چرا رئیسجمهور در ماجرای اسیدپاشی از «امربهمعروف و نهیازمنکر» نام برد؟! امربهمعروف، کنایه، رأی! معادلهای با پاسخ «صفر»… اینکه رئیسجمهور ما درست در روزهایی که صدای رسانههای ضدانقلاب و برخی محافل داخلی در مربوط بودن ماجراهای اسیدپاشی به جریان متدینین و فریضه امر به معروف و نهی از منکر بلند است؛ بیاید و در صحبتهایش امر به معروف و نهی از منکر را در کنار ناامنی مورد اشاره قرار دهد؛ صد البته با هیچ منطقی، نه تنها سازگاری نداشت بلکه مضارّ فراوانی را هم دامنگیر افکار عمومی و البته مواضع شخص رئیسجمهور کرد پایگاه خبری انصارحزب الله: راستش این است که ما دیگر عادت کردهایم... به اینکه رئیس جمهورمان در یک آئین از این بگوید که حاضر است جانش را برای حجاب و ارزشها بدهد و کسی نمیتواند حجاب را از مردم ایران بگیرد... و بعد فقط به فاصله چند ساعت در یک مراسم دیگر از این بگوید که فرهنگ با وَن و پاسبان درست نمیشود و به جداسازی مردان و زنان نامرحم از یکدیگر متلک بگوید. عادت کرده ایم که رئیس جمهورمان یک روز بگوید دیوار تحریم ها ترک برداشت و روز دیگرش بگوید ساختمان تحریم ها باقی می ماند... و برای همین عادت ناخوب بود شاید که وقتی رئیس جمهور روحانی در روزهای بالاگرفتن بلوای مربوط به اسیدپاشی، بحث «امر به معروف و نهی از منکر» را در جمع مردم زنجان مورد اشاره قرار داد و از این گفت که «مبادا تحت لوای شعار زیبای امر به معروف و نهی از منکر در جامعه ناامنی آغاز شود»! ما چندان به دل نگرفتیم و منتظر شدیم تا مثل همیشه چند ساعت یا شاید چند روز بگذرد و رئیس جمهور موضع متناقض بعدی را هم در این رابطه بگیرد. که گرفت... رئیس جمهور روحانی با آنکه انگار در سخنرانی زنجانش فقط تیترهای ایسنا و ایرنا و جماران و شرق و نیوزویک را درباره اسیدپاشی خوانده بود، اما انگار برای صحبت های اخیرش در جمع اعضای هیئت دولت، نیم نگاهی هم به سایت یالثارات انداخت. او در جلسه مذکور گفته بود: «تا زمانی که عامل یا عاملین این حادثه دستگیر نشدند، شایسته نیست که کسی، فردی یا گروهی را به نادرست متهم کند چرا که اتهام بیاساس و بیپایه از گناهان بزرگ است» این رفتارهای پرسؤال! حقیقت این است که بعد از دو هفته جنجال و بلوا بر سر یک جنایت زنجیرهای در یکی از شهرستانهای کشور و تهمت زنی رسانه های داخلی و خارجی و بعضاً دولتی به جریان متدینین و قاطبه مردم کشور، دیگر خیلی بعید به نظر می رسد که خواسته آقای روحانی بصورت صددرصدی محقق شود و تهمت زنندگان توبه کنند از تمام بدیهایی که علیه فریضه امر به معروف و نهی از منکر و همچنین نیروهای ارزشی و حزب اللهی کشور گفتند. تحقق این خواسته آقای روحانی بعید است و مثل همان دعای احمدی نژاد می ماند که در روزهای آخر دولتش گفته بود اگر خدا بخواهد دوباره توفیق خدمت به من عطا کند من هستم! اما سؤال اینجاست که چرا رئیس جمهور خوب یک کشور بزرگ، باید طوری مثلاً درباره امر به معروف و نهی از منکر صحبت کند و موضع بگیرد که حرفهایش اولاً در صورت کلی به نفع جریان تهمت زننده به حزب اللهیها ارزیابی شود و ثانیاً در صورت جزئی و آنجایی هم که رئیس جمهور به هر قصد و نیتی تلاش می کند تا اندکی، راه رفته را برگردد و از جریان حزب اللهی که خود و ملبّس به لباس آنهاست دلجویی کند؛ حرفهایش افاقه چندانی نمی کند و همه حرفهایش در زنجان را به یاد میآورند که اگرچه به زبان امر به معروف و نهی از منکر نوشته شده بود اما اسیدپاشی! خوانده میشد. امر به معروف، کنایه، رأی! معادلهای با پاسخ «صفر» اما این سؤال شاید بی جواب! آنقدرها در ذهن همه پررنگ هست که خیلی از رجال کشور اگرچه در این چند روزه ظاهراً اشاره ای به عنوان «رئیس جمهور» نکردند اما در صحبتهایشان این مقوله را مورد اشاره قرار دادند و راجع به آن بحث و فحص کردند. نائب رئيس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی از کسانی است که آقای روحانی و حرفهای مذکورش را مشخصاً مورد اشاره قرار داده و گفته است: رئیس جمهور روحاني تصور مي كند با سخنان اخيرش در مورد آمران به معروف مي تواند براي خود سرمايه اجتماعي دست و پا كند. حجت الاسلام موسی غضنفرآبادی همچنین می افزاید: بهتر است رئيس جمهور به جاي متلکپرانیهای گسترده به قانون عفاف، حجاب و نهی از منکر، كم كاري نهادهاي اجرايي در برخورد با برهم زنندگان امنيت اجتماعي در اصفهان و ديگر شهرها را جبران کند. وي با اشاره به موضع نامناسب نماينده دولت در طرح حمايت از آمرين به معروف و ناهيان از منكر نیز تصریح می کند: لازم است آقاي روحاني از نهادهاي تحت امر خود سؤال نمايد كه چه گروهها و جريانهاي سياسي از به دام افتادن جنايتكاران و برهم زنندگان امنيت اجتماعي نگران و مضطرب هستند و نمي خواهند ريشه و هويت اصلي اين افراد مشخص شود؟ نفر بعدی حجت الاسلام موسی قربانی، معاون قضایی دیوان عدالت اداری است. او نیز هدفی به نام «مقاصد سیاسی»! را در قضیه ربط دهی اسیدپاشیها به امر به معروف و نهی از منکر مطرح کرده و گفته است: برخی به جای این که اصل این ماجرا را محکوم و با مسئولان برای شناسایی عوامل آن همکاری کنند، خیلی راحت این جریان را سمت و سویی دیگری میبرند و مشکل بزرگتری ایجاد میکنند. آنها برای رسیدن به مقاصد سیاسی خود میخواهند مردم را نسبت به آمران به معروف بدبین کنند. وی افزوده است: بسیاری از احزاب و سیاسیون در اعماق جامعه جایگاهی ندارند به همین دلیل سعی میکنند به جای این که شایستگیهایی از خود نشان دهند با ابرازهای فرعی خود را در بین مردم مطرح کنند. راهت اصلاحات ادامه دارد شاید... حرفهای بعضاً دوپهلوی رئیس جمهور روحانی درباره مقولات مهم و حساسیتزا که میتوان درباره آنها گفت اگرچه راهنمای راست میزنند اما به چپ میپیچند! ما را به یاد حرفهای کس دیگری میاندازد. این محمد خاتمی بود که در دوران اصلاحات جمله ای را بر زبان راند که بعداً شهرت زیادی یافت. او گفته بود: آزادی مقدم بر دین است ،اگر دین در برابر آزادی قرار گیرد، این دین است که باید محدود شود نه آزادی! حرف خاتمی به این معنا درست بود که دین، عین آزادی است و این دو در تلازم با یکدیگر قرار دارند، اما حقیقت این است که معنای تحت الفظی که از این حرف استنباط می شود چیز دیگری بود. همان چیز دیگری که رفت و رفت و اصلاحات را به آنجا رساند که برخی هوادارانش خیال کردند «آزادی» آرمان نهایی است و پر واضح آنکه وقتی چنین دیدگاهی در فردی شکل بگیرد، دیگر هیچ قیدی را برای آزادی نخواهد پذیرفت و برای همین ایستادن این فرد در مقابل دین خدا هم عجیب نخواهد بود. و طرح همین حرفهای دو پهلو بود که اصلاح طلبان را در مسیر مخالفت با برخی مؤکدات دینی، قانون و حتی ولایت فقیه و رأی مردم قرار داد. و خلاصه راستش این است که آقای روحانی هم که می گوید «در امنیت ملی تخصص دارم» گاهی از همین حرفها میزند... حرفهایی با مزاج شاید درست اما در منصهی برداشت های نادرست! و روی سخن آنجاست که بر عهده گوینده و ناطق است که حتی الامکان حرفی نزند که امکان برداشت نادرست از آن وجود نداشته باشد. اینکه رئیس جمهور ما درست در روزهایی که صدای رسانه های ضد انقلاب و برخی فرصتطلبان در مربوط ساختن ماجراهای اسیدپاشی به جریان متدینین و فریضه امر به معروف و نهی از منکر بلند است؛ بیاید و در صحبت هایش امر به معروف و نهی از منکر را در کنار ناامنی مورد اشاره قرار دهد؛ صد البته با هیچ منطقی، نه تنها سازگاری نداشت بلکه مضارّ فراوانی را هم دامنگیر افکار عمومی و البته مواضع شخص رئیس جمهور کرد. اسیدپاشی و تبلیغات؛ ایستگاه آخر: «فتنه» حالا که آبها از آسیاب افتاده است و قضاوت عمومی درباره اسیدپاشی ها در کنار نبود فرکانس های مسموم برخی محافل داخلی! (که البته با روشنگری خواص و هشدارهای قضایی فروخوابیدند) واقع بینانه تر شده است؛ راحتتر می شود، فهمید که بلوای دو هفته اخیر چیزی غیر از یک سوء استفادهگری نبود و میتوان نام فتنه را برایش انتخاب کرد. حسین صفار هرندی در همین زمینه با «فتنه» خواندن جنجال های مربوط به اسیدپاشی گفته است: دشمن از این حربه استفاده میکند تا درست در روزهایی که مجلس شورای اسلامی برای امر به معروف و نهی از منکر قانون مینویسد، با اسیدپاشی اتفاقاتی را رخ دهد که این اقدام مجلس تحتالشعاع قرار گیرد. وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی می افزاید: در این شرایط، برخی رسانههای داخلی نیز به سرعت و بدون پشتوانه اطلاعاتی و رسمی انگشت اتهام را به سمت امر به معروف و نهی از منکر و متدینان گرفتند و گفتند اجرای این فریضه الهی سبب رواج اقدامات خودسرانه میشود. صفارهرندی می گوید: امروز باید پرسید که چرا کار برخی از انسانهای فاسد را به امر الهی در زمینه توصیه به خوبیها و دوری از بدیها نسبت میدهیم و بدون دلیل، امر به معروف و نهی از منکر را تخریب میکنیم. وی همچنین تأکید میکند: فریضه دینی امر به معروف و نهی از منکر هزار دلیل شرعی و عقلی دارد و بالاترین جایگاه را در منظومه فکری مسلمانان در اختیار میگیرد؛ اما امروز عدهای نمیخواهند این فریضه در جامعه جریان یابد. حجت الاسلام محمدرضا آشتیانی، نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی نیز به برخی مخالفت ها با امر به معروف و نهی از منکر اشاره کرده و در یک سخنرانی در جمع مردم قم گفته است: بعد از ۳۵ سال مجلس میخواهد امر به معروف و نهی از منکر را به صورت قانون در آورد اما عدهای در داخل و خارج از مجلس به جدّ با آن مخالفت میکنند. این عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از حمایت رییس قوه قضائیه و رییس مجلس در مسأله امر به معروف و نهی از منکر تقدیر کرد و گفت: مراجع تقلید نیز در پیامهای خود از اجرای این فریضه الهی در کشور حمایت کردند. رئیسجمهور باید بیشتر دقت کند اسماعیل کوثری، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی نیز درباره مواضع رئیس جمهور روحانی در ماجرای اسیدپاشی جزو منتقدین به شمار می رود. او در گفتوگو با خبرنگار یالثارات می گوید: رئیس جمهور روحانی باید بیشتر از این به مشاورین خود تذکر بدهد چون گاهی پیش میآید که این افراد خبری را می گیرند و بصورت تحقیق نشده آنرا به دست رئیس جمهور میرسانند. کوثری می افزاید: اما بعد و پس از آنکه موضعگیریهایی کردند؛ هنگامیکه بیشتر بر روی مسئله دقیق می شوند، معلوم می شود که خبر به آن صورتی که آنها دیده اند، نبوده است. این نماینده مجلس شورای اسلامی همچنین به یالثارات می گوید: البته باید این نکته را هم پذیرفت که کسی که بر اساس این اخبار در مجامع عمومی سخنی می گوید در واقع در حال بیان نظر خود است و لذا او که در سطوح بالا قصد دارد بر اساس اخبار رسیده، نظری را ابراز کند بهتر است دقت لازم را هم به خرج بدهد. اسیدپاشی تمام شد اما... «ناامنی» مقوله ای است که اگرچه شاید در حکومت های مطلوب تا حد زیادی از آن جلوگیری شود اما به هر حال هیچگاه بصورت صددرصدی از بین نمی رود. این اصلی پذیرفته شده در تمام جوامع انسانی است. در ماجرای اسیدپاشی نیز اگرچه امری مفسدانه و با خوی وحشیگری و غیر اسلامی از جانب عامل یا عاملین به وقوع پیوست اما به هر حال این نکته هم در خاطر عده زیادی ماند که چطور برخی از رسانه های داخلی و حتی برخی مقامات سیاسی که بعضاً وابستگیهایی هم به دولت داشتند؛ در قبال آن موضعی گرفتند که فی الواقع امر به معروف را در یکسو قرار می داد و اسیدپاشی را در سوی دیگر! برای مثال، یکی از دستیاران رئیس جمهور در مصاحبه با خبرگزاری دولت، نزدیک به ۳۵۰ کلمه درباره این موضوع مصاحبه کرد اما نه تنها هیچ نامی از «اسیدپاشی» نبرد بلکه تماماً و کراراً به امر به معروف، بایدها و نبایدهایش و تکیه کلام ناحق همیشگی یعنی «خودسرها» پرداخت. حالا دولت مانده است و برخی مواضع دوپهلو که اگرچه قسمتهای مربوط به اشخاص و تشکل های مذهبی اش شاید قابل حلالیت و گذشت باشد، اما قسمت مربوط به دین خدا و احکام الهی هرگز قابل گذشت نیست و اگر دولت قصد عاقبت بخیری در این دنیا را دارد، باید بداند که عذرخواهی در این زمینه ضروری است.
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها :