايتا به دليل در اختيار داشتن و هدايت وزارتخانه هاي علوم و ارشاد توسط جريانات اصلاح طلبان حساسترين و عملياتي ترين مکان ممکن براي تحقق مداوم اين تاکتيک و ايجاد چالشهاي مستمر براي نظام سياسي مي باشد. بعنوان مثال مي توان به مواردي همچون همايشهاي برگزار شده در مناسبت هاي دانشگاهي در دولت يازدهم با حضور عناصر برجسته جريانات اصلاح طلب و فتنه گر و سردادن شعارهاي هنجار شکن و .. نام برد. وقتي وضعيتي  از مرحله آسيب پذيري و تهديد عبور کند و به مرحله آسيب برسد متاسفانه کار خاصي نمي توان انجام داد.در اين زمان است که حاکميت بيشترين لطمه را متحمل مي شود. بنابراين لزوم شناسايي وضعيت هاي آسيب پذيري، تهديد و آسيب امنيت ملي بيش از پيش ضروري به نظر مي رسد.

 

نتيجه گيري

فضاي مجازي و سايبري پديده اي است که نمي شود از آن دوري جست با توجه به نبود سازوکار جدي در داخل، بايد اين خطر را با مطالعه هوشمند و تبديل آن به ابزاري  جهت ارتقا و حفظ امنيت ملي کشور استفاده کرد. هيچ بخشي از جامعه نبايد دچار پيش افتادگي يا پس افتادگي شود.اگر دچار اين معضل شود جامعه به سمت عدم تعادل پيش خواهد رفت . اين عدم تعادل باعث به مخاطره افتادن امنيت ملي خواهد شد.به نظر نگارنده در محيط دانشگاه و کشور پيشنهادات گفته شده در ذيل مي تواند راهگشا باشد:

1-    براي ايران، عليرغم کمبودهاي مختلف، در صورتي که يک نظام اطلاع رساني بومي با کادري تحصيل کرده در رشته هاي مرتبط به امر اطلاع رساني و عمليات رواني که مقيد و معتقد به بازشناسي و بازآفريني ارزش هاي اصيل ديني و اخلاقي باشند، ايجاد گردد آنگاه مي توان انتظار داشت که جامعه توان غلبه بر بحران آفريني هاي داخل و خارج را خواهد داشت و مي تواند اين شر اجتناب ناپذير را به طرف مقابل انتقال داده و بر  سلامت امنيت ملي خود اضافه نمايد.

2-    ايجاد شبکه هاي اجتماعي و سايبري موازي که داراي قدرت تحرک و جذابيت بيشتري براي ايرانيان داشته باشد تا حداقل بتوان جلوي فعاليت هاي جاسوسي اين شبکه ها گرفته شود.

3-    قدرتمند کردن نهادهاي انقلابي در دانشگاهها مانند بسيج دانشجويي، نهاد نمايندگي ولي فقيه و کانون هاي قرآني بمنظور آگاه سازي بدنه دانشجويي از حقايق جامعه و زدودن شبهات امري الزامي است .

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:




برچسب ها :