حكايتي از 5 سال تلاش ناكاراي اصلاح‌طلبان براي حذف بدبيني‌هاي نظام
اصلاح‌طلبان بر سر دوراهی؛عذرخواهی واقعی چه زمان فرا می‌رسد؟
يکشنبه ۷ دی ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۱۱
 
اصلاح‌طلبان اين صحبت‌ها را آزادانه مطرح كرده‌اند و معناي اين صحبت‌ها نيز اگرچه همچنان از مفهوم «عذرخواهي واقعي» دور و به «عذرخواهي مزوّرانه» نزديك‌تر است اما خبر از بروز يك روشن‌بيني در ميان اصلاح‌طلبان و آنهم در آستانه فرارسيدن «يوم‌الله 9 دي» مي‌دهد...

پایگاه خبری انصارحزب الله: حدود ۵ سال از فتنه براندازانه سال ۸۸ مي‌گذرد. فتنه‌اي هولناك و بزرگ كه مي‌رفت تا از يك بيماري صعب به حادثه براندازي نظام اسلامي منجر شود و اركان نظام را در معرض تهديد جدي قرار دهد اما نتوانست. فتنه‌اي تا آن اندازه عظيم كه حتي خواص دلسوز كشور عنوان كردند كه از هشت سال دفاع مقدس نيز سخت‌تر بود.

اين فتنه در تمام مختصات خود واضحاتي داشته است كه هر چشم بيننده‌اي و هر عقل محضي به روشني آنها را مي‌بيند و در‌مي‌يابد. در واقع، اين خصلت‌ها غير قابل انكار هستند و پيرامون اثبات آنها حتي نياز به ارائه اسناد و مدارك ثقيل هم نيست.

و يكي از اين خصلت‌ها نيز شكل‌گيري و راهبري اين فتنه عظيم در «دامان اصلاح‌طلبان» بود. طيفي سياسي كه از دوم خرداد سال ۷۶ بروز رسمي‌تري در سپهر سياست كشور يافتند. آنها تا قبل از سال ۷۶ بيشتر با عنوان چپ‌ها شناخته مي‌شدند.

اعضاي جرياني كه البته خود مدعي نام «خط امام» بودند اما پس از رسميت يافتن در سال ۷۶، در مقابل حمله به شخص امام(ره) در جمله مشهور اكبر گنجي كه گفت: «او(امام) به هر حال یک روزی به موزه خواهد رفت و هیچکس نمی‌تواند جلوگیری کند» سكوت كردند و اين سكوت تا همين اواخر كه عيسي سحرخيز از مقامات دولت اصلاحات به يك سايت ضد انقلاب گفته است:‌«خیلی‌از اصلاح‌طلبان هم بر خلاف اول انقلاب دیگر علاقه‌ای به آقای خمینی ندارند» همچنان ادامه دارد!

«فتنه ۸۸» نيز يكي از فرازهاي زندگي سياسي اصلاح‌طلبان است. فرازي كه البته مثل منصه‌هاي قبلي نمي‌تواند دچار نسيان شود و همچنين اصلاح‌طلبان را بصورت عيني‌تري در معرض بدبيني‌نظام اسلامي قرار داده است.

بدبيني‌هايي تا آن اندازه بزرگ و البته اصولي كه حتي محمد خاتمي نيز در ديداري كه چند هفته قبل با تني چند از اصلاح‌طلبان برگزار كرد آنرا مورد اشاره قرار داد و مؤكداً از اين گفت كه اصلاح‌طلبان بايد اين بدبيني‌ها را حذف كنند.

۵ سال تلاش غير قابل قبول براي حذف بدبيني‌هاي نظام

اما پس از فتنه سال ۸۸ كه از همان روزهاي نخست خود و حتي بر اساس نظر برخي تحليلگران، از يكسال مانده به انتخابات خرداد سال ۸۸ نيز خارجي بودن، جعلي بودن و توطئه بودن آن براي همه مشخص شده بود؛ جريان اصلاحات و چهره‌هاي شهير اين جريان تلاش كردند تا با رويكردهايي بطیئ و غير ملموس و با بروز رفتارهايي كه در ظاهر عذرخواهي نبودند اما در معنا مي‌توانستند عذرخواهي هم تلقي شوند؛ به سپهر رسمي سياست كشور بازگردند.

تلاشي كه البته طي ۵ سال گذشته ناكام مانده است و اگرچه طي ماه‌ها و هفته‌هاي اخير رويكرد سریع‌تر و وسيع‌تري به خود گرفته است اما همچنان بيشتر به يك عذرخواهي فتنه‌گرانه شبيه است تا به يك «توبه نصوح» و عذرخواهي واقعي.

اصلاحات: تقلّب نشد

يكي از مشهورترين و جالب‌ترين اين تلاش‌ها نيز فايل صوتي منتشر شده از محمد خاتمي ليدر جريان اصلاحات است كه چند سال قبل در جلسه‌اي سياسي گفته بود: «من نمي‌گويم تقلّب شد»!

صحبتي كه اگرچه بسيار تا بسيار مهم ارزيابي مي‌شد اما همه مي‌دانستند كه بوي عذرخواهي واقعي از آن استشمام نمي‌شود و قابليت اين را ندارد كه خبط و خطاهاي خاتمي در فتنه سال ۸۸ به واسطه آن بخشيده شود.

جمله مشهور ديگري كه در همين رابطه بيان شد، صحبت‌هاي سعيد حجاريان مشهور به تئوريسين جريان اصلاحات بود كه در گفت‌وگو با يك خبرگزاري پيرامون نظرش درباره امكان بروز تقلّب در نتايج انتخابات سال ۸۸ گفته بود:« به‌نظر من واقعه‌ای اتفاق افتاده است که اسم آن «تدلیس سیستماتیک» است. در توضیح تدلیس باید بگویم که مثلاً اگر شما سه سال در شهرداری به مردم پول بدهید، بعد هم چهار سال در دولت به مردم سیب‌زمینی و یارانه و پول یامفت بدهید و رأی بخرید، تدلیس سیستماتیک است. درست است؟»
حرف حجاريان البته به دو دليل درست نبود.

دليل اول آنكه دعواي سال ۸۸ بر سر وجود يا عدم چيزي به نام «تقلّب» بود. و اگر اصلاح‌طلبان في‌الواقع منكر وجود آن و معتقد به وجود چيزي مثل «تدليس سيستماتيك» (كلاهبرداري ساختاري)! بوده‌اند پس چرا همين مسئله را در سال ۸۸ به افكار عمومي نگفتند؟!

و دليل دوم آنكه سيب زميني دادن و يارانه دادن دولت احمدي نژاد (فرض بر صحت) اگر عملي براي رأي آوردن است؛ پس لابد اعمالي مثل جلوگيري از اعمال طرح لازم هدفمندي يارانه‌ها در دولت اصلاحات نيز كه به نوعي مانع از افزايش اصولي قيمت برخي كالاها در كشور مي‌شد نيز تدلّسي به مراتب بدتر و كثيف‌تر از دادن سيب‌زميني بود!

اما از اين احتجاج‌ها كه بگذريم؛ سخن حجاريان يك معناي بزرگ با خود داشت و آن اينكه اصلاح‌طلبان عليرغم اينكه در سال ۸۸ به مردم درباره تقلب دروغ گفتند اما هم‌اكنون صريحاً اذعان دارند كه به وجود چيزي به نام تقلّب تأثيرگذار در انتخابات سال ۸۸ معتقد نبوده‌اند.

جالب آنكه پس از همين صحبت‌هاي حجاريان بود كه محمدرضا خاتمي، برادر محمد خاتمي به صحنه آمد و در اظهار نظري مضحك از اين گفت كه تدلیس بدتر از تقلب است!
اما در واقع او هم حاضر نشد به اين سؤال پاسخ بدهد كه اگر اصلاح‌طلبان واقعاً معتقد بوده‌اند تقلبي در كار نبوده و هرچه بوده تدليس و تدلّس بوده است پس چرا همين واقعيت را در سال ۸۸ به افكار عمومي نگفتند تا اين همه هزينه به مردم، بيت‌المال و امنيت كشور تحميل نشود؟!

ما نبوديم كه گفتيم: «نه غزه نه لبنان»

اعتراف بعدي اصلاح‌طلبان كه منشأ جنجال‌ها و البته تعجب فراواني هم شد؛ اظهار نظري بود كه سيدهادي خامنه‌اي، از چهره‌هاي اصلاح‌طلب درباره شعار معروف فتنه‌گران در سال ۸۸ يعني «نه غزه نه لبنان...» بر زبان راند.

او در يك مراسم سخنراني در ماه رمضان گذشته در اين‌باره گفته بود: ‌عده‌ای گفتند فلان جریان وابسته به اصلاحات شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» سر داده است. این یک دروغ شاخدار است زیرا هیچ‌کس از وابستگان به اصلاحات و کسانی که به مردم و انقلاب ایمان دارند، چنین عقیده‌ای ندارند.

اين صحبت خامنه‌اي نيز اگرچه يك اعتراف بزرگ نسبت به يكي از اصلي‌ترين شعارهاي فتنه‌گران در سال ۸۸ بود اما ادامه آن مبني بر اينكه هيچ‌كس از اصلاح‌طلبان به اين شعار اعتقادي ندارد چندان درست به نظر نمي‌رسيد.

زيرا همه مي‌دانند تنها جريان داخلي كه با ايما و اشاره و حتي گاهي صريحاً مخالف سياست‌هاي نظام اسلامي در حمايت از حزب‌الله، حمايت تسليحاتي از حماس در فلسطين و حمايت از محور مقاومت در منطقه است؛ اصلاح‌طلبان هستند!

جرياني كه مسئله «صدور انقلاب» را صرفاً منحصر به تسخير قلوب! مي‌داند و بر همين اساس نه تنها در سال ۸۸ علناً نشان داد انتقادات جدي نسبت به جمهوري اسلامي ايران در بحث حمايت از غزه و حزب‌الله دارد بلكه در ماجراي سوريه نيز صريحاً از سياست‌هاي ايران و حزب‌الله در قبال حضور تسليحاتي و نظامي در سوريه انتقاد كرد و خواستار تمام شدن آن بود.

خاتمي ۵ سال پس از ۸۸: مدافع نظام هستيم و برانداز نيستيم!

اعتراف پرجنجال بعدي كه البته در روزهاي اخير هم بيان شد، جملاتي بود كه محمد خاتمي، رئيس دولت اصلاحات در ديدار با اعضاي چند تشكل دانشجويي پيرامون مخالفت اصلاح‌طلبان با براندازي و مدافع بودن اصلاح‌طلبان نسبت به نظام اسلامي! مطرح كرد.

او در بخشي از اين ديدار گفته بود:‌«اصلاح‌طلبان بارها گفته‌اند با براندازی و براندازان مخالفند. براندازان جایی در میان جامعه ندارند. ما این کشور و نظام و پیشرفت آن را می‌خواهیم و همه در چارچوب این قانون اساسی حرکت می‌کنیم. ممکن است نقد به قانون اساسی هم مطرح باشد اما مبنای حرکت در جامعه قانون اساسی است و قانون اساسی ظرف یکبار مصرف نیست که دور بیندازیم»

خاتمي همچنين گفته بود:‌«این ما هستیم که مدافع نظام هستیم؛ ما مدافع ارزش‌های نظام و مدافع حرکت در چارچوب قانون اساسی هستیم»

صحبت‌هاي خاتمي اگرچه كادوپيچي قشنگي دارد و در ظاهر هم بايد در مانيفست تمام طيف‌هاي سياسي حاضر در ايران بعنوان يك عنصر مؤكد آن را يافت اما اين حرف‌ها وقتي به سابقه اصلاح‌طلبان بويژه در دو فتنه سال ۷۸ و سال ۸۸ توجه شود، خبر از يك تناقض آشكار مي‌دهد.

تناقضي آشكار كه هرگز نمي‌تواند مدعاي مخالفت با براندازي و دفاع از نظام را با ادعاي تقلب در سال ۸۸، فراخواندن اغتشاشگران به مقاومت، تأكيد بر عذرخواهي نظام از فتنه‌گران و طرح علي‌الدوام ضرورت آزادي سران فتنه از حصر! جمع كند.

اين در حالي است كه يكي بارزترين عرصه‌هايي كه در سال ۸۸ توسط اصلاح‌طلبان و اغتشاشگران مورد هجوم و خدشه قرار گرفت و نسبت به آن بي‌اعتنايي شد نيز قانون اساسي و اصول مصرّح آن بود.

و جالب آنكه در تمام اين قضايا، ردّ پاي شخص محمد خاتمي بعنوان ليدر جريان اصلاحات ديده مي‌شود.

پورنجاتي: خشونت‌هاي سال ۸۸ ربطي به اصلاح‌طلبان نداشت!

احمد پورنجاتي، از فعالان اصلاح‌طلب نيز چند وقت قبل در حاشيه يك مراسم ختم، بُعد ديگري از حضور و نقش اصلاح‌طلبان در فتنه سال ۸۸ را منكر شد و با گفتاري كه بيشتر به يك عذرخواهي فتنه‌گرانه شبيه بود تا به يك عذرخواهي واقعي، درباره اغتشاشات سال ۸۸ و نقش اصلاح‌طلبان گفت: « کدام اصلاح‌طلبی رفته و سنگ به شیشه زده است... بسیاری از آنها (اصلاح‌طلبان) اصلاً حضور نداشته‌اند. خشونت بوده است ولی این خشونت توسط جریانی بوده (نه اصلاح‌طلبان)»!

به گزارش يالثارات، صحبت‌هاي پورنجاتي از اين حيث كه اصل ماجراي اغتشاش و حضور خياباني براي اعتراض را نفي و انكار كرد بسيار محل توجه بود اما اتفاق بد و عذرخواهي غير واقعي آن بود كه وي نقش اصلاح‌طلبان را در اين اعتراضات و اغتشاشات منكر شد.

في‌الواقع همه مي‌دانستند كه جداي از آنكه تني چند از اصلاح‌طلبان مبرّز در اعتراضات خياباني سال ۸۸ نيز حضور داشتند؛ بحث تشويق و تشجيعي كه آنها نسبت به حضور اغتشاشگران و معترضين در كف خيابان‌ها بعمل آوردند، امري غير قابل انكار است.

وانگهي در برخي زيارات ديني ما و از جمله در زيارت حضرت عباس(ع) اين فراز وجود دارد كه «قتل الله امة قتلکم بالایدی و الاَلسُن» (خدا بکشد امتی که کشتند شما را با دست‌ها و زبان‌هایشان)

و صد البته پورنجاتي به اين سؤال پاسخ نداد كه آيا در ادامه انكار مطلوب اغتشاش و اعتراض خياباني آيا منكر نقش مبرهن «تشويق و سكوت اصلاح‌طلبان در اغتشاشات سال ۸۸» نيز هست يا خير؟!

مرعشي: اگر اشتباه كرده‌ايم بايد اعتراف كنيم

جرياني كه فتنه سال ۸۸ در دامان آن شكل گرفته است، اگر ۵ سال بعد از گزينه عذرخواهي و ضرورت حذف بدبيني‌هاي نظام سخن بگويد؛ اين امر چه معنايي مي‌تواند داشته باشد؟!

صد البته هر ذهن عاقلي بوي عذرخواهي را از اين رفتار استشمام مي‌كند اما مناقشه آنجاست كه اين عذرخواهي نبايد مزوّرانه و از سر فتنه‌گري به نظر برسد بلكه بايد به‌گونه‌اي باشد كه برخي اتفاقات قابل اصلاح را ترميم كند و واقع‌گرايي و اِنابه آن قابل مشاهده باشد.

حسين مرعشي، چهره مبرّز ديگري از ميان اصلاح‌طلبان بود كه ۵ سال پس از وقوع فتنه به صحنه آمد و از «عذرخواهي» گفت.

مرعشي اخيراً در اين زمينه به يك خبرگزاري اظهار كرده بود:‌ « باید پاسخگوی افکار عمومی باشیم. اگر جایی هم اشتباه کردیم، بگوییم که اشتباه کردیم... در زندگی سیاسی ما چند بار این اتفاق پیش آمده که بابت اشتباهات‌مان عذر خواهی کردیم. حضرت امام (ره) رهبری بود که برای مردم در هاله‌ای از تقدس قرار داشت اما ایشان نیز اشتباه‌شان را می پذیرفتند و با مردم صحبت می‌کردند... فتنه‌آقای احمدی‌نژاد، ایجاد نوعی نقار بین احزاب اصلاح‌طلب و مسئولان ارشد نظام بود! ما تجربه انتخابات ۹۲ را داریم که اگر دغدغه‌های رهبری را مدنظر قرار بدهیم در همان محدوده‌ای که نظام اجازه داده به رفع آثار فتنه کمک خواهیم کرد و آن جدایی‌هایی که آقای احمدی‌نژاد ایجاد کرده از بین می‌رود»

به گزارش يالثارات، مرعشي اگرچه سعي كرده است در صحبت‌هاي خود و در سخني كم دليل و پر ضعف، حرف «علي مطهري»، از نمايندگان مجلس مبني بر اينكه احمدي نژاد هم در فتنه دخيل بوده است را تكرار كند! اما پر واضح است كه جان كلام او تأكيد بر عذرخواهي از حوادثي است كه اصلاح‌طلبان عامدانه در سال ۸۸ صورت دادند.
او همچنين در اين صحبت صريحاً اشاره مي‌كند كه به مفهومي به نام «فتنه» اذعان دارد و طرفدار اين تئوري است كه اصلاح‌طلبان بايد در رفع آثار اين فتنه و فتنه‌گري‌ها بكوشند.

به اميد فرارسيدن عذرخواهي واقعي

تمام صحبت‌هاي اشاره شده در بالا، پس از فتنه سال ۸۸ و توسط افرادي از طيف اصلاح‌طلب بيان شده‌اند كه همگي آزاد بوده‌اند.

در بيان اين صحبت‌ها نه خبري از اعتراف هست نه از دادگاه و نه از هيچ چيز ديگري.
اصلاح‌طلبان مذكور، اين صحبت‌ها را آزادانه مطرح كرده‌اند و معناي اين صحبت‌ها نيز اگرچه همچنان از مفهوم «عذرخواهي واقعي» دور و به «عذرخواهي مزوّرانه» نزديك‌تر است اما خبر از بروز يك روشن‌بيني در ميان اصلاح‌طلبان و آنهم در آستانه فرارسيدن «يوم‌الله ۹ دي» مي‌دهد.

روز بزرگي كه به مدد بر زمين ريخته شدن خون پاك عددي از مردم، نيروهاي امنيتي كشور و بسيجيان براي دفاع از نظام در مقابله يك فتنه خانمان‌برانداز فرا رسيد و فتنه و فتنه‌گري را زدود.

اما اين حركت عظيم مردم ايران، نافي ضرورت عذرخواهي واقعي اصلاح‌طلبان از آنچه كه در سال ۸۸ كردند، نيست.

عذرخواهي واقعي و قابل قبولي كه اگرچه معناي آن بوضوح در صحبت‌هاي بالا قابل لمس است اما هنوز پخته نشده و به جايي نرسيده است كه به مصداق آيه ۱۶۰ سوره بقره نزديك باشد.

آيه‌اي پر معنا كه خداوند حكيم در آن مي‌فرمايد: «مگر آنها كه توبه و بازگشت كردند و اعمال بد خود را با اعمال نيك اصلاح نمودند و آنچه را كتمان كرده بودند آشكار ساختند... توبه آنها را مي‌پذيرم كه من توبه‌پذير و مهربانم»

به گزارش يالثارات، آيت‌الله موحدي كرماني، امام جمعه موقت تهران در بخشي از خطبه‌هاي اخير نماز جمعه تهران درباره بحث عذرخواهي و توبه گفت: «به سران داخلی فتنه هم می‌گویم که به مردم، کشور و رهبری ظلم کردید؛ اگر اعتراف به ظلم خود کردید، مردم نجیب‌اند و رهبر آقاست و عذر شما را می‌پذیرد»...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:




برچسب ها :