به گزارش پایگاه خبری انصارحزب الله، مدیرمسئول هفتهنامه یالثارات الحسین(ع) در سرمقاله هفتهنامه یالثارات نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
«ای امام حسین! شهادت میدهم که تو کشته شدی اما نمردی بلکه (بعکس) به امید و شوق حیات تو دلهای شیعیانت حیات دارد و زنده است»۱
چندی پیش جاهلی هتّاک در عبارتی وهن آمیز گفته بود«عمل امام حسین عملی عاشقانه بود اما امامان بعد از امام حسین عاقلانه رفتار کردند و شیوه امام حسین را وا نهادند» این جملات سخیف از دهان کسی بیرون آمد که به زعم هوادارانش مثلاً تئوریسین فلان جریان سیاسی است. علیرغم آن که این سخن جاهلانه و سخیف ، توسط برخی فضلا و روحانیان خودی با کمال سعه صدر و تحمّل پاسخ روشنگر لازم را دریافت نمود۲ معالاسف ، اما ، توسط برخی عوامل همان جریان سیاسی با عبارات مشابه، همین سخن سخیف ووهن آمیز مکّرر در مکّرر در برخی رسانه ها باز نشر شد!
تراشیدن و فروکاستن و تحریف و باژگونه سازی مسئله امامت اهل بيت رسول الله (صلی الله علیه وآله) نه فقط از ناحیه روشنفکر نمایان متجدد سکولار مآب بلکه از سوی جریان «فحاّش پررو و مدَعی انگلیس ساخته۳ توأمان» دنبال میشود.
روی سخن اما- همچون چند مقال اخیر- با برادران خودی و ارادتمندان مخلص اباعبدالله الحسین علیه السلام است ، که دشمن و عوامل سر سپرده اش دقیقاً از روزنه های غفلت ما وارد می شوند و قصد انهدام اساس نهضت گرانسنگ عاشورا و امامت و ولایت را دارند.
علیهذا،بدون تعارف و صادقانه به خودم و این دسته از برادران عرض می کنم:
به حضرت عباس قسم که اولاً اباعبدالله الحسین (علیهالسلام)، امام بود!
ثانیاً بازهم به همان حضرت عباس قسم که امام حسین(علیهالسلام) شهید بوده و هست!!
امیدوارم کسی از این شیوه سخن نرنجد و به بزرگواری در گذرند و ببخشند.
برادران! مثالی در شیوه وهمت علماي دين ، در کشف حقایق دین عرض می شود.
مجتهدی به نام سیدابوالحسن اصفهانی(ره) کتابی مینویسد به نام وسیلة النجاة، مجتهد دیگری به نام امام خمینی(ره) شرحی بر این کتاب می نگارد به نام تحریرالوسیله در دوجلد ، مجتهدسومی به نام مرحوم آیتالله فاضل لنکرانی(ره) کتابی در شرح تحریر الوسیله امام می نویسد در هفده یا بیست جلد قطور۴!
گرچه این کتاب ها در احکام است و مربوط به حرام و حلال زندگی ، لکن امثال همین علماء و مجتهدین که در تعلیم و تعلّم و ارادت به اهل بیت عصمت علیهم السلام ریش سفید کرده و کمر خمیده اند،حتماً و حتماً در قضیه مرثیه و روضهخوانی و شرح دعاها و زیارات ائمه معصومین در سخن و تألیف کم نگذاشتهاند.
به که باید گفت که برخی از ما در دعا خوانی - مع الاسف- نمره قبولی نمی گیریم ؛ بلکه نمره دو یا سه یا اگر خیلی با گشادهبازی و دست و دلبازی حساب کنیم نمره زیر ده میآوریم!
به عنوان نمونه واقعاً چند درصد از ما وقتی به هنگام قرائت دعای کمیل به جمله «یارب ارحم ضعف بدنی» می رسیم و مثلاً آن را تکرار و به فارسی ترجمه می کنیم، مقصد و مقصود امام علیهالسلام را درست منتقل میکنیم؟ همچون بندهای به عنوان یکی از حاضران در مجلس دعا برداشتم از جمله امیرمومنان جز این نیست که« الان بدن من ضعیف است و تو ای خدا به ضعف من ترحم کنم» با این حساب لابد تقویت بدن را با معجون و ویتامین و گوشت و چلو و پلو باید در دستور کار قرار دهم و بروم استخر و بدنسازی* تا خدا هم دعایم را مستجاب کند و ضعف بدنم برطرف شود و بیایم روی فرم!
اینجاست که باید باز هم قسم یادکرد که بابا به حضرت عباس علیهالسلام این دعای کمیل را کسی فرموده که نهجالبلاغه هم کتاب هموست. آیا ترسیم منش و رفتار شیعه مولا در نهجالبلاغه این گونه است؟!
باری، از رشته سخن دور نیفیتم، در آستانه اربعین شهادت امام حسین علیه السلام هستیم. در یکی از سالهای پس از سقوط صدام ، از شلمچه انفرادی عازم عتبات و کربلا بودم، راننده خودرو ما با دیدن زائران پیادهای که از جنوبی ترین نقاط عراق عازم کربلا بودند به بنده گفت: «امام حسین علیهالسلام خیلی حقّ به گردن ما دارد.» وه؛ که چه اقرار و سخن حق و صدقی!
زیارت با معرفت امام حسین علیهالسلام آرزو و دعای همیشگی ماست.
با پای پیاده و در حرم حضرت نصیب شود ،زهی شرافت و ادای ارادت، اگر نشد، همچون ما بی توفیقان ، پس لااقل سلامی و زیارتی از هرکجا که شد ، زیرا زیارت اربعین از دور یا نزدیک نشانه و مرام همیشگی شیعه است.
در زیارت اربعین- وفق دستورالعمل صادق آل محمد (صلیاللهعلیهوآله)- ابتدا متوالیاً به امام حسین عرض ارادت و سلام می کنیم و شأن ولایت و امامت و قرب و منزلت او به خداوند را بر دل و زبان می آوریم و به چنین امام حسینی که شهید مظلوم و کشته اشک است هم سلام می کنیم و عرض ارادت و اخلاص.
آن گاه به عزتی که خداوند از رهگذر عاشورا نصیب حضرت فرمود شهادت می دهیم و اینکه عمل حضرت در عاشورا برای همه امت- بلکه برای همه خلایق- حجت را آشکار ساخت. بنابراین حضرت در روشنگری و هدایت و اتمام حجت و خیرخواهی ، جای هیچ عذری برای کسی باقی نگذاشت. امام حسیني که خون پاکش را برای تو و در راه تو بر زمین ریخت، باشد تا بندگانت از جهالت و سرکشتگی و گمراهی نجات یابند.»۵
آری ،آری ، اشک بر امام حسین علیه السلام ، دل و جان را روشن و بر بصیرت می افزاید.
پس بی همّتی و بدقلقلی و جهل و خرافه و کذب و دون شأن امام حسین علیه السلام ممنوعِ ممنوع!
البته نگارنده این سطور خود را استاد خارج از گود نمیپندارد بلکه آخرین نفر در صف شیعیان و ارادتمندان اباعبدالله- اما خود را تاکید می کنم - در همین صف می شمارد
جلوداران و پیش کسوتان این قافله علاوه بر عالمان ربّانی، پیرغلامانی همچون حاج علی آقای آهی هستند که در آستانه هشتاد سالگی، تجربۀ عمری ذاکری و عرض ارادت، راهکار اجتناب ناپذیر ذاکران حسینی را از سر صدق و اخلاص یادآور شدند که :«ذاکر اهل بیت باید در رشته خود یا مجتهد باشد و یا اهل احتیاط و یا مقلّد»۶ و جز این راه بر سرمنزل مقصود نمی برد! باشد تا با رهنمود این پیران ، آنچه را آنان در خشت خام دیدند لاقل ما در آینه ببینیم و از رهزنی گرگان سکولار و عوامل خود فروخته انگلیس رهایی یابیم.
بخش دیگرسخن ما- پیرو مقالات پیشین در همین صفحه و همین صحیفه- مسئله ثمره و بازده رستاخیز عاشورا و اربعین است که همانا پرورش یاران پا به رکاب برای زمینه سازی ظهور و انقلاب جهانی امام عصر و دوران ماست.
بدین معنا که در پایان زیارت اربعین ، پس از بازخوانی فعل و قول سیدالشهداء و نهضت عاشورا و درک معرفت حسینی با جان و خرد ، آمادگی خود را برای یاری۷ امامی که حسین دوران ماست اعلام مي کنیم دورانی که رجعت امام حسین و سایر اولیاء دین را به همراه دارد. همان آمادگی که کسب آن منوط به هم اکنون و زمان حاضر است و فردای ظهور قطعاً دیر است - یا لثارات الحسین علیه السلام. در این وادی سخن و شرح وظیفه بسیار است ؛ تا مجالی دیگر.
وصلی الله علی رسول الله و آله آل الله و رحمة الله
....................................................................................
۱- مفاتیح الجنان ، زیارت نیمه شعبان
۲- خلاصه پاسخ آنکه عمل امام حسین هم عاشقانه و هم عاقلانه بود
۳- در مورد ماهیت و مشخصات این جریان در شماره قبلی نشریه اشارتی رفت
۴- نقل از آیت الله زاده فاضل لنکانی در گفتگو با سیما
۵- مفاتیح الجنان، عبارات اولیه زیارت اربعین
۶- گفتگو یالثارات ۵آذر باحاج آقا آهی
۷- «ونصرتی لکم معدة»
*- متاسفانه این تعریض نه شوخی است و نه گیر سه پیچ! دعاخوان ما- برخلاف علما- حتي حاضر نیست چند کلمه قبل و بعد از ترجمه جمله امیر المومنین را نگاه کند تا به خاکی نزند و کلام امیرالمومنین را شهید نکند. دیگر آنکه اصولاً اگر ترسیم فضای «ساهره قیامت» را از دعای کمیل حذف کنیم دیگر چیزی به عنوان دعای مولا نخواهیم داشت و بالاخره اگر خداوند در سوره الرحمن، جهنم را (به دلیل نقش خوف افزا و آدم ساز آن) از جمله نعمت های الهی ذکر می فرماید ، مولا علی نیز جا به جای دعای کمیل همین خط را تعقیب می کند. البته «یا غیات المستغيثین»هم به همین سرنوشت دچار شده است و هکذا....
آیا قضیه آهن داغ کردن مولا و پاسخ حضرت به عقیل را فراموش کردهایم؟!
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها :