آموزش اصول و فنون مداحى(1) یا رب الحسین (ع) بحق الحسین (ع) اشف صدر الحسین(عج) بظهورالحجه (عج)... با اصرار زیاد دوستان مبحث آموزش مداحی رو نوشتم که امیدوارم مورد استفاده قرار بگیره ...البته اینا جزوه کلاس آموزشیه که تو تهران برگزار شد... التماس دعای فراوان دارم از همه دوستان. بخش اول: آداب و اخلاق مداحى 1) عمل به واجبات و ترك محرمات 2) روحيه خدمتگزارى به مردم 3) اخلاص، زهد و پارسائى 4) نظم 5) روحيه انتقاد پذيرى 6) احترام به مستمعين 7) خود سازى معنوى و آشنايى با مسائل شرعى 8) زمانشناسى و مردمشناسى 9) آشنايى با زبان و ادبيات عربى 10) آشنائى با قواعد قرائت قرآن 11) رعايت آداب ادعيه و زيارت 12) تسلط بر دواوين شعرا و مطالعه آنها 13) احترام به پيشكسوتان و هم نوعان 14) انصاف در نقل مطالب و انصاف در توسل و روضه 15) احترام و روابط نزديك با مراجع و علماى دينى بخش دوم: اصول مداحى اهل البيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) 1- اصل محتوا در مداحى اهل بيت (عليه السلام) 2- اصل پيام در مداحى اهل بيت (عليه السلام) 3- اصل در مداحى اهل بيت (عليه السلام) 4- اصل عزت و مبارزه در مداحى اهل بيت (عليه السلام) بخش سوم: نكاتى درباره اشعار و مدايح 1- شعر و مدح مطلوب 2- لزوم ارتقا سطح اشعار و مدايح 3- اهمى صوت و آهنگ در اشعار و مدايح بخش چهارم: مداحى اهل بيت و انقلاب اسلامى 1- مداحى اهل بيت (عليه السلام) و انقلاب 2- نقش انقلاب در تحول مداحى اهل بيت (عليه السلام) 3- رسالت مداحان اهل بيت (عليه السلام) در قبال انقلاب بخش پنجم: مسائل جامعه مداحان اهل بيت (عليه السلام) 1- لزوم وجود ضابطه و نظام در جامعه مداحان اهل بيت (عليه السلام )بر گرفته از بيانات مقام معظم رهبرى( 2- لزوم خودسازى معنوى در جامعه مداحان اهل بيت (عليه السلام) 3- لزوم تعليم و تعلم در جامعه مداحان اهل بيت (عليه السلام) بخش ششم: رسالتهاى مداحان اهل بيت (عليه السلام) 1- رسالت مداحان اهل بيت (عليه السلام) در معرفى چهره اهل بيت عليهم السلام بعنوان مثال چهره حضرت فاطمه زهرا(س) 2- رسالت مداحان اهل بيت (عليه السلام) در سازندگى و هدايت جامعه 3- رسالت مداحان اهل بيت (عليه السلام) در آگاهى و روشنگرى جامعه 4- رسالت مداحان اهل بيت (عليه السلام) در قبال شهدا بخش هفتم: فنون مداحى 1) مجلس خوانى 2) فن بين المجلس خوانى 3) فن نوحه سرائى و نوحه خوانى 4) فن دم خوانى 5) فن واحد خوانى 6) فن بحر طويل خوانى 7) فن زمينه خوانى 8) فن شور خوانى 9) فن شررپاشى يا تكه خوانى 10) فن قصيده خوانى 11) فن مثنوى خوانى 12) فن دكلمه خوانى 13) مرصع خوانى 14) فن خودخوانى 15) رديف خوانى 16) فن غريب خوانى 17) فن چهارپايه خوانى )چارپايه خوانى( 18) تازه خوانى 19) فن گريز و پل سازى 1) از خودخوانى به مدح و مرثيه 2) از مدحخوانى به مرثيه 3) از مرثيهاى به مرثيه ديگر بخش هشتم بايد و نبايدها در مدايح و مراثى اهل بيت (عليه السلام) مقدمه از مؤلف: تشيع آئين محبت است و مداحان كه پيوسته مناقب اهل بيت (عليهم السلام) خواننده و به ذكر و فكر ايشان اوقات گذارنند. دوستدارترين خلق باشند. به نسبت خاندان و هر چند محبت بيش باشد مناسب بيشتر باشد و چندان كه مناسبت بيش باشد قرب و نزديكى بديشان بيش باشد. من احب شيئا فاكثر ذكره” لله دركم يا ال ياسينا - يا انجم الحق اعلام الهدى فينا د لا يقبل الا فى محبتكم - اعمال عبد ولا يرضى له دينا سلسله جامعه مداح به دعبلها و كميتها و حميرىها و مداحان بزرگ در طول تاريخ شيعه مىرسد و بحمد الله هر چه زمان مىگذرد اين مطلب بيشتر اثبات مىشود. در اصطلاح اهل فتوت كه سالكان مسالك مردى و مروتاند و نسبت طائفه ايشان به ابراهيم خليل الله، محمد مصطفى و على مرتضى عليهم آلاف التحيه و الثناء مىرسد كلمه اثبات ربط لواحق به سوابق است و آن قاعدهاى معتبر است كه در سلاسل پيوند خلف و سلف را باز نمايد و در وسايل ارتباط وصلهها و ابزار و نشانهها را با مآخذ و مصدر آن بيان كند. چنان كه در كلام شريف سلسله جامعه مداح به دعبل و كميتها پيوند داده شده و اين از قول پيشينيان كه طائفه مداحان را به فرزدق و حسان منسوب داشتهاند مسلمتر است. ما وظيفه داريم كه خود را شايسته انتساب به خاندان اهل بيت (عليهم السلام) كنيم. اگر پرسند كه آداب مداحى چند است بگوى پنج اول آنكه در تقوا و طهارت به مرتبهاى باشد كه از ارواح معصومين (عليهم السلام) شرمنده نباشد. دوم طريق عبادت و طاعت به قانون اهل بيت (عليهم السلام) رامرعى دارد. سوم مدح از براى غرض وجزا نخواند بلكه از براى رضاى خدا و طلب ثواب آخرت خواند. چهارم دين خود را به دنيا نفروشد و دنيار و درهم را برحسنات و نعمات آن سراى اختيار نكند. پنجم در مدح به مثابهاى غلو نكند كه به كفر انجامد تا از آن جماعت نباشد كه حضرت امير در حق ايشان فرمود هلك فى اثنان. محب غال و مبغض قال” پس شجره و سلسله مداحى. سلسلهاى طولانى وطيبه از زمان ائمه اطهار عليهم السلام است. مقام معظم رهبرى در اين باره فرمودهاند شما هميشه سختترين كارهاى تبليغى را در مقابله با دشمنان حق و حقيقت بر دوش گرفتهايد. نسب معنوى شما به دعبل و فرزدق و كميت و شعرايى از اين قبيل ميرسد و سنت شعر خوانى براى اهل بيت عليهم السلام يك حركت بزرگ در مقابل انحراف تاريخى است؛ و تا آنجا كه ما كم و بيش مىدانيم. اين سنت از ابتداى تاريخ اسلام وجود داشته و اين جامعه سابقه ممتد و ريشه عميق دارد. شيوه مداحى هم از زمان ائمه اطهار (عليهم السلام) بوده و مضامين ارزشمندى است. لذا برادران بايد توجه كنند كه مسأله مداحى مسأله بسيار مهمى است. با اين مقدمه كوتاه ولى نسبتاً جامع در مىيابيم كه مداحى اهل بيت (عليهم السلام) يكى از بهترين راهها براى مبارزه با ظلم و ستم و طاغوت و باطل است. و كارى است بسيار ارزشمند كه قبل از هر كس خود ممدوحان يعنى ائمه اطهار (عليهم السلام) بر اين مهم توجه و نظر ويژه داشتهاند. پس اين كار بس عظيم است و مهم. ضمن برخوردارى از يك تاريخه بسيار طولانى و قوى مىبايست داراى درجاتى از علوم و معارف حقه شيعه باشد. البته در علوم مداحى برخى از دوستان دلسوز اين فن و پيش كسوتان اقداماتى را انجام دادهاند. ما برآنيم با استفاده از همه مطالب منتشره و آموزشهائيكه در اين راه ديده شد و تجربيات بزرگان اين راه جزوهاى آموزشى و كاربردى را ارائه نمائيم. باشد كه مورد توجه علاقمندان به ويژه نوجوانان و جوانانى كه در ابتداى اين راه بزرگ هستند قرار بگيرد. به همين دليل مباحث مطروحه را به نه بخش ذيل تقسيم مىنماييم: 1) آداب و اخلاق و علوم در مداحى 2) اصول مداحى 3) نكاتى درباره اشعار و مدايح 4) مداحى اهل بيت عليهم السلام و انقلاب اسلامى 5) مسائل جامعه مداحان 6) رسالت مداحان 7) فنون مداحى 8) بايدها و نبايدها در مداحى اهل بيت عليهم السلام 9) آشنايى مختصر با سبكها و قالب شعرى و برخى از آرايههاى ادبى بخش اول: آداب و اخلاق مداحى ما در مقدمه مداحى را در پنج مورد بيان نمودهايم. ليكن برآنيم موارد ديگرى از آداب و اخلاق مداحى را ذكر نمائيم. 1) عمل به واجبات و ترك محرمات مداحان اهل بيت (عليهم السلام) به واسطه انتساب قرب به ممدوحان در اين خصوص بايد الگوى جامعه باشند. آيا مداحى كه اهل خمس نباشد. مورد قبول ائمه اطهار (عليهم السلام) است. متأسفانه بايد اعتراف كنيم كه ما مداحان بيشتر نقش تابلو را ايفاء مىكنيم. در امر و نهى كردن يد طولائى داريم اما در عمل از بيشتر مستعمين خود عقب هستيم. يكى از گناهان كبيره دروغ و خلف وعده است كه گريبان خيلى از مداحان را گرفته است. چه مجالس با عظمتى بخاطر يك خلف وعده مداح مدعو از هم پاشيده شده است. يا دروغهايى كه در هنگام دعوت گفته مىشود بىحد و حصر شده است و بهمين شكل در ساير واجبات و محرمات اگر خواهيم دقيق بررسى نمائيم. مىبينيم كه خيلى مشكل داريم. 2) روحيه خدمتگزارى به مردم مگر ما خودمان را منسب به اهل بيت (عليهم السلام) نمىدانيم. و همه اين شعر را با ذوق نمىخوانيم؟ شدم از خردسالى بىاراده - ارادتمند بر اين خانواده د در اينجا انتسابم با حسين است - به فرداهم حسابم با حسين است د اگر زندگى اهل بيت (عليهم السلام) را مطالعه نمائيم با يك نگاه كلى در مىيابيم كه سراسر زندگى آنها طاعت خالق و خدمت به مخلوق است. بزرگان ما هم همين طور بودند. پيش كسوتان اين قافله در قديم الايام مياندار خدمت رسانى به مردم بودهاند. چطور مىشود يك هنرمند، بازيگر سينما، يا يك ورزشكار كه ابزار تبليغ آن تئاتر، فيلم و سريال مصنوعى يا نقالى در تئاتر يا ورزشكار با آن پيراهن ورزشى، توپ و تور و چند امضاء ساده در امر خدمت رسانى قافله سالار باشند. اما اثرى از وعاظ و مداحان در اين اجتماع نبوده يا بسيار كم رنگ باشد در صورتى كه مداحان عزيز )بهترين الگوى تبليغ، يعنى مرام و مسلك و سيره ممدوحان خود( را در اختيار دارند. مرحوم كافى )ره( در اين زمينه الگوى خوبى است. چقدر مهديه در سطح كشور ساخته و چند باب مشروب فروشى را تبديل به مسجد يا مهديه كرده است يا مرحوم حاج اكبر ناظم يكى از كارهاى برجستهشان خدمت به مردم و فقرا بود. ما خدمت به هم نوع خودمان را هم به فراموشى سپردهايم. مثلاً يك نفر مداح هر سال بطور رايگان به حج تمتع يا عمره مىرود ولى مداحان پرمايه و مؤثرى را داريم كه مىتوانند مفيد هم باشند ولى يكبار به اين سفر اعزام نشدهاند. چرا نبايد روحيه هم نوع گرانى و براى ديگران خواستن در ما تقويت شود. در حادثه زلزله بم حاج سعيد حداديان در شبكه سوم سيما در چند دقيقه صحبت كردن صدها هزار نفر و شايد بيشتر را تحت تأثير كلام نغز و روايات قرار داده. چرا همه مدحان نبايد اينگونه باشند و اصلاً كجا هستند. مدعيان و پيش كسوتان و بزرگان. چرا همه اقشار همت عالى نشان دادهاند؟ ولى جامعه مداحان! 3) اخلاص، زهد و پارسائى سه فضيلت ذكر شده براى همه مؤمنان سفارش شده است. و از سيره پيامبر بزرگ اسلام و ائمه طاهرين (عليهم السلام) به شمار مىرود و صحبت كردن در اين باب بسيار مشكل است. اما با مقدارى دقت در رفتار و اعمالمان مىتوانيم. شبنمى از اخلاص در اعمال خود بنشانيم و بوئى هم از زهد و پارسائى را بچشيم. بقول صائب: عنان نفش كشيدن جهاد مردان است - نفس شمرده زدن ذكر اهل عرفان است د برخى از اعمال تعدادى از دوستان دون شأن مداحى است. مثلاً الف( عدم حضور در مراسم وعظ و خطابه ب( عدم حضور بر سر سفرههاى گسترده عمومى اهل بيت (عليهم السلام) ح( حس برترى بر ديگرى د( جاهطلبى و شهرتطلبى و صدها مورد ديگر كه برادران آگاه هستند و همه اينها مغاير با زهد و پارسايى و تقواست. 4) نظم از وصاياى اميرالمؤمنين (عليه السلام) نظم در امور است. در احوالات امام خمينى )ره( نوشتهاند وقتى كه در نجف اشرف بودند آنقدر منظم و دقيق به حرم مطهر اميرالمؤمنين (عليه السلام) تشرف مىيافتند كه خادمين حرم ساعتهاى خود را با ورود و خروج امام )ره( تنظيم مىكردند. انصافاً مداحان عزيز يك آمارى بدهند چند درصد از آنها سر وقت در مجالس حضور مىيابند. حال آنكه بايد حتى زودتر از موعد مقرر سر جلسه حاضر شوند. تا از اضطراب صاحب مجلس كاسته شود چقدر از مجالس اهل بيت (عليهم السلام) به لحاظ بىنظمى مداح يا سخنران از هم پاشيده شده است. بسيارى از هيئات مذهبى هفتگى بخاطر بىانضباطى برخى از همكارانمان تعطيل شده است. 5) روحيه انتقاد پذيرى: عدم پذيرش انتقاد در جامعه مداحان يك معضل همگانى است. حتى برخى از مداحان از جواب دادن به پاسخ برخى علماى دلسوز هم خودارى يا شروع به جو سازى مىنمايند. مثلاً يكى از علماى بنام كه علاقه فراوانى هم به جامعه مداحان دارد و اگر متوجه حضور يك مداح در جلسه خود باشد. از خواندن شعر و روضه خودارى و مجلس را به مداح مىسپارد. البته نه اينكه بلد نباشد. بلكه از سر اخلاص و احترام به ذاكر امام حسين (عليه السلام) نقل مىكرد يك مداحى يك مقتلى را خواند. بنده سؤال كردم سند اين مقتل كجاست. شروع كرد به پرخاشگرى و اينكه شما علما به مداحان حسادت داريد. چون مردم شما را تحويل نمىگيرند و از اين قبيل عبارات. مگر ما فراموش كردهايم كه جامعه مداحان در مكتب حوزه دينى و در پرتو علما رشد كردهاند. مگر امام )ره( نفرمود: محرم و صفر است كه اسلام را زنده نگه داشته است. اين جمله بسيار كوتاه ولى نغز و پر محتوا بساط مداحى را گسترده كرده است. عنايت مقام معظم رهبرى به مداحان، عنايت مراجع تقليد به مداحان اهل بيت (عليهم السلام) باعث رشد اين كسوت و گستردگى كار آنها شده است. )لذا مداح خوب بايد انتقادپذير باشد به ويژه از علماى دين.( 6) احترام به مستمعين: يكى از راههاى جذب قلوب مستمعين و سوق دادن آنها به سوى معارف و مكتب اهل بيت (عليهم السلام) احترام به آنها است. زيرا بسيار ديده شده با يك بىاحترامى به مستمع گرفتاريهاى فراوانى بوجود آمده است. متأسفانه برخى از برادران جوان ما در جامعه مداحان با گفتن برخى از عبارات مثلاً هر كس كف نزند به اهل (عليهم السلام) ارادت ندارد. اگر گريه نمىكنى برو بيرون از مجلس، چشمى كه گريه ندارد چشم نفاق است، اگر درست سينه نزنى نشانه كم ارادتى به اهل بيت است. و صدها عبارات از اين قبيل در يكى از شهرستانها )مركز استان( رئيس هيئت رزمندگان نقل مىكردند. يكى از آقايان مداح در جمع چند هزار نفرى گفت كسانى كه گريه نمىكنند نطفه پدرشان نيستند كه باعث اعتراض شديد امام جمعه شهر و جمع كثيرى از مردم شد. مردم به رفتار و كردار ما خيلى حساس هستند. نوع مصافحه با مردم، برخورد گرم و صميمى. نوع نشستن بر منبر، همه بايد بر مبناى اخلاق اسلامى باشد. و خلاصه اينكه بايد حرمت مؤمنين را حفظ نمائيم كه فرمودند: حرمت مؤمن از حرمت كعبه بيشتر است. 7) خود سازى معنوى و آشنايى با مسائل شرعى تا كسى اهل محبت نباشد قاعدتاً وارد اين وادى نمىشود. وظيفه هر انسانى است كه سرمايه محبت و معرفت و معنويت را زياد كند. اولاً: بايد خودمان در هر سطحى كه هستيم، سعى كنيم اين سرمايه را زياد كنيم و هر كسى بايد خودش را بالا بكشد. سرمايه معنوى هم مثل سرمايههاى مادى اگر به آن اضافه نكرديم تمام خواهد شد. بدون تعارف همه ما به يك پالايش درونى نياز داريم. اينكه ما در زيارت مىخوانيم ما معروفين به دوستى محبت شما هستيم. يك وظيفه مضاعفى را بر دوش ما مىگذارد. نزديك شدن به مراكز نور لازمه و خاصيتش نورانى شدن است. بايد با عمل نه فقط محبت به تنهائى، قنبر در خانه على (عليه السلام) شدن كار آسانى نيست اينطور نيست كه سلمان منا اهل البيت، كار آسانى باشد. لذا در اين زمينه هم سعى و تلاش زيادى بايد انجام شود. سزاوار نيست مداحى با اين همه پيوند مذهبى و دينى و شرعى مسائل و احكام شرعى را نداند. فراوانند مداحانى كه مقيد به مسائل شرعى نيستند. عدم اهميت مداح به مسائل شرعى سبب مىشود. كه موقع اذان و فريضه واجب نماز از خود فتوا بدهد و به مداحى ادامه بدهد، در حالى كه سيدالشهدا و همه ائمه مقيد به نماز اول وقت بودند. براى آماده سازى ذهن برادران بايد عرض كنيم كه برنامههاى دين به سه دسته تقسيم مىشود. الف( برنامههاى اعتقادى. يعنى اصول دين كه در رابطه با سالم سازى فكر و اعتقاد انسان است و مكلف بايد نسبت به آنها خود را به درجه يقين برساند. ب( برنامههاى عملى. يعنى فروع دين يا احكام كه مشتمل بر بايدها و نبايدهايى است كه با انجام و يا ترك آنها همراه با اعتقاد صحيح اطاعت الهى تحقق مىيابد. ج( مسائل روانى و اخلاقى: كه در رابطه با پرورش روح و سلامت روان آدمى است. هر مسلمان بايد يا مجتهد باشد يا مقلد يا به احتياط عمل نمايد. فلذا مستمعين توقع دارند كه مداحان به مسائل دينى بيشتر از بقيه آگاه باشند. يكى از راههاى مهم خودسازى و تقويت روح موعظه است كه ما مداحان كمتر به آن توجه داريم. 8) زمانشناسى و مردمشناسى يكى ديگر از مهمترين جهات در مداحى موقعيت و زمانشناسى است كه به علم بلاغت هم وابسته است. زمانها متفاوتند. مثل زمان طبيعى - زمان تاريخى. زمان اجتماعى هر يك مقتضيات دارند كه در روايات هم به آنها اشاره شده است. زمان طبيعى همان تحولات و حوادث و دگرگونيها و قوانين طبيعى و مقررات تكوينى است كه امام صادق (عليه السلام) فرموده: براى افراد عاقل در هر حالى كه هستند شايسته نيست سه چيز را از ياد ببرند كه يكى از آنها آفات و بلاياى طبيعى است. مداح بايد زمان رويدادهاى تاريخ اسلام و شيعه و اهل سنت را بداند. تا در اين زمان مردم را نسبت به وقايع آن آگاه كند و بيان واقعى تاريخى همان روز كه واقع شده تأثير فراوان و مستقيم دارد. متأسفانه خيلى از مداحان اين نكته را رعايت نمىكنند. مثلاً روز دوم محرم كه وروديه است چيز ديگرى مىخوانند. اما مردمشناسى: مداح با توجه به شناخت و اطلاع از افكار و عقايد و حالات هر جمعى مداحى مىكند و اين شناخت در هر زمانى با زمان ديگر متفاوت است زيرا مردم متفاوتند. امام حسين (عليه السلام) فرمودند: عاقل كسى است كه بداند مردم از او چه توقعى دارند. اعتقاد بزرگان اين است مداح بايد عالم به زمان باشد. شاعر خوب كسى است كه عالم باشد. چرا ديگر يك حافظ و يا سعدى يا بزرگان سخن نداريم. جهل مبلغين و سادگى و كم سوادى يا بىسوادى آنها وقتى به جهل مداح و مستمعين آميخته مىشود اهل بيت و معارف آنان در همان غربت خواهند بود. بايد با فرهنگ مردم هر شهر آشنا بود. بعنوان مثال در فلان شهر در آوردن لباس را براى سينه زنى مناسب نمىدانند يا در شهرى كف زدن را عملى لهوى مىدانند لذا بايد به فرهنگها و رسوم مردم در صورتى كه خلاف شرع نباشد احترام گذاشت.
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها :