مونته سوری در ایران وجود دارد یا نه؟! خطرناکترین آموزههای انحرافی غربی در مهدهای کودک هیچ کدام از «مراکز تربیت مربی مونته سوری» در کشور تاکنون تعطیل نشده و دورههای برخی از این موسسات تا دی ماه سال جاری نیز پر شده است. عضو گیری به صورت آزاد در فضای مجازی، در قالب سایتهای اینترنتی در حال انجام است... پایگاه خبری انصارحزب الله - گزارش جدید و تکاندهنده این شماره در حوزه مهدکودکها را با اجابت درخواست سازمان بهزیستی کل کشور آغاز میکنیم. «همایون هاشمی» رئیس سازمان بهزیستی، پس از افشای جریان مرموز و علنی بروز یافته در مجموعه بزرگی از مهدهای کودک کشور؛ با اشاره به اینکه تاکنون آموزش مونته سوری در مهدهای کودک برگزار نشده است (!) به باشگاه خبرنگاران جوان گفته بود: «بر خلاف گزارش سایتها و روزنامهها، آموزش مونته سوری (آوازهخوانی، رقص مختلط) در مهدهای کودک وجود ندارد و شهروندان در صورت مشاهده میتوانند به مسئولان گزارش دهند تا برخورد قانونی با این تخلف انجام شود. وی افزود: از ابتدای مهر امسال ۷ مهد کودک نه به دلیل تخلفات آموزشی، بلکه به دلیل تخلفات ساختمانی، عدم رعایت بهداشت در استانها تعطیل شده است. رئیس سازمان بهزیستی تاکید کرد: همکاری لازم با ستاد اقامه نماز انجام شده و تمام ظرفیتهای خود را به کار بستهایم تا به صورت جدی و در صورت مشاهده با این تخلف در مهدهای کودک برخورد کنیم. هاشمی خاطر نشان کرد: «تخلف شاید به صورت مقطعی در برخی مهدهای کودک وجود داشته باشد اما اجازه ادامه تخلف را به صورت دائمی در مهدهای کودک نمیدهیم و در صورت مشاهده با این تخلف برخورد میکنیم.» جهت اطلاع آقای رئیس! در پاسخ به فراخوان رئیس محترم سازمان بهزیستی باید گفت که دست کم سه مرکز مهم به صورت رسمی به تربیت مربی مهدکودک با روش آموزشی مونته سوری در کشور اشتغال دارند. بنا بر اطلاعات به دست آمده در گفت وگو با برخی از مدیران این مراکز، مدیران بهزیستی از ارتباطات بسیار خوبی با موسسات مذکور برخوردار بوده و تنها پس از انتشار خبر ویژه «کشف دیرهنگام مونته سوری» در روزنامه، از جانب بهزیستی و برخی از مراکز حوزوی با تذکری نه چندان جدی مواجه شدهاند. آنچه مهم مینماید ذکر این نکته است که هیچ کدام از «مراکز تربیت مربی مونته سوری» در کشور تاکنون تعطیل نشده و دورههای برخی از این موسسات تا دی ماه سال جاری نیز پر شده است. عضو گیری به صورت آزاد در فضای مجازی، در قالب سایتهای اینترنتی در حال انجام است اما بنا بر متن خبر منتشر شده، ریاست سازمان بهزیستی به عنوان ناظر بر سیستم مذکور در انتظار تماسهای مردمی برای گزارش تخلفات است! ۱-مجتمع آموزشی مهدوی: مرکز مذکور مدعی تاسیس اولین پیش دبستانی مونته سوری در سال ۱۳۸۳ است. ارائه مدرک تربیت مربی مونته سوری در مجتمع مهدوی با ارائه مدرک از مرکز مونته سوری تورنتو (TMI) صورت میگیرد. زنی به نام «وندی آگنیو» از مربیان بینالمللی مونته سوری در سفر به ایران آموزش مربیان این مرکز را عهدهدار بوده است. مروری کوتاه در اسناد منتشر شده توسط این مرکز از فعال بودن مجتمع مذکور در امر آموزش مونته سوری خبر میدهد. به نحوی که هم اکنون مدارک ارائه شده توسط این مرکز و موارد مشابه به عنوان رزومه کاری در دفتر کار مدیران بسیاری از مهدهای کودک کشور به صورت رسمی قابل مشاهده است. ۲- مرکز آموزشی جواهری برای فردا: این مجموعه مدعی است اولین مرکز آموزش تربیت مربی مونته سوری در کشور به شمار میرود. مدارک ارائه شده در این موسسه از مرکز مونته سوری کانادا (CMTI) ارائه میگردد. در سایت موسسه جواهری برای فردا ذکر شده که برگزاری امتحانات دورههای مونته سوری به زبان انگلیسی یا فرانسه صورت میگیرد و در صورت مسلط نبودن داوطلبین به زبان خارجی، امتحانات با حضور مترجمین معتمد مرکز برگزار خواهد شد. ۳- موسسه نام آوران آموزش فردا: این موسسه نماینده کالج SEGI مالزی است و از مرکز مونته سوری انگلیس (MCI) مدرک پایان دوره را ارائه میدهد. فردی به نام «یدالله سعیدنیا» کوتاهترین دوره تربیت مربی مونته سوری را برگزار میکند. وی در توصیف خود میگوید: » از سال ۱۳۷۴ مطالعه روی روش مونته سوری را آغاز کردم. در سال ۲۰۰۷ در کنار تحصیل در دانشگاه یو ام در مالزی در رشته دکترای آموزش، یک کورس تحصیلی مونته سوری در دانشگاه SEGI مالزی گذراندم. این دانشگاه نماینده رسمی موسسه ام سی آی انگلیس است و کلیه دورههای مونته سوری را با تایید و نظارت آن انجام میدهد. در سال ۱۳۸۶ با امضای تفاهم نامه با این دانشگاه، اجرای کارگاههای مونته سوری در ایران با حضور اساتید این دانشگاه آغاز شد. دوره اول و دوم با همکاری مجتمع مفید اجرا شد. دو کارگاه دیگر با همکاری موسسه مرآت تشکیل شد. متاسفانه از سال ۸۸ به دلیل مسایل سیاسی و تغییرات قیمت دلار امکان اجرای این کارگاهها از میان رفت.» جالب توجه است که «دنیل جوتراس» مربی مرکز جواهری برای فردا نیز پس از فتنه ۸۸ حاضر به حضور در ایران نشد و پساز آن دورههای این مرکز به صورت «آنلاین» برگزار میشود. هزینه برگزاری دورههای مذکور از ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان متغیر است و مکان برگزاری دورهها نیز در تمامی آگهیهای منتشر شده در فضای مجازی درج شده است. ضعف ساختاری حوزه آموزش تجارت در فضای آموزشی کشور در شرایطی که مراکز مدیریتی دولتی از ضعف ساختاری در حیطه عمل به وظایف خود رنج میبرند، به رویه هوشمندانهای تبدیل شده است و در این میان نمیتوان مدیران مراکز مذکور را سرزنش کرد. چرا که در حقیقت به جز سیستمهای متناظر بر رفرنسهای تربیت کودک غربی متاسفانه «نظام آموزشی بومی» برای ارائه در مهدهای کودک وجود ندارد. هر چند نمیتوان از تلاشهای گسترده و سازمان یافته مجموعه نهادهای بینالمللی از جمله یونسکو در ترویج روش تربیتی فرویدی «مونته سوری» در کشورمان غافل شد. بدیهی است هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد که حتی امور خیریه و خداپسندانه، بدون صرف هزینه فراوان از جانب مدیریتی واحد به صورت «خودجوش» در فاصلهای کوتاه تا این حد در کشور پهناوری همچون ایران همه گیر نمیشوند چه رسد به روش آموزش مونته سوری که هم اکنون در روستامهدهای دور افتادهترین شهرستانهای کشور نیز تدریس میشود! به این ترتیب بهزیستی هرگز نمیتواند منکر اطلاع از برگزاری چنین دورههای گستردهای در طول ۱۰ سال گذشته در زیرمجموعه خود شود. به جای چاره اندیشی! در برابر این شواهد آشکار و تکاندهنده که به سادگی در فضای مجازی قابل دسترسی است و سال هاست روح و جان فرزندان معصوم ما را به خطرناکترین آموزههای انحرافی غربی میآلاید، سازمان بهزیستی به جای برخورد مسئولانه با موضوع، با ارسال جوابیهای مقالات و گزارسهای پیشین کیهان را رد کرده و منکر چنین مسائلی شده است! پاسخ بخشی از آن جوابیه را خوانده اید اما برای پاسخگویی به سایر موارد مطرح شده از جانب مدیران بهزیستی لازم است سطور جوابیه بهزیستی را مرور کنیم: ۱-«ادعای نویسنده محترم مبنی بر آموزش رقص، مسائل جنسی و هواداری از فرق ضاله و همجنس گرایی در بزرگترین مجموعه همکار غیردولتی این سازمان که مطمئنا فاقد استنادات متقن و احتجاجات معقول است خود مایه تشویش افکار عمومی و نگرانی خانواده هاست. بدیهی است در صورت عدم ارائه مستندات قانونی از ناحیه آن جریده محترم موضوع از طریق مجاری قضایی قابل پیگیری است. ۲- بیاطلاعی نگارنده محترم از ساز و کار اخذ مجوز فعالیت برای مهدکودک مایه تاسف است زیرا که به استناد نظامات اداری مصوب موجود کلیه مدیران مسئول، مدیران داخلی و حتی مدیران مهدکودک از طریق سیستم گزینش دولتی بررسی صلاحیت میشوند. ۳- برخورد با مهدکودکهای متخلف از وظایف قانونی این سازمان است و حسب مستندات موجود علاوه بر اخطار به تعدادی از مهدهای کودک کشور که بعضا تخلفاتی مرتکب شدهاند، در اسرع وقت و با فوریت با آنها برخورد قانونی شده است. ۴- ایراد نویسنده محترم مبنی بر اینکه اقلیتهای دینی پذیرفته شده در قانون اساسی تنها میتوانند اقدام به پذیرش کودکان غیرمسلمان نمایند تامل برانگیز است زیرا براساس اصل سیزدهم قانون اساسی اقلیتهای دینی شناخته شده در حدود قانون در تعلیمات دینی خود آزادند بر طبق آئین خود عمل نمایند. ۵- اتهام بهائیت به مجموعه بزرگی از مهدهای کودک به واسطه فعالیت شبکه الکترونیکی بهزیستی و سکولار خواندن اساتید دانشکده بهزیستی جفا و اتهامی نابخشودنی است . ۶- نگارنده محترم «آموزش برای صلح» را ضد ارزش دانسته و با انزجار از این نوع آموزش یاد کرده است غافل از اینکه اسلام دین صلح و رحمت است و اصولیترین ارزش در دین اسلام صلح است و آنان که قرائت داعشی از دین اسلام دارند در قاموس دین مبین اسلام و این نظام جایی ندارند چه رسد به عرصه نظام بین المللی. ۷- در پایان ضمن استقبال از نقد سازنده و راهگشا ضمن درخواست ارائه کلیه مستندات ادعایی آن جریده محترم تقاضا دارد نشستی تخصصی با هیئت تحریریه آن جریده برگزار، ابهامات موجود مرتفع و از دل نگرانیهای مردم کاسته شود. پاسخ کیهان مهمترین و جالبترین نکته در جوابیه ارسالی از جانب بهزیستی عدم تطابق صدر و ذیل آن با یکدیگر است. اگر بهزیستی بنا بر بند یک جوابیه از فقدان استنادات متقن و احتجاجات معقول کیهان اطمینان دارد چرا در ذیل بند هفت خواهان ارائه کلیه مستندات و برگزاری نشست تخصصی با تحریریه روزنامه شده است؟! عجیبتر آن که کیهان پیشاز درخواست بهزیستی خواهان برگزاری جلسه مذکور بود که تاکنون پاسخی از جانب مدیران این سازمان دریافت نکرده است! درخصوص ساز و کار گزینش مربیان و مدیران مهدهای کودک در گزارش کیهان، عینا به متن آیین نامه بهزیستی استناد شده است و در این زمینه باید پرسید آیا اعتراض این سازمان به متن آیین نامه منتشره میباشد؟! درخصوص استناد بهزیستی به اصل سیزدهم قانون اساسی با موضوع اقلیتهای دینی لازم به ذکر است که این موضوع هیچ ارتباطی با امکان دهی به مدیران سیستم جهانی یونسکو برای نقش آفرینی در حیطه آموزش نسل آینده ساز کشور حساس و مهمی همچون ایران ندارد. علاوه بر آن فرقه ضاله بهائیت، یک حزب سیاسی ساخته انگلیس است و کوچکترین ارتباطی با ادیان آسمانی و محترم شمرده شده در قانون اساسی ندارد. در خصوص فعالیت مجموعه مهدکودکهای فاقد مجوز فعال در حوزه ترویج مسیحیت در کشور و تیمهای زنان بهائی دستگیر شده تحت عنوان «فعالین حقوق کودک» در روستاها و شهرستانهای مختلف کشور نیز به مدیران سازمان بهزیستی پیشنهاد میکنیم جلسهای با کارشناسان اطلاعاتی کشور برگزار کنند. هر چند پرسش و تحقیق ارتباط گیری حداقلی سازمان بهزیستی به عنوان ناظر سیستم با والدین کودکانی که به برگزاری «جشن کریسمس» و «مراسم هالووین» و «بالماسکه» و آموزش اجباری «رقص باله«، «مراسم شرم آور و غیرقابل تشریح شب به یاد ماندنی» و «آموزش کیهانی مونته سوری» معترض بودهاند و حتی مروری کوتاه بر اخبار رسمی منتشر شده در این حوزه در رسانهها، کفایت میکرد. تلاش برای تحریک مدیران شبکه الکترونیک مهدهای کودک در شرایطی که کیهان زیرساخت ارتباطی مذکور را «مفید» و «آینده نگرانه» توصیف کرده است حقیقتا حرکتی غیراخلاقی محسوب میشود. خصوصا اینکه به واسطه ورود بهموقع مدیران شبکه مذکور، بلافاصله پس از انتشار خبر کیهان، بخشهایی از این سیستم که متناظر بر مفاهیم مشکوک و آموزش صلح بود از دسترس خارج شد و این موضوع خود نشانهای از تعهد مدیران سامانه مذکور است. اهمیت این سیستم در امکان ارتباطی بینظیر آن است به نحوی که هماکنون به واسطه اتصال به شبکه «EMAHD» دسترسی به مفاهیم منتشر شده در سایت هر یک از مهدهای کودک کشور، برای سایرین مقدور است. هر چند شوربختانه باید گفت در اثر کم کاریهای مسئولان بهزیستی در تدوین دکترین ایرانی- اسلامی، همین سامانه در همه گیری جزوات مونته سوری در کشور تاثیر به سزایی داشته است. در حقیقت همه انتقادات وارده در این حوزه متوجه «سازمان بهزیستی» است چرا که با غفلت از تبیین جزوات آموزشی متناظر بر فرهنگ ایرانی- اسلامی و یاری طلبیدن از حوزه و دانشگاه و نهادهای مهمی همچون «شورای عالی انقلاب فرهنگی» راه را بر همهگیری فرویدیسم مونته سوری باز گذارده است. علاوه بر آن انعقاد قرارداد شبکه مذکور با یونسکو نیز موضوعی است که باید توسط سازمان بهزیستی پیگیری میشد چرا که نفس چنین همکاریهایی طبیعتا دارای منافعی برای طرف خارجی است، در حالی که شرکت مذکور به تنهایی برای اتخاذ چنین تصمیماتی، از پتانسیل علمی، اطلاعاتی و جامع نگرانهای برخوردار نیست. درخصوص «آموزش صلح و حل تعارض» به عنوان اصل هفتم روش آموزش تئوسوفیستی مونته سوری و برنامه جهانی سازمان ملل، لازم به ذکر است که مفاهیم مذکور توسط اربابان تروریستهای داعش و مدیران تبیینکننده «نظم نوین صهیونیستی» در جهان تهیه و تنظیم شده است! خلط واقعیات موجود با تمسک به «مفاهیم و آموزههای اسلامی» موضوعی است که عزم بهزیستی در برخورد با انحرافات و آموزههای ضد اسلامی را دچار خدشه تئوریک میسازد و نشان میدهد که عدهای به جای تلاش برای حل مشکل به سادهترین روش یعنی پاک کردن صورت مسئله روی آوردهاند. در حال حاضر به واسطه طرح «آموزش صلح و حل تعارض» در سرزمینهای اشغالی، مجموعه کتب درسی، داستانی و تاریخی کودکان فلسطینی تحریف شده است در حالی که سیستم آموزشی یهودیان اشغالگر فلسطین مملو از مفاهیم «نفرت افزایی» همچون «عرب ستیزی» و «نژادپرستی» است. ۱۰۰ سال تلاش سرشار! برای اطلاع مدیران سازمان بهزیستی ذکر این نکته الزامی است که هم اکنون مدیریت بخشی از مجموعه سازمانهای مردم نهاد مروج «فرهنگ صلح» در مهدهای کودک و برخی مدارس کشور بر عهده گروه بدنامی از شاگردان مدیران دوره پهلوی است که نویسنده بزرگ کشورمان «محمدرضا سرشار» در سال ۱۳۶۷ در قالب کتاب «بیست سال تلاش» ماهیت آنها را افشا کرده بود. اکنون این نگرانی وجود دارد که نوه – نتیجههای امثال آقای سرشار ناچار شوند در سالهای آتی کتابهایی مشابه درخصوص فعالیت نسلهای بعدی همین گروه، تحت عنوان «۱۰۰ سال تلاش!» منتشر کنند. چرا که ظاهرا نهادهای ناظر در جمهوری اسلامی ایران از دقت کافی در پایش عملکرد نهادهایی که آشکارا بر ضد اهداف انقلاب و اسلام تحت عناوین قابل تاملی همچون «صلح» و «حقوق کودکان» فعالیت میکنند برخوردار نیستند! خداپسندانهتر است اگر اندکی فارغ از درگیریهای بیهوده برآمده از حس قبیله گرایی به آینده ایران بیندیشیم. آیندهای که رقم زدن آن حق طبیعی «فرزندان انقلاب» است نه مجموعه سازمانهای بینالمللی که هم اکنون مشتاقانه در صف پیش خرید اختیارات نهادهای حاکمیتی به نام «خصوصی سازی» و دخالت دادن «مردم» در امر آموزش(!) ایستادهاند. اغلب پدران و مادران نگران فعلی که از قدرت کنترل آنچه به کودکان شان در مهدهای کودک و برخی مدارس غیردولتی آموزش داده میشود، برخوردار نیستند حتی با شرح وظایف یونسکو به عنوان نهادی که متولی «آموزش همگانی جهانی» است نیز آشنایی ندارند. این وظیفه حاکمیت است که با نظامسازی دقیق، محیطی امن و کم دغدغه را برای شهروندان خود فراهم سازد. لطفا از این وظیفه مهم شانه خالی نکنید! منبع:کیهان
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها :