آیتالله روحالله قرهی، استاد اخلاق و مدیر حوزه علمیه امام مهدی(عج): یکی از مسائل بسیار مهم در اسلام فرهنگ است، اصل آمدن نبی مکرم(ص) و انبیاء عظام این بود که فرهنگ بشری را به یک فرهنگ حقیقت انسانی مبدل کنند، فرهنگی که تبدیل به فرهنگ غیر انسانی و فرهنگ نفسانی شده بود، آنان آمدند تا فرهنگ را تبدیل به فرهنگ انسانی کنند، چون ذات انسانها به فرهنگ الهی گره خورده است.
همان طور که خداوند در قرآن کریم میفرماید: «فِطْرَتَ اللهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها» و نفرمود: «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ المؤمن أو مسلم»، لذا همه انسانها فطرتشان الهی است، معلوم میشود که انسانها به دنبال فطرت الهی هستند و یکی از مصادیق فطرت، همین فرهنگ است، یعنی نشأت گرفته از اینکه فرهنگ انسانی در جامعه موجودیت داشته باشد.
بنابراین اگر بخواهیم به معنای فرهنگ توجه کنیم، باید مسأله داشتن ریشههای انسانی در وجود انسان را بدانیم که انسانیت چیست؟! انسانیت به این عنوان که انسان میتواند آن مطالبی که در حقیقت یک اجتماع برای بهتر زیستن وجود دارد را داشته باشد، همان سازگاری کلی با محیط جامعه چه از لحاظ محیط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و ... همه اینها در مباحث فرهنگ وجود دارد.
*معنای فرهنگ/ منظور از فرهنگ اسلامی چیست
«فرهنگ» به معنای ادب و یا تربیت تبیین شده است، همچنین فرهنگ را از از دو واژه «فر» و «هنگ» به معنای ادب، تربیت، دانش، علم، معرفت و آداب و رسوم تعریف کردهاند، لذا هر کدام از این مسائل که انسان باید به دنبال او باشد، یکی از مطالب درونی انسانهاست باعث میشود جامعهای به وجود بیاید.
لذا در باب خود فرهنگشناسی مطالبی را بیان میکنم، از باب اینکه آنچه در جامعه برای رفاه بشر از باب ادب و دانش، معرفت در جامعه به وجود میآید، به آن فرهنگ میگویند، به تعبیر دیگر آداب و رسومی که در جامعهای که وجود دارد که آن جامعه در سایه آن میتواند به تعالی برسد، این را فرهنگ گفتهاند.
این را مدنظر بگیریم که کدام بهترین آداب و رسوم را برای انسانها به ارمغان میآورد تا انسانها را به تعالی برساند، طبیعتاً جز در اسلام چنین مسألهای وجود ندارد، دین بما هو دین، برای تعالی بشر است و برای اینکه این آداب و رسوم را به او یاد بدهد که در این آداب و رسوم به بهترین وجه در دنیا زندگی کند، ضمن اینکه فقط در دنیا راحت زندگی میکند، در اینجا توقف نکند، دین را برای آخرت خودش هم مدنظر بگیرد، یعنی باز هم به تعبیر دیگر مشمول این آیه شریفه «رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»-دعای قرآنی- یعنی دنیای او دنیای نیکو باشد.
بنابراین فرهنگ دینی این را از انسان میخواهد که دنیای او دنیای نیکو باشد و این منجر به آخرت نیکوی او باشد، یعنی توقف در اینجا هم نداشته باشد، الان چه سبکی در اینجا به وجود میآید، این آداب و رسوم، طبیعی است.
این آداب و رسومی که دنیا حسنه را برای انسان به وجود میآورد از هرگونه نقص، هوای نفس، شهوات، پلیدیها و پستیها دور باشد و در باب تهذیب نفس انسان بتواند کار کند و امروز که میبینیم که حضرت آقا این جور مُصر و نگران فرهنگ هستند، در حقیقت نگران آن گوهر وجودی انسان هستند. وقتی کسی بیاید به عنوان روزنامه، کتاب، فیلم، تئاتر و ... با حقیقت ناب که به عنوان فرهنگ حقیقی انسانهاست مبارزه کند و آن را مورد هجمه قرار دهد و حتی به نام هنر، ضد هنر کار کند، حضرت آقا نگران این قضیه هستند.
*خدمتی که نیروهای شیطان در جهت ضدفرهنگ به کار میبرند
معظمله نگران این هستند که به نام فرهنگ، ضد فرهنگ به وجود بیاید، به نام هنر ضد هنر به وجود بیاید و دنبال این نیستند که مردم به دنیاطلبی دعوت کنند که گوهر وجودی خودشان را از یاد ببرند، طبیعی است اگر کسی گوهر وجودی خودش را فراموش کرد، یکی از خصوصیتی که دارد، دشمن در مرحله اول که شیطان است و قرآن فرمود «عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ» و بعد خدم و حشم او به تعبیر امام راحل(ره) که فرمودند «آمریکا شیطان بزرگ است»، «مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ» طبیعی است -چون جنس ما جنس انسان است از خود ما هم میآیند- یعنی کسانی که ابزار را در دست دارند از خود جنس انسان میآیند و این کارها را انجام میدهند.
