حرشدن با جذبه حسيني (عليه السلام) قسم به اشک... قسم به رگ‌‌رگ بریده شهیدان... مگر اينکه با خدا مشکل داشته باشي و قلبت از عشق آل طه صلوات الله علیهم تهي باشد ... وگرنه حسين عليه السلام مدار به مدار به قلب منظومه نزديکترت مي کند ... عاشورا به عاشورا ؛ که کل يوم عاشورا... گريه هاي خودجوش ! روزهاي شهرالحسين عليه السلام تا خود اربعين ، روزهاي حزني بسيط اند و شب هاي شهرالحسين عليه السلام الي يوم الاربعين ، ليالي اشک ! اين شب ها که شبهاي بکاء صادقانه است ، اگر سالي را به زمزمه هاي «حسين جان حسين جان» گذرانده باشي ، منتظر هيچ روضه اي نمي ماني براي گريستن ... اصلا تاب و طاقت روضه نداري ! بي بهانه مي گريي ... مانند کودکان ! مانند کودکان و اطفال ، خودجوش مي گريي ! مانند آن شيرخوارگان که خودجوش گريه مي کنند چون صادقند و اشکهايشان نيز صادق است و اندازه سر سوزني هنوز از فطرت بکر و زلال خويش فاصله نگرفته اند ... اين روزها ؛ در ماه ماتم بايد مستمع خبره بود و حزن و ماتم و نوحه ذرات عالم را به تمامی شنید و باید به فطرت بازگشت و چونان کودکان پاک و بي غل و غش گريست ... حرفه اي گريست ! مدار به مدار ؛ نزديکتر جذبه حسيني عليه السلام آنقدر ميکشاندت و ميبردت تا حر شوي يا زهير يا جون يا انس بن حارث کاهلي و يا اسلم و يا عامربن مسلم عبدي و يا ... مانده خودت چقدر اهل عشقبازي باشي، اهل تعالي باشي ، بال و پرت تا کجا هوس اوج گرفتن داشته باشد ، مانده خودت چقدر هواخواه خدا باشي و دلداده خون خدا ، مانده خودت چقدر اهل درد و دغدغه و آسمان باشي ... جذبه حسيني عليه السلام ، سال به سال و ماه به ماه و روز به روز و عاشورا به عاشورا و کربلا به کربلا و مدار به مدار نزديکترت ميکند به مقام قرب ... مگر اينکه با خدا مشکل داشته باشي و قلبت از عشق آل طه صلوات الله علیهم تهي باشد ... وگرنه حسين عليه السلام مدار به مدار به قلب منظومه نزديکترت مي کند ... عاشورا به عاشورا ؛ که کل يوم عاشورا. فرقان کربلا ؛ اگر همه جاست و عاشورا ، همه وقت ، پس حسين عليه السلام ، نشانه باخدايي و بي خدايي شدن انسان هاست . وگرنه قوم الاشقياء نيز در کربلا ، ذکر مي گفتند و تهجد مي کردند و نافله مي گزاردند و خدا خدا مي کردند !حسين عليه السلام فرقان است. که او مهربان تر از مادر و پدر است در حق بشر ! در حق نفوس بشري .حسين عليه السلام تجلي تمام رحمت خداست. تنهاترين مرهم ... و تماشاگران ! راست می گفتند آن بی طرف های حق گو که : قلوب الناس معک و اسیافهم علیک ! سید بن طاووس راوی عاشورای دردناک بی تکرار است:«حسین علیه السلام را با لب تشنه و بی یار و یاور می کشند و زینب الصبور سلام الله علیها برای برادر ندبه می کند ؛ آنگونه که هر دوست و دشمنی را می گریاند ... و بعد عمربن سعد لعنة الله علیه فراخوان می گذارد لشکریانش را که ؛ کیست که دعوت مرا نسبت به حسین اجابت نماید و با اسب ها پشت و سینه وی را لگدمال کند؟ ده نفر از آن میان با سم های اسبهاشان پیکر چاک چاک هزار زخم حسین علیه السلام را لگدمال کردند به آن حد که پشت و سینه اش خرد شد ... و بعد آغاز مصائب عظیم تر بود ! زنها و دختران اهلبیت نبی الله را بر مرکب های بی جهاز سوار کردند و مانند اسیران به شام بردند در حالی که ساکنین شهرها به رخساره آنها چشم دوخته بودند و ...» آری ! ظهر عاشورای دیگری می رسد و گریزی از آن نیست و باز جهان غرق در خواب غفلت است و یزید با معشوقه اش در حرمسرایش به میگساری مشغول است و کوفه ای به وسعت فهم رشد نایافته بشری غرق در خواب جهالت است و شام را همین که دنیا و مصالح پست و حقیر تامین باشد، به ولایت یزید راضی اند و ... کمی آن سوی تر، حسین علیه السلام را باز هم سر می برند و بر نیزه می زنند و آسمان خون تازه و خالص می بارد و تمام موجودات عالم بر او می گریند ؛ چنانچه صادق آل الله می فرماید:«پیش از حسین علیه السلام کسی کشته نشده بود که آسمانها و زمین ها و ملائکه و حیوانات وحشی و ماهی های دریا و کوه ها بر او گریه کنند و اگر به آنها اجازه داده می شد ، نفس کشنده ای روی زمین باقی نمی ماند ...» قسم به اشک ؛ قسم به رگ حسین علیه السلام ، هنوز یکه تاز عرصه عبودیت و عاشقی و اخلاص است . هنوز در راه توحید ، آن سان استقامت می ورزد که عالم را مبهوت می کند . هنوز هم اصغرو اکبر و قاسم و عون و جعفر و عباس و ... زینب و سجادش را می بخشد تا دین پابرجا بماند و بیرق حق را بر بالای بلندترین بلندی های عالم برافراشته نگاه دارد و این مهدی عج الله فرجه که هزار و سیصد و چند سال انتظار و تنهایی و غربت و غیبت و تلخی شوکران فراق در کام دارد ، نیز از حسین علیه السلام است ... و من دیگر نمیدانم چگونه است حال امام زمانمان در عزای جد غریبش حسین علیه السلام ... فقط میدانم قلب شیعه به درد آمده از این دوری، از این غربت ، از این ندانستن ، از اینکه آقایمان تنها اقامه عزا برای جدش کند و خیمه اش را ندانیم که کجاست و صدایش را نشناسیم و بمیریم و نبینیم اش و تمام نشود روزگار دوری و فراق و جدایی و نتوانیم به حضورش مشرف گردیم و سرسلامتی اش بگوییم و شریک غمهای بزرگش باشیم و به عشقش جان بدهیم و آرام و قرار بگیریم و ... مگر جز این است که ما را برای عاشقی آفریده اند ؟و حسین علیه السلام خود فرمود : انا قتیل العبرة ، لایذکرونی مومن الا بکی ! و سلامش میدهیم ؛ اینگونه : السلام علی اسیر الکربات و قتیل العبرات ... السلام علیک یا صریع العبرة الساکبة ... یوم الحسین علیه السلام ؛ همان روزی است که باید دامان خدا را رها نکرد و دعا نمود ! یوم الحسین علیه السلام روزیست که دل عباس علیه السلام می شکند ، و دل حسین علیه السلام و قلب پاره پاره زینب کبری سلام الله علیها و ... دیگر چه بگویم از احوالات قلب سیدالساجدین ؛ آن دل شکسته بی مثل و مانند عالمین ؟ ... یوم الحسین علیه السلام روزی است که خداوند نظر رحمت می کند به اشک ها ... پس ؛ای خدا ! ای خداوند ! ای پروردگار پاک و منزه ! ای خدای حسین علیه السلام و زخم و صبر و زیبایی ! قسم به اشک ! به اشک ها ! به اشک های حلقه زده در چشم های عاشقان حسین ات آنگاه که دم دم های جاری شدنشان باشد ، قسم به ریزش اشک بر چهره های غم گرفته عزاداران حسین ات، قسم به جاری شدن اشک های بیصدای زائران و مجاوران و حسرت به دل مانده های کربلای حسین ات ، قسم به بغض های نشکسته و فروخورده و در سینه مانده شیدایان حسین ات ، قسم به حزن بسیط دلدادگان حسین ات که سنگین است و دردناک، قسم به آن کشته اشک ها ، قسم به رگ ! قسم به رگ های بریده حنجر حسین ات، قسم به رگ به رگ جان عاشقان و دلدادگانش ، قسم به رگ به رگ بریده شهیدان راهت ، قسم به فریادهای لبیک یاحسین و فریادهای یالثارات الحسین ِ مهدی خواهان عالم ، قسم به والفجر و لیالی اشک و حزن، قسم به ماه حسین ات ، قسم ... قسم ... قسم به حسین ات ؛ اللهم عجل لولیک الفرج . آمین آمین .

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:




برچسب ها :