کما اینکه برای هدایت بشر انبیاء عظام هم از جنس خود بشر و جنس انسان بودند و لذا چون اینها از خود جنس انسان هستند، با الفاظ ظاهری شیک و زیبا انسانها را به فرهنگ دون دعوت میکنند نه آن فرهنگی که تعبیر کردیم، یعنی بار فرهنگی را به نام فرهنگ در مقابل فرهنگ متعالی میسازند که «فر» و «هنگ» بیان کردیم معنایش چیست و در فرهنگ لغت هم تبیین به این قضیه شده است، به معنای ادب، تربیت، دانش، علم و معرفت و آداب و رسوم که میخواهند آن را تبدیل به یک نوع فرهنگی به نام فرهنگ غربی کنند.
*سیاست اسلامی به روایت آیتالله شاهآبادی
به تعبیر دیگر به خود غرب و مردم غرب کاری نداریم، بلکه منظور آن فرهنگی است که غالب میشود، چون خیلی از مردم غرب از این فرهنگ دارند فرار میکنند که به آن تعبیری به آن فرهنگ شیطانی میگوییم، فرهنگی که فرهنگ شیطانی است که واژه فرهنگ را درست میکنند و قرار میدهند، همانی که آیتالله العظمی شاهآبادی(اعلی مقامه شریف) در کتاب «شذرات المعارف» در آنجا تبیین میفرمایند که سیاست به ماهیت سیاست موجودیتش خیلی خوب است، منتها آن چیزی که در جامعه آنها دارند، به نام مکر و حیله است و درباره لفظ سیاست میفرماید: ما با بحث لفظ سیاست مخالف نیستیم، سیاست یعنی خودش برنامهریزی کردن برای اداره امور جامعه بشری، آن هم برنامهریزی زیبا و مدون! این نکته بسیار خوبی است منتها آنها از این واژه استفاده میکنند.
حالا خود فرهنگ خوب است، منتها آنها واژهای استفاده میکنند به نام فرهنگی که ما در جامعه تعبیری فرهنگ غربی میگوییم که منظور از فرهنگ غربی فرهنگ شیطانی است، عرض کردم مردم غرب را نمیگوییم یک موقع اهانت به مردم غرب نمیکنیم، عرض کردم خود آنها هم فراری از این فرهنگ شیطانی هستند، برای همین حضرت آقا ناراحت هستند، آن فرهنگ چه چیزی را به وجود میآورد که باعث خمودگی انسانها و باعث تسلط دشمن بر انسان میشود، همچنین باعث میشود که دشمن از او سواری بگیرد و مانند زمان طاغوت انسانها را در حال دیگری ببرند و منافع و منابع کشور را یک عدهای خاص به خصوص خارجیها غارت و تسلط پیدا کنند.
*سؤال و جواب در اسلام ممدوح است/با تمسخرکنندگان مبانی اسلامی به شدت برخورد میشود
بنابراین حضرت آیتالله خامنهای با طرح کلیت اینکه من نگران فرهنگ هستم، این نکته را بیان میکنند که دیگران در وا پس زدن ریشههای اعتقادی مردم به عنوان حقانیت گام برندارند، آنها به عنوان سؤال نمیگویند، چون اشکالی ندارد، اگر کسی سؤال کند در اسلام ما مجاز میدانیم، خب! افراد سؤال کنند، شما ببینید در باب اعتقادات و حتی در اصول دین -اصول دین به عنوان بخش تحقیقی نه تقلیدی - به شما اجازه میدهند حتی سؤال کنید، به طور مثال برای چه میگویید خدا یکی است، چه بسا خدا دو تا باشد! اگر کسی سؤال کرد که من نمیدانم چرا خدا یکی است، شما بگویید من احتمال میدهم دو تا است، کسی نمیتواند با مشت به دهان او بزند که تو کافر هستی، نه خیر! باید جواب داد، ما با این مشکلی نداریم، در اسلام سؤال و جواب هست.
منتها در اسلام با زدن ریشهها آن هم به طور غیرمنطقی مخالفت میشود، اگر امام راحل(ره) با بحث رمان سلمان رشدی مخالفت کردند و فرمودند: این آقا و حتی اگر ناشری که مطلع بوده و چاپ کرده باشد باید او را اعدام کرد، دلیل نمیشود که سؤالی از اسلام داشته است، در خیلی موارد از دوران خیلی قبل سؤالها و پاسخها بوده است، اما چون به عنوان رمان به اسلام اهانت و جسارت کرد، نه به عنوان سؤال بلکه شروع کرده بود اسلام را متهم کردن و پیامبر عظیم الشأن را نعوذ بالله فردی با خواستههای شهوانی جلوه دادن، طبیعی است که کسی بیتفاوت نماند.
*به نام آزادی در راستای تمسخر مبانی اسلام، به کجا چنین شتابان
مانند اینکه کسی بیاید به شما فحاشی کند، بعد بگوییم جواب منطقی به این فحاشی را بده، خب! این جواب منطقی ندارد، اول سکوت کنیم، ولی بعد این آقا از دور بیرون نمیرود و دائم به فحاشیها ادامه میدهد، طبیعی است با او برخورد میکنید.
اگر سؤالی دارید اگر مطلبی دارید، شما سؤال کنید و جواب هم داده میشود، اما اگر میخواهید جسارت و اهانت کنید، خب! اینکه مناسب نیست، پس این مطلبی که بیان میشود، اینها با نام آزادی به وجود آمده است - به ظاهر همیشه بوده است، منتها آزادی بدون قید و بند باشد - که انسانها را به مقامی غیر از مقام انسانیت بیندازد - حضرت آقا روی این قضیه تأکید میکنند.
با روزنامهها، با هدف قرار دادن اعتقادات مردم، با نمایش فیلمها و با تمسخر قرار دادن اعتقادات مردم وارد عرصه شدند، به طور مثال اگر کسی راجع به حجاب سؤال دارد، منعی ندارد سؤال کند جواب داده میشود، اما اگر کسی بخواهد حجاب را به تمسخر بگیرد، خب! معلوم است این با فرهنگ انسانیت -نه حتی فرهنگ اسلام- مخالفت کرده است، این بحث حجاب مفصل جواب داده شده است که اصلاً در ذات انسانها هست و حجاب به عنوان مصونیت است نه محدودیت و کسی که حجاب دارد محدود نشده، بلکه در مصونیت قرار گرفته است، پس اگر کسی بخواهد با آن برخورد، مخالفت و تمسخر کند، این جای بحث است، فرمایش مقام معظم رهبری این است.
به خصوص آنچه که نگران کننده برای حضرت آقا است، اینکه کسانی در مصونیت قرار بگیرند و در نظامی که نظام اسلامی است، آنها بخواهند با این اسلام و این فرهنگ ناب، خودشان با دست خودشان در نظام اسلامی به نام اسلام عامل شوند و مدیریتهایی را چه در عرصه مدیریتهای کلان و چه در ردههای پایینتر بگیرند و بخواهند عامل شوند، مقام معظم رهبری مسألهاش این هست و حضرت آقا نگران این هستند که این افراد عامل شوند و بستر را برای شیاطین فراهم کنند و بیایند و هر کاری که دلشان خواست، انجام دهند و بدون منطق، دلیل، برهان و بدون مناظره علمی بخواهند دین را به تمسخر بگیرند و اعتقادات مردم را زیر سؤال ببرند و چند نفری هم که مطالعهای ندارند نسبت به فرهنگ اسلامی بدبین کنند و خدایی ناکرده جاذبههای ظاهری که برای این افراد به وجود میآید و بخواهند دنبال آن قضیه بروند مثلاً بعضی شیطانپرست میشوند، بعضیها دنبال تکفیریها میروند، بعضیها مسیحی میشوند- در حالی که همیشه هست- دلیلش چیست، برخی مواقع پاسخ دادن بحث به دون است، مثلاً به ظاهر میان دخترها و پسرها آزادی است و کسی کاری ندارد، در نهایت بعد از گناه پیش جناب کشیش میروند و یک اقراری میکنند و یک پولی میدهند!
در حالی که اسلام با این مخالف است و خود پیامبر(ص) در روایتی میفرماید: اقرار به گناه، گناه است، بنابراین شما نمیتوانید پیش مرجع تقلیدتان بروید و بگویید من فلان گناه را کردم، یا به فلان عالم ربانی بگویید من فلان گناه را کردم، همچنین چیزی محال است واسلام چنین اجازهای نمیدهد، بلکه میگوید بین خودت و خدا توبه کن و این کار را نکن، از آن طرف هم بیان میکند گناه نکن چرا این گناه کردنها عامل میشود که جامعه به سمتی میرود که امنیت اجتماعی به وجود نیاید و هر کسی هر کاری که دلش خواست تجاوزی کند، هر غارتی که خواست انجام دهد، دیگر جامعه امنی به وجود نمیآید، اما وقتی میگوید گناه نکنید و ما را محدود میکنند، مصونیت به وجود میآورد و جامعه یک جامعه متعالی و بسیار عالی خواهد بود، در این جامعه به درجات عالی انسانی میتوان رسید.
لذا اینها بدون منطق میآیند و مطالبی را مطرح میکنند و کسی که اطلاعی ندارد و جاذبههای کاذب و نقش دون هم که «اعْداَّئِکُمْ» است، او هم جواب به اینها میدهد، بنابراین آیتالله العظمی خامنهای از این نگران است، به خصوص کسی که در مقام مسئولیت قرار بگیرد.
منبع:فارس
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها :