منوي اصلي
موضوعات وبلاگ
دانشنامه مهدویت
مهدویت امام زمان (عج)
لينک دوستان
پيوندهاي روزانه
نويسندگان
درباره

اگر از سرهایمان کوه ها بسازند هرگز در کتاب های تاریخ نخواهند خواند "خامنه ای" تنها ماند... ------------------------------------ امام خامنه ای (مدظله العالی) : ای جوانان و ای بسیجیان عزیز ، در هر جای کشور که هستید ، این بصیرت را روز به روز افزایش دهید .
جستجو
مطالب پيشين
آرشيو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
کاربردی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 735
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1

روزشمار محرم عاشورا ساعت فلش مذهبی سوره قرآن مهدویت امام زمان (عج)
روزشمار فاطمیه
دعای فرج اوقات شرعی ذکر روزهای هفته ذکر روزهای هفته آیه قرآن پخش زنده حرم حدیث موضوعی
پیج رنک گوگل
دعای فرج
زیارت عاشورا
ابر برچسب ها


[ مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ ]

[ Designed By Ashoora.ir ]

پیام سید حسن خمینی به احمدی نژاد در اینستاگرام

سید حسن خمینی نوه امام راحل در پیامی به محمود احمدی نژاد درگذشت مادر وی را تسلیت گفت.

به گزارش عصرایران متن این پیام که در صفحه اینستاگرام سید حسن خمینی منتشر شده به این شرح است:

برادر ارجمند جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد

مصیبت وارده را تسلیت عرض نموده و برای آن مرحومه غفران واسع و برای جنابعالی و سایر بازماندگان صبر و اجر مسالت دارم.

سید حسن خمینی




برچسب ها :

برپایی نماز جماعت در یک بوتیک تهرانی +عکس

 
 
حتما در اطراف میدان انقلاب تهران فروشگاه لباس قصر آینه را دیده اید. این مغازه حدود سه دهه است به مدیریت حاج مصطفی اداره می شود.
به گزارش مشرق، با وجود اینکه روز ۲۲ بهمن از آن روزهای شلوغ و پرکار لباس فروشی بود اما با این حال حاج مصطفی با شنیدن صدای اذان دست از کار کشیده و روانه مسجد می شود. اما متوجه می شود که سه چهار مسجدی که در نزدیکی مغازه وجود دارد بسیار شلوغ شده و جایی ندارند.

این شلوغی باعث نمی شود که حاج مصطفی از نماز جماعت دست بکشد و بلافاصله محیطی را در فروشگاهش خلوت کرده و موکتی پهن می کند. حالا تنها نیاز به یک امام جماعت داشت که آنهم در میان جمعیت راهپیمایان پیدا شد.





برچسب ها :

مناصب دولتی برخی و چالش رانت اطلاعاتی

پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۳۴
 
«در سبد مشاوران وزرا و اعضای کابینه یازدهم البته، تنوع بسیاری به چشم می‌خورد؛ از اقتصاددان و تاجر و استاد دانشگاه گرفته تا شاعر و فیلم‌ساز و ورزشکار، اما در این میان، وزنه تاجران و فعالان اقتصادی از سایر حوزه‌ها سنگین‌تر است. این هم خوب است و هم بد. از این منظر که ممکن است رانت‌های اطلاعاتی، پول‌های بادآورده‌‌ای را نصیب عده‌ای کند و از سوی دیگر، این افراد، چم و خم‌های اقتصاد را بهتر می‌دانند و برایش، راهکار اجرایی دارند، پس این انتصابات، حرکت بر لبه تیغ است و باید با مراقبت صورت گیرد.»

به گزارش تابناک، کم نیستند خصوصی‌هایی که اکنون از اتاق بازرگانی راهی دولت شده‌اند و در قامت مشاوران اعضای کابینه حسن روحانی، از طالقانی و وزرا به پاستور رفته‌اند؛ جدیدترین‌شان هم حسن-ن دبیرکل اتاق بازرگانی ایران است که به تازگی از سوی ولی‌الله سیف، به سمت مشاور عالی رئیس کل بانک مرکزی منصوب شده است. البته او سمت دیگری هم در جریان انتخابات اتاق‌های بازرگانی از سوی رئیس پارلمان بخش خصوصی دریافت کرده و آن هم، عضو هیئت نظارت بر انتخابات اتاق تهران است.
تابناک می‌افزاید: برآوردها حکایت از آن دارد تعداد فعالان اقتصادی که از اتاق بازرگانی ایران و تهران و بعضا برخی شهرستان‌ها به دولت کوچ کرده‌اند، حداقل بیش از ۳۰ مورد است، این در حالی است که آنها همچنان به تجارت وکسب و کار خود ادامه می‌دهند و شاید بیش از آنکه حضور در جلسات دولتی برایشان پوزیشن خاصی را به همراه داشته باشد، رانت اطلاعاتی که از این میان نصیبشان می‌شود و در جریان تصمیمات آتی دولت قرار می‌گیرند. به هر حال، اکنون این افراد حلقه امین دولت شده‌اند و راهی جز قرار گرفتن در معرض دریافت این اطلاعات ندارند، اما دولت باید مراقبت‌های لازم را از این موضوع داشته باشد تا مبادا سوءاستفاده‌ای از این ناحیه صورت گیرد.

این گزارش می‌افزاید: برخی مشاوران رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران هم به حلقه معاون و صاحب‌منصبان دولت پیوسته‌اند که از جمله آنها، مسعود نیلی است که هم‌اکنون مشاور اقتصادی رئیس‌جمهور است که پیش از آن، به سمت مشاور اتاق بازرگانی تهران منصوب شده بود و هم‌اکنون نیز روزهای دوشنبه، در کنار برخی دیگر از اقتصاددانان در مرکز بررسی‌های اقتصادی اتاق تهران حضور می‌یابد و در آنجا، تحقیقات و پروژه‌های مطالعاتی اتاق را راهبری می‌کند. فرد دیگر، اکبر کمیجانی، قائم مقام فعلی کل بانک مرکزی است که بعد از انتصابش از سوی رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران، روانه دولت یازدهم شده است و اکنون مباحث ارزی و بانکی را پیگیری و تا حدودی سیاست‌گذاری می‌کند.

اما در این میان، اعضایی هم هستند از هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران و ایران که اکنون از سوی وزرا و اعضای کابینه، حکم مشاوره‌ گرفته‌اند، نمونه آنها نیز کم نیست. از جمله محسن بهرامی ارض‌اقدس که البته در دوران وزارت محمد شریعتمداری بر وزارت بازرگانی دولت سیدمحمد خاتمی، سمت معاون وزیری را یدک می‌کشید، اما او پس از اتمام کار دولت هشتم، راه اتاق بازرگانی را در پیش گرفت و به جمع فعالان اقتصادی دولتی پیوست که کار خصوصی می‌کنند و به جمع هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی تهران پیوست. بهرامی هم‌اکنون در حلقه مشاوران دولت یازدهم قرار گرفته و البته با حکمی از سوی محمد شریعتمداری، معاون اجرایی رئیس‌جمهور، مشاور او شده است.

تابناک می‌نویسد: البته این تمام داستان نیست و لیست بلند بالایی که از بخش خصوصی به دولت رفته‌اند یا از دولت به بخش خصوصی آمده‌اند، افراد دیگری را هم در خود جای داده است. نمونه آن، محمود اسلامیان، عضو هیئت رئیسه اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران است که اکنون به سمت رئیس صندوق بازنشستگی کشوری منصوب شده است. یا مسعود کرباسیان، رئیس کل گمرک جمهوری اسلامی ایران که از سوی اعضای هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران، به سمت نایب رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران منصوب شده است. یا احمد میدری که عضو شورای سیاستگذاری ماهنامه اتاق ایران است و در سال ۹۱ از سوی محمد نهاوندیان، رئیس آن روزهای اتاق ایران، به این سمت منصوب شده و اکنون معاون علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی است. بابک دربیگی هم که عضو دیگر شورای سیاستگذاری ماهنامه اتاق ایران است، از سوی علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به سمت مشاور وزیر و مدیرکل روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منصوب شده است. البته او در جریان فعالیت‌های انتخاباتی کنونی یکی از ائتلاف‌های بزرگ برای ورود به اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران، کارهای رسانه‌ای و تبلیغاتی این ائتلاف را با حفظ سمت خود در وزارت ارشاد، راهبری می‌کند.



برچسب ها :

بفرمایید این هم رفراندوم!

پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۳۸
 
در فرمول حکیمانه «نرمش قهرمانانه»، سهم «نرمش» به اندازه کافی- و شاید هم بیشتر - ادا شده است و اکنون نوبت به «قهرمانی» رسیده است. و اینکه، مردم در مذاکرات هسته‌ای پیش‌روی از تیم مذاکره‌کننده که آنان را فرزندان انقلاب می‌دانند انتظار صلابت دارند و...
به گزارش مشرق، حسین شریعتمداری در سرمقاله امروز کیهان و در تحلیل راهپیمایی باشکوه مردم در ۲۲ بهمن نوشت:«برتولت برشت» می‌گفت «می‌توان برای یک‌بار به همه دروغ گفت و می‌شود برای همیشه به یک نفر دروغ گفت، اما نمی‌شود برای همیشه به همه دروغ گفت.». اشاره برتولت برشت به این واقعیت در شرایط خاص دوران حیات وی (۱۸۹۸ تا ۱۹۵۶) یعنی نزدیک به ۶۰ سال قبل بوده است که هنوز «عصر انفجار اطلاعات» آغاز نشده بود و جاده اطلاع‌رسانی به قول نظریه‌پردازان موسوم به «اصحاب فرانکفورت» جاده یکطرفه و تحت مدیریت غرب بود. امروز اما هیچ رخدادی در هیچ نقطه‌ از نگاه دیگران مخفی نمی‌ماند و یا دستکم این که نمی‌تواند مانند گذشته، برای مدتی طولانی پنهان بماند.

روز یکشنبه هفته جاری - ۱۹ بهمن‌ماه ۹۳- رهبر معظم انقلاب در دیدار فرماندهان و پرسنل نیروی هوایی ارتش با اشاره به اظهارات چند روز قبل دیوید کوهن، یکی از مقامات آمریکایی که گفته بود؛ «تحریم‌های اقتصادی دست ایران را بسته است، آنها گیر افتاده‌اند و تیم مذاکره‌کننده ایران با دست‌های بسته در مذاکرات حاضر می‌شود»! خطاب به وی - بدون ذکر نام - فرمودند؛ «در روز ۲۲ بهمن شما خواهید دید که ملت ایران چه حضوری خواهد داشت و آن موقع معلوم خواهد شد که آیا ملت ایران دست بسته است؟...»

دیروز مردم با حضور حماسی و چند ده میلیونی خود در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی آرزوهای بارها اعلام شده آمریکا و متحدانش را به قول حضرت امام(ره)، زیرگام‌های استوار خود لگدمال کردند و با شعارهایی نظیر «ما‌انقلابی‌هستیم»، «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند»، «نه تحریم نه ذلت، مذاکره با عزت»، «نرمش کافی است، قهرمانی کنید» و خروش سراسری «مرگ‌بر آمریکا» بر ایستادگی خود در مقابل زورگویی‌ها و باج‌خواهی‌های نظام سلطه جهانی تاکید ورزیدند و در عمل نشان دادند حق با رهبر معظم‌انقلاب است که «دست‌های ملت بسته نیست و آن طرفی که گیر افتاده، آمریکاست» و... در این‌باره گفتنی‌هایی هست؛

۱- طی نزدیک به ۳۰۰ سال گذشته که دنیا شاهد چند انقلاب بزرگ بوده است- از انقلاب کبیر فرانسه در سال ۱۷۹۹ میلادی تاکنون - هیچ انقلابی را نمی‌توان آدرس داد که در گذر زمان به تدریج کمرنگ نشده و نهایتا به یک «خاطره تاریخی» تبدیل نشده باشد و در این میان فقط - تاکید می‌شود فقط به فقط - انقلاب اسلامی در ایران است که نه تنها در گذر ایام رنگ نباخته بلکه علی‌رغم توطئه‌ها و کینه‌توزی‌های بی‌وقفه دشمنان بیرونی و دنباله‌های داخلی آنان، بر دامنه و ژرفای آن افزوده شده است و به قول حضرت آقا آنان که توهم کمرنگ شدن انقلاب اسلامی درگذر زمان را می‌پراکنند باید به این پرسش پاسخ بدهند که، اگر چنین است، چرا دشمنی‌های نظام سلطه با ایران اسلامی نه فقط کاسته نشده بلکه همه روزه شتاب و دامنه بیشتری یافته است؟ و به گفته امام راحل(ره) خطاب به آمریکا؛ «اگر می‌گوئید اتفاق مهمی نیفتاده است، پس چرا اینهمه هیاهو می‌کنید»؟!

و این اظهارنظر از «ایمانوئلوالرشتاین» جامعه‌شناس بلند آوازه آمریکایی که از قضا، به جمهوری اسلامی ایران کمترین علاقه‌ای ندارد، نیز خواندنی است. والرشتاین می‌‌گوید؛ تحقیقات و بررسی‌های من- و نه تحلیل و تفسیر وی- نشان می‌دهد که تمامی دکترین‌ها - گفتمان‌ها و نسخه‌های حکومتی- بعد از پدید آمدن به مرور رنگ باخته و نهایتا از میدان بیرون رفته‌اند، غیر از دکترین «ولایت‌فقیه» ]امام[خمینی که نه فقط کمرنگ‌تر نشده بلکه در گذر زمان بر اهمیت آن افزوده شده و ملت‌های دیگر را به خود جذب کرده است.

۲- در تمامی طول تاریخ چند صد سال اخیر، هیچ انقلاب و نظام برخاسته از آن را نمی‌توان یافت که بعد از پیروزی، حتی برای یک‌بار هم به مردم و ملت‌های تحت پوشش خود اجازه داده باشد با حضور میدانی درباره مقبولیت و یا مشروعیت آن اظهارنظر کنند و البته، برخی از کشورها، سالگرد انقلاب و یا سالگرد روی کار آمدن نظام حکومتی خود را به گونه‌ای تشریفاتی و با برپایی مراسم دولتی و نه مردمی، آنهم در مقیاس یک مراسم رسمی و کم‌دامنه، جشن گرفته‌اند. و اما، در همه جهان- تاکید می‌شود همه جهان- تنها انقلاب اسلامی ایران و نظام برخاسته از آن است که سالگرد پیروزی آن با حضور توده‌های چند‌ده میلیونی مردم گرامی داشته می‌شود و ملت با حضور همه ساله پرشورتر از سال قبل، وفاداری خود به انقلاب و نظام را اعلام می‌کنند و بر مقبولیت و مشروعیت آن تاکید می‌ورزند. حتی زیر بمباران‌ها و موشک‌پرانی‌های دشمن و یا شرایط خاص جوی نظیر برف، باران، سرمای سخت و...

۳- سه سال قبل، «دبورا سالامون» نویسنده و تحلیل‌گر صاحب‌نام روزنامه آمریکایی واشنگتن‌پست نوشته بود «ما آمریکایی‌ها طی ۳ دهه گذشته درباره ایران به خودمان دروغ گفته‌ایم. رسانه‌های آمریکایی براساس یک توافق نانوشته از پوشش خبری درباره واقعیت‌های ایران بعد از پیروزی انقلاب خودداری کرده‌اند و در تحلیل رخدادهای این کشور انقلابی و مسلمان به گفته‌ها و نوشته‌های طیفی از مخالفان ایران در داخل و خارج مراجعه کرده‌اند و این در حالی است که مخالفان جمهوری اسلامی به جای انعکاس واقعیت‌ها، رویاهای تحقق نیافته خود را درباره ایران بازگو می‌کنند و نتیجه آن که امروز با ایرانی روبرو هستیم کاملا متفاوت با تصویری که از آن ارائه کرده‌ایم و در چالش با ایران به چاهی افتاده‌ایم که خود حفر کرده‌ایم».

«توماس فریدمن» سرمقاله‌نویس مشهور روزنامه نیویورک‌‌تایمز اظهارات همکار خود را تائید کرده و می‌نویسد؛ «ما در تحلیل ایران به جای درک آنچه توده‌ها می‌خواهند به سراغ گروههای مخالف جمهوری اسلامی رفته‌ایم، گروههایی که ساخته و پرداخته خودمان بودند، تصور ما این بود که انقلاب‌اسلامی ایران هم مانند سایر انقلاب‌ها بعد از مدتی‌ به دو بخش موافق و مخالف تبدیل می‌شود و با یک جریان مردمی روبرو خواهیم شد که از انقلاب ترجمه‌ای همراه و همساز با آمریکا خواهد داشت و می‌توانیم با حمایت از این جریان باردیگر ایران خارج شده از بلوک غرب را به این اردوگاه برگردانیم و از این واقعیت غافل بودیم که مخالفان انقلاب ایران در مقایسه با توده‌های طرفدار انقلاب تا چه اندازه کوچک و غیرقابل محاسبه هستند».

۴- مردم دیروز در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی با حضور حماسی و چندده میلیونی در سراسر کشور بر باورهای عمیق خود به آموزه‌های اصیل انقلاب اسلامی و پیوند خویش با امام راحل(ره) و خلف حاضر او تأکید ورزیدند و این‌بار، باز هم گسترده‌تر و پردامنه‌تر از هر سال...

اکنون می‌توان به وضوح و بدون کمترین ابهامی نتیجه گرفت که؛
الف: حتی اگر رسانه‌های غربی و عبری و عربی هم واقعیت حماسه بزرگ دیروز و خواسته‌ها و مطالبات صریحا اعلام شده مردم را برای افکارعمومی ملت‌های خود سانسور کنند، مقامات سیاست‌ساز آمریکا و متحدانش به یقین پیام دیروز ملت را دریافت کرده و از این واقعیت غیرقابل انکار باخبر شده‌اند که مردم ایران یکپارچه و یکصدا در مقابل زورگویی‌ها و باج‌خواهی‌های آنان ایستاده و خواهند ایستاد، بنابراین به طور طبیعی کفه خود را در چالش‌های مختلف کم‌وزن‌تر از ایران اسلامی ارزیابی‌ می‌کنند. این واقعیت بایستی از سوی مسئولان محترم کشورمان در هر سطح و جایگاهی که هستند مورد توجه قرار گرفته و عملیاتی شود و از موضع برتر در مقابل حریف ظاهر و حاضر شوند.

ب: مردم با شعارهای برخاسته از شعور «مرگ بر آمریکا» نشان دادند که همصدا با امام راحل(ره) و خلف حاضر او، آمریکا را دشمن اصلی و غیرقابل‌اعتماد می‌دانند و بر این باورند که به قول حضرت امام(ره) باید هرچه فریاد دارند بر سر آمریکا بکشند و از کینه‌توزی‌های آن غافل نباشند. بنابراین هیچکس حق ندارد، خواستار حذف شعار مرگ بر آمریکا شود و یا آمریکا را «کدخدای جهان»! تلقی کرده و گشایش اقتصادی و سیاسی را در جلب‌نظر آمریکا! بداند!

ج: برخلاف آنچه مقامات و رسانه‌های آمریکا و متحدانش در شیپورهای فریب خود می‌دمند و سران و اصحاب وطن‌فروش فتنه در پی القای آن هستند، مردم این مرز و بوم در باورهای خود به اسلام و انقلاب و نظام و آموزه‌های آن یکپارچه و همصدا می‌باشند و سلیقه‌های متفاوت سیاسی فقط در این بستر واحد تعریف می‌شوند، نتیجه آن که؛ دنباله‌های داخلی دشمنان بیرونی در حلقه توده‌های عظیم مردم قابل تعریف نیستند که برخی به غفلت و شماری به حیلت، نظر دشمن پسند این گروه کم شمار و اندک را از طریق رسانه‌هایی که در اختیار دارند به عنوان دیدگاه و نظر بخشی از ملت قلمداد کرده و برای این ورشکستگان به تقصیر در پست‌های مدیریتی نظام، سهمی قائل باشند.

د: توده‌های چند ده میلیونی مردم در حماسه حضور دیروز، دیدگاه و نظر خود را درباره چالش‌ هسته‌ای و مذاکرات پیش‌روی به وضوح و بدون‌ کمترین ابهامی بیان داشتند و رفراندوم مورد نظر رئیس‌جمهور محترم با شفافیت و صراحتی مثال‌زدنی و ماندگار صورت پذیرفت. نتیجه این رفراندوم آن که؛ حاضر نیستند امتیاز نقد بدهند و وعده‌های «نسیه» تحویل بگیرند. راه‌کار گشایش اقتصادی را در مراجعه به ظرفیت‌های داخلی - اقتصاد مقاومتی - می‌دانند و نه در چالش هسته‌ای، اگرچه با شعار «نه تحریم، نه‌ذلت ، مذاکره‌با‌عزت» از مذاکره به شرط حفظ عزت نظام رویگردان نیستند ولی معتقدند در فرمول حکیمانه «نرمش قهرمانانه»، سهم «نرمش» به اندازه کافی- و شاید هم بیشتر - ادا شده است و اکنون نوبت به «قهرمانی» رسیده است. و اینکه، در مذاکرات هسته‌ای پیش‌روی از تیم مذاکره‌کننده که آنان را فرزندان انقلاب می‌دانند انتظار صلابت دارند و...

۵- حمل تصاویر و پلاکاردهایی در حمایت از حزب‌الله، مقاومت فلسطین، انقلابیون یمن و... در حماسه حضور دیروز، تاکیدی بود بر تکثیر ایران اسلامی و تبدیل ملت‌های مسلمان به امت اسلامی که این خواست مردم باید در سیاست خارجی مسئولان محترم جایگاه ویژه خود را داشته باشد.



برچسب ها :

آمریکا باید از سلاح‌های مرگبار ایران بترسد

پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۳۵
 
ایران با داشتن موشک‌های سجیل و خلیج‌فارس، زیردریایی‌های غدیر، سامانه «اس-۳۰۰» و «حزب‌الله» لبنان می‌تواند از نقاط ضعف ارتش آمریکا بهره‌برداری کند و واشنگتن که صاحب بزرگ‌ترین ارتش دنیاست باید از این ابزارهای ایران بترسد.

«زاخاری کک» تحلیلگر آمریکایی در وبسایت آمریکایی تحلیلی «نشنال اینترست» درباره «۵ سلاح جنگی ایران که آمریکا باید از آنها بترسد»، نوشت: «بعد از جنگ سرد تاکنون هیچ کشوری مانند ایران، آمریکا را به چالش نکشیده است. از خاورمیانه گرفته تا آسیای مرکزی و آمریکای لاتین، ایران هرگز هیچ فرصتی را برای محدود کردن نفوذ آمریکا از دست نداده است.»

وی هشدار داد: «گرچه آمریکا قدرتمندترین نیروی نظامی جهان را در اختیار دارد اما این نیروی نظامی نقاط ضعفی دارد که ایران می‌تواند از آنها سوءاستفاده کند.»

نویسنده درباره دکترین نظامی کشورمان نوشت: «دکترین نظامی ایران بر مبنای بازدارندگی و بر اساس سه نوع قابلیت تدوین و اجرا می‌شود؛ زرادخانه موشکی رو به توسعه، جنگ دریایی نامتقارن - به‌خصوص تهدید به بستن تنگه هرمز - و گروه‌های شبه نظامی غیردولتی.» ایران برای اجرای دکترین فوق از سامانه‌های تسلیحاتی متعددی استفاده می‌کند اما در این میان ۵ ابزار ذیل از اهمیت حیاتی برخوردارند: ۱- موشک‌های «سجیل» (سجیل۱ و سجیل۲) ۲- زیردریایی‌های سری «غدیر/قادر» ۳- موشک‌ ضد کشتی «خلیج‌ فارس» ۴- حزب‌الله لبنان ۵- سامانه دفاع موشکی «اس-۳۰۰». زاخاری کک سپس در توصیف زیردریایی‌های ایران می‌نویسد: «شاید بزرگ‌ترین قدرت بازدارندگی ایران این باشد که می‌تواند عبور نفت از تنگه هرمز را تهدید و مختل کند. در حدود ۲۰ درصد از نفت جهان باید برای رسیدن به بازارهای جهانی از این تنگه عبور کند.

وی در تشریح اهمیت زیردریایی‌ها برای ایران در خصوص بستن تنگه هرمز به عمق کم اکثر نقاط خلیج فارس اشاره کرده و می‌افزاید که نفتکش‌ها و کشتی‌های جنگی که می‌خواهند از خلیج فارس عبور کنند فقط می‌توانند از آبراهه‌های مشخص، قابل پیش‌بینی و معدودی عبور کنند که ایران به راحتی می‌تواند با زیردریایی‌های خود آنها را هدف قرار دهد.

این تحلیلگر آمریکایی با اشاره به اینکه «ایران انواع مختلفی از زیردریایی را در اختیار دارد»، اضافه کرد: «اما ناوگان رو به گسترش زیردریایی‌های ۱۵۰ تنی کلاس «غدیر/قادر» در هرگونه درگیری می‌توانند (سلاح) مرگبار باشند. نویسنده این مقاله در بخش بعدی، موشک بالستیک ضد کشتی «خلیج فارس» را «بخش ارزشمند دیگری از قابلیت‌های نامتقارن دریایی ایران» توصیف کرده و افزوده است: «این موشک سوخت جامد ومافوق صوت که بر اساس موشک «فاتح ۱۱۰» طراحی و ساخته شده است، به یک کلاهک انفجاری ۶۵۰ کیلوگرمی مجهز است و ۳۰۰ کیلومتر برد دارد. ویژگی این موشک‌ها مافوق صوت بودن و خط سیر آنهاست.»

به عقیده این کارشناس و روزنامه‌نگار آمریکایی، «حزب‌الله»‌ لبنان چهارمین سلاح ایران است که آمریکا باید از آن بترسد. کک در این باره نوشت: «نفوذ به لبنان یک هدف کاملا استراتژیک برای ایران است و حزب‌الله در این خصوص یک «سلاح جنگی» چند منظوره و کاربردی در زرادخانه ایران محسوب می‌شود.»

نویسنده نشنال اینترست، نوشت: «بعد از تهاجم آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، ایران از حزب‌الله برای تعلیم شبه‌نظامیان شیعه در عراق استفاده کرد. همچنین گزارش‌هایی در دست است که نشان می‌دهد حزب‌الله در تعلیم شورشیان «حوثی» در «یمن» نیز دست داشته است. حضور حزب‌الله در حمایت از «بشار اسد» در سوریه از سال ۲۰۱۱ نیز بسیار قابل توجه بوده است.»

منبع: کیهان



برچسب ها :

تشکر صهیونیست‌ها از یک شبکه فارسی‌زبان

پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۳۰
 
رسانه‌های صهیونیستی از شبکه انگلیسی-بهایی «من و تو» تشکر کردند.

به گزارش جام نیوز، نشریه انگلیسی «تایمز» با انتشار یک گزارش ویژه، از خوش‎خدمتی‎های شبکه «من‎وتو» به صهیونیست‌ها تقدیر کرد؛ خوش‎خدمتی‎هایی که تازه‎ترین نمونه‎اش، تولید و پخش مستندی تحت عنوان «پیشوای آلمان» به کارگردانی «رها اعتمادی» است.

«تایمز» از نشریات وابسته به شاخه بریتانیایی «نیوزکورپوریشن» است که از سال ۱۹۸۱ میلادی در مالکیت «روپرت مرداک» سرمایه‌دار صهیونیست آمریکایی- استرالیایی قرار دارد.

انتشار گزارش فوق در نشریه متعلق به مرداک، حاکی از تعمیق پیوند مدیران تلویزیون لندنی «من ‎و تو» با مافیای رسانه‎ای صهیونیسم جهانی است و تولید مستند «پیشوای آلمان» در این شبکه، به نوعی ادای دین نسبت به صهیونیست‌ها ارزیابی می‌شود.

البته این اولین باری نیست که شبکه یادشده به بهانه‎های مختلف به اسرائیل خوش‎خدمتی می‎کند. به‌طور سیستماتیک، پوشش جنایات اسرائیل و گروه‎های تروریستی دست آموز موساد از خط قرمزهای «من و تو» به حساب می‎آید. این تلویزیون فارسی زبان با یاد کردن از «داعش» با عناوینی مانند انقلابیون، گروه جهادی، دولت اسلامی و... رویکرد جانبدارانه خود را علنی کرده و در واقع تبدیل به تریبون اسرائیل و تروریست‎های وابسته به این رژیم شده است. همین امسال، کیوان عباسی که مدیر یک شبکه قاچاق زنان به آمریکای شمالی و مدیر «من و تو» است، از عقد قرارداد همکاری با یک شبکه تلویزیونی اسرائیلی خبر داد.




برچسب ها :

جاسوس‌ها «سلام» نمی‌دهند!

پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۳۳
 
سال ۱۳۷۴بود. یاد می‌آورم روزی را که در دفتر یک مجله سینمایی، ناخواسته شنونده گفت‌وگوی یک فیلمبردار مشهور سینما با همکار سینمایی‌اش بودم. او می‌گفت :
«چرا فکر می‌کنیم که غربی‌ها به فیلم‌های سیاه جایزه می‌دهند؟!»

باید از او پرسید: «چرا فکر نکنیم که غربی‌ها تنها به فیلم‌های سیاه جایزه می‌دهند؟!»

نگاهی کنیم به فهرست فیلم‌های ایرانی که در جشنواره‌های گوناگون خارجی، هدف تحسین قرار گرفته اند.

جدای از جشنواره‌های کم اهمیت مانند جشنواره‌های هندی و کره‌ای و ترکیه‌ای، در کدام جشنواره مطرح و در کدامین آیین مشهور سینمایی، فیلمی از سینمای ایران درخشیده است که آن فیلم، تصویری جذاب از ایران ارائه کرده است؟

در کدام فیلم هدف تحسین در فرامرزها و در قالب جشنواره‌ای مشهور، فیلمی به نمایش درآمده است که گویای دستاوردهای استراتژیک مردم ایران است؟ کدام فیلم تحسین شد که در آن، مردم ایران متمدن و اخلاق‌گرا معرفی شده اند؟ یک فیلم هم نمی‌توان مثال زد! یک فیلم!

این عبارت که «سینمای ایران در فرامرزها درخشیده است»، تنها و تنها یک «دروغ» آگاهانه و ناآگاهانه است که بر زبان برخی منتقدین و سینماگران ساختارگرا جاری می‌شود. دروغی که بی‌سوادی سیاسی و اوج بی‌بصیرتی برخی از اهالی فرهنگ این مرز و بوم را به رخ می‌کشد!

وقتی یک فیلم متعهدانه، برپایه آموزه‌های دینی ، یک فیلم منصف درباره واقعیت و اقتدار ایران و ایرانی، در جشنواره‌های غربی ، مجال نمایش و تحسین نمی‌یابد، چگونه باید این جشنواره‌ها را غیرسیاسی و صرفا هنری قلمداد کرد؟

وقتی تمام همت جشنواره‌های یادشده سرکوب فرهنگی ملت بزرگ ایران با تمسک به فیلم‌های سیاه ایرانی است، چرا باید در شکلی «احمقانه» حرف از بالندگی سینمای ایران در آن سوی مرزها زد؟!

آثاری که در ایران به دلایلی و از همه مهم‌تر به دلیل «غیر جذاب» و «سیاه» بودن، «مخاطب و تماشاگر» ندارند، آیا نمونه سینمای ملی، ارزشمند و فاخراند؟

آیا اساسا فیلم بدون مخاطب ، «سینما» است؟ مصداق «هنر» است؟ چرا هر فیلم سیاه - که مخاطب را برنمی‌انگیزد - تنها داوران جشنواره‌های غربی را شگفت زده می‌کند؟

مضحک است؛ ۷۰ میلیون ایرانی، قدرت درک فیلم «خوب» را ندارند و فقط اجنبیان جشنواره گردان و برخی اهالی نقد و سینمای داخلی، توفیق درک ارزش‌های ناگفته برخی فیلم ها - و اتفاقا سیاه - را درمی یابند!

جشنواره‌های غربی مانند «کن» یا مانند «برلین»، با نوع انتخاب و تحسین‌شان، ثابت کرده‌اند جز به اهداف سیاسی ضددینی و علیه استقلال کشورها، نمی‌اندیشند.
وقتی فیلم چندش‌آور «زندگی ادل» یا «آبی گرم‌ترین رنگ است» ساخته «عبداللطیف کشیش» در جشنواره شصت و ششم کن به عنوان اثری برگزیده معرفی شد، برخی منتقدین با اشاره به همزمانی برپایی جشنواره کن با تصویب قانون آزادی عمل همجنس‌گرایان در فرانسه، از سیاسی بودن انتخاب کن خبر دادند. مگر جز این است؟

وقتی جشنواره برلین برای بزرگداشت یاد یک مستندساز درجه چندم ایرانی تنها به دلیل جرم ضد امنیتی وی در ایران، صندلی خالی می‌گذارد، مگر می‌توان به فرهنگی بودن «برلین» و دوری آن از سیاست و سیاست پیشگی، حکم داد؟!

این جشنواره‌ها ادعای سیاسی ندارند اما کاملا سیاسی رفتار می‌کنند. پرچم سیاست ورزی به دست نگرفته‌اند اما در همان زمینی توپ می‌زنند که طراحان و استراتژیست‌های سیاسی برای آنان تعریف و تعیین کرده اند.

جشنواره‌ای چون برلین از مجرم ضدامنیتی ایرانی حمایت می‌کند و می‌گوید «حمایت من منشا فرهنگی دارد و در چارچوب احترام به آزادی بیان واندیشه» است.

اگر چنین است؛ کارگزاران برلین توضیح دهند که چرا وقتی «دیه دونه» فرانسوی مخالف صهیونیستم ، به دست دولت لاییک فرانسه، از فعالیت سینمایی و تاتری منع می‌شود، غیرت فرهنگی برلین نشینان ، برانگیخته نمی‌شود، یک صندلی به یاد دیه دونه ی رنگین پوست در جشنواره برلین، نهاده نمی‌شود و مقدس برشمرده نمی‌گردد؟!

قتل عام هزاران انسان بی‌گناه در عراق و سوریه و . . . مگر خبر از انحطاط فرهنگی نمی‌دهد؟ مگر احساس انسان را جریحه‌دار نمی‌کند؟ مگر بین قربانیان تروریسم «دولتی – صهیونیستی» و تروریسم تکفیری هدف حمایت غرب، هنرمندان نبودند و نیستند؟
چرا جشنواره‌ای چون برلین و. . . سکوت کرده است؟ چرا به یاد قربانیان انحطاط فرهنگی، صندلی و یادمان برپا نمی‌شود؟!

جشنواره شصت و پنجم برلین، فیلم یک سینماگر ضعیف ایرانی را که از نگاه دستگاه قضایی کشور ایران، مجرم ضد امنیتی است، نمایش می‌دهد و آن را «بزرگ» می دارد! چرا؟

فیلم درجه سوم « تاکسی» چه ویژگی‌ای دارد که سایر تولیدات یک ساله اخیر سینمای ایران بی‌بهره از آن ویژگی‌هاست؟! آیا بهتر از «تاکسی» فیلمی نبود؟ آیا فیلمسازی بهتر از سازنده تاکسی برای برلین شناخته شده نیست؟ پاسخ پرسش‌های یاد شده، روشن است.

سازنده «تاکسی»، کسی است که به عنوان دشمن نظام دینی و استقلال ایران، شناخته می‌شود. او در به اصطلاح فیلم آخرش که بصورت غیرقانونی ساخته شده، ایران را به مثابه یک زندان بزرگ تعریف می‌کند و واقعیت ایران را رذیلانه کتمان می‌نماید!

این فیلم حتما باب‌پسند جشنواره‌های غربی است که تلاش دارند سینمای سیاه را کلیت سینمای ایران معنا کنند و احساس جهانی را نسبت به ایران پیشرفته و مقتدر، وجه منفی دهند. زیرا، درصدداند مخاطب جهانی از درک واقعیت ایران پس زده شود. تا الگو بودن ایران و از این مهمتر سرمشق بودن دین اسلام برای سیاست ورزی و تحقق «عدالت»، کتمان شود.

روز یکشنبه این هفته، رئیس سازمان سینمایی کشور نامه‌ای گلایه‌آمیز، رو به مدیر جشنواره فیلم برلین نوشت و در آن از نمایش و تکریم «تاکسی» و رویکرد سیاسی جشنواره به سینما، گله کرد.

این نامه نوید می‌دهد که سرانجام برخی مدیران و تصمیم‌گیرندگان سینمایی کشور تا اندازه‌ای نسبت به سیاست پیشگی جشنواره‌های غربی آگاه شده‌اند. اما نامه نگاری تنها اقدام کارگزاران سینمایی نباید قلمداد شود. باید هزینه ارتکاب جرم در عرصه ی سینما بالا رود. باید برای به انزوا راندن بدخواهان مردم ایران که با گفتار و اثرشان، یاریگر اجانب‌اند، اقدام شود.

وقتی نیروهای علاقه مند به کشور، فریاد می‌زنند؛ مرعوبیت در برابر سینماگر بیگانه با مردم، یعنی تقویت دشمن در عرصه فرهنگ، نتیجه‌اش پررویی و قدرت و میدان عمل گرفتن فیلمسازانی است که سازنده فیلم تاکسی یکی از آنهاست.

یک نکته هم در پایان این مطلب بگویم! وقتی در سال ۷۳، فیلم «بادکنک سفید» ساخته صاحب فیلم تاکسی در فرانسه، تحسین شد، تهیه‌کننده فیلم – گروه کودک شبکه دوم سیما- نشستی خبری در محل شبکه دوم برپا کرد. خوب خاطرم هست که آقای فیلمساز، سیگار به دست و با تفاخر، رو به خبرنگاران گفت: «من در جشنواره جاسوس ندیدم!» این؛ میزان فهم و سواد و نوع بینش فیلمسازی است که اکنون جشنواره‌های نازیستی برای او کف می‌زنند. شاید او هنوز هم نمی‌داند که جاسوس‌ها جلو نمی‌آیند، سلام نمی‌دهند و خود را جاسوس معرفی نمی‌کنند. چه بسا، جاسوسانی که به حرفه جاسوسی در آمده‌اند و حتی خود . . . خبر ندارند!

منبع: کیهان



برچسب ها :

سرقت ٤میلیاردی دو آبدارچی در زعفرانیه

پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۲۸
 
وقتی ٨ مرد نقابدار با حمله به یك شركت بازرگانی دست به سرقت ٤میلیارد تومانی از آن‌جا زدند، هیچ کس نمی‌دانست كه طراح اصلی این نقشه، دو آبدارچی شركت هستند.
 ١٥مهر‌ سال ٩٣ ماموران کلانتری ١٠٥سنایی در جریان یک زورگیری در خیابان خالد استانبولی قرار گرفتند؛ مأموران کلانتری در محل سرقت به تحقیق از پرسنل خدماتی و صاحب شرکت پرداختند که مشخص شد ٨ مرد با قمه و شمشیر وارد واحد تجاری متعلق به صاحب شرکت در طبقه دوم یک ساختمان تجاری شده، پس از بستن دست و پای خدمتکار و صاحب شرکت دست به سرقت ٤‌میلیارد تومان پول نقد در قالب چک‌های تضمینی بین‌بانکی و ٨‌میلیون تومان پول نقد داخل گاوصندوق و همچنین دو گوشی تلفن‌همراه متعلق به خدمتکار و صاحب شرکت به ارزش هرکدام ٢‌میلیون تومان كرده و پس از سرقت با یک موتورسیکلت از محل متواری شده‌اند.

کارآگاهان انتظار داشتند که سارقان به شیوه تخریب در ورودی وارد شرکت شده باشند اما بررسی‌های به عمل آمده از محل سرقت مشخص کرد که هیچ‌گونه آثار ناشی از تخریب در ورودی آن مشاهده نشده است.

با توجه به مبلغ بالای سرقت شده که نشان از اطلاع سارقان از وجود این مبلغ در داخل شرکت می‌داد و همچنین نحوه ورود سارقان به داخل شرکت، کارآگاهان اطمینان پیدا کردند که سرقت باید با همدستی یکی از کارکنان شرکت انجام شده باشد؛ بنابراین تحقیقات از پرسنل شرکت در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که تا ٣‌سال پیش، یکی از پرسنل خدماتی شرکت به‌نام «ضیاء» ٣٠ساله از اتباع افاغنه به مدت ١٣‌سال در شرکت مشغول به کار بوده اما به گفته صاحب شرکت به علت اعتیاد شدید به مصرف موادمخدر حدود ٣‌سال پیش اخراج شده است.

تحقیقات درخصوص نقش احتمالی «ضیاء» در سرقت، در دستورکار قرار گرفت و کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که با وجود اخراج از شرکت، وی در طول این مدت همچنان ارتباط دوستانه خود را با دیگر پرسنل خدماتی شرکت به نام حمید ٣٣ساله حفظ کرده است.

این ارتباط در حالی از سوی کارآگاهان مشخص شد که بنابر گفته مالباخته، سارقان نقابدار دارای لهجه اتباع افاغنه بودند، بنابراین تحقیقات از حمید درخصوص ارتباط وی با ضیاء آغاز اما او منکر هرگونه ارتباط با ضیاء شد. با توجه به دلایل به‌دست آمده درخصوص احتمال مشارکت حمید در سرقت، کارآگاهان وی را دستگیر كرده و در همان بازرسی اولیه از حمید، سه فقره از چک‌های سرقت شده از داخل شرکت را کشف كردند. این در حالی بود که مالباخته بیشترین حمایت مالی را در میان پرسنل شرکت از حمید انجام داده بود.

حمید که چاره‌ای جز بیان حقیقت نداشت، لب به اعتراف گشود و به طرح‌ریزی سرقت و همچنین مشارکت ضیاء در سرقت اعتراف کرد؛ با توجه به اعتراف «حمید»، ضیاء در زعفرانیه که در آن‌جا به‌عنوان سرایدار مشغول به کار بود، دستگیر شد. همچنین در بازرسی از مخفیگاهش ٨٠چک سرقتی بین‌بانکی به ارزش تقریبی ٢‌میلیارد تومان کشف شد. با دستگیری ضیاء ٦ متهم دیگر این پرونده نیز یك به یك شناسایی و هركدام در عملیات‌های جداگانه دستگیر شدند.

منبع: شهروند



برچسب ها :

پیست اسکی شب شمشک پلمپ شد

 
 
پیست اسکی شب شمشک به علت بروز برخی اتفاقات، پلمب شد.

 پس از اتفاقات رخ داده در مراسم افتتاح پیست اسکی شب شمشک در شامگاه پنجشنبه شانزدهم بهمن ماه، سرانجام مراجع قضایی اقدام به پلمب پیست اسکی شب شمشک کردند.

مراسم افتتاح پیست اسکی شب شمشک بدون انجام هماهنگی‌های لازم با مراجع ذیصلاح از جمله فدراسیون اسکی برپا شده بود و در آن اتفاقاتی خارج از عرف و نابهنجار رخ داد. با توجه به بررسی‌های انجام شده در نهایت مراجع قضایی و انتظامی تصمیم به پلمب پیست شب اسکی شمشک گرفتند.

فدراسیون اسکی بلافاصله پس از آگاهی از اتفاقات رخ داده در مراسم افتتاح پیست اسکی شب شمشک اعتراض شدید خود را نسبت به برگزار کنندگان این مراسم اعلام کرد و خواهان برخورد شدید با برپا کنندگان آن شد.


منبع: ایسنا




برچسب ها :

داعش به خلبان اردنی، مخدر تزریق کرده بود...

 
 
داعش اعتراف کرد که پیش از سوزاندن خلبان اردنی، مقدار زیادی مواد مخدر به او تزریق کرده است.
به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، ناظران پس از بررسی حالت های معاذ الکساسبه قبل از سوزانده شدن و مقاومت نکردن در برابر آتش و حتی دیر فریاد کشیدن، به این نتیجه رسیدند که به خلبان اردنی، مخدر قوی تزریق شده بود.

به گفتۀ این ناظران، الکساسبه تنها زمانی متوجه سوختن شد که عصبهای حسی او در حال سوختن بودند و چند ثانیه بعد، با سوختن عصبهای حسی، حس لامسه خود را از دست داده بود.

در حالی که به نوشته مرکز مطبوعاتی سوری، با توجه به این که تن و لباس الکساسبه به بنزین آغشته بود، حتی شعله کشیدنِ آتش برای احساسِ سوختن کافی بود.

از سوی دیگر، پایگاه خبری "وتوی مصری" به نقل از برخی ناظران نوشت: هنگام سوزاندن الکساسبه به نظر می رسید که وی فاقد هوشیاری است و نمی دانست که چه بلایی قرار است بر سرش بیاید. برخی بر این باورند که او بدون ترس به استقبال مرگ رفت، اما در هر صورت او انسان است و اگر هوشیار بود، واکنش نشان می داد.

در این میان، عناصر وابسته به داعش، فاش کردند که "پیش از سوزاندن خلبان اردنی، مقادیر زیادی مخدر به او تزریق شد تا اطمینان حاصل شود که وی از درک آن چه در اطرافش می گذرد، عاجز است و توانایی فکر کردن یا انجام دادن هر حرکت یا عملی که تصویربرداری را به هم بزند، نداشته باشد."

ناظران درباره این اظهارات مسؤول داعش، گفتند: هدف داعش از تزریق مخدر، پشیمان جلوه دادنِ الکساسبه بود. آن ها می خواستند این گونه وانمود کنند که وی گناهی که مرتکب شده را درک می کند و مرگ و آتش را به عنوان مجازات، انتظار می کشد و بی آن که فریاد بکشد، کاملا تسلیم حکم سوزاندن است.



برچسب ها :

هزینه معیشت 3 میلیون تومان شد

نمایندگان کارگران می‌گویند بسته پیشنهادی خود درباره مزد 94 را بر مبنای هزینه های معیشت اعلامی از سوی استان‌ها را تدوین و در نشست هفته آینده شورای عالی کار ارائه می کنند.

93/11/21

در هفته های آینده مباحث مربوط به تعیین مزد سال آینده کارگران و مشمولان قانون کار داغ تر خواهد شد و نمایندگان کارگران، کارفرمایان و دولت گفتگوهای جدیدی را در اینباره انجام خواهند داد. تاکنون چندین مرحله مذاکره و رایزنی در قالب شورای عالی کار برگزار شده است.

کارگران معتقدند شورای عالی کار باید تدابیر مناسبی را برای افزایش قدرت خرید کارگران در سال آینده بیاندیشد و در این زمینه لازم است تا دولت نیز بسته های حمایتی مستقیمی را از نیروی کار کشور ارائه و آن را در سال آینده عملیاتی کند.

به گفته مقامات کارگری، قدرت خرید کارگران در طول سال های اخیر تا 72 درصد کاهش یافته و این کسری در حال حاضر باعث مسائل معیشتی برای کارگران داشته است؛ از اینرو لازم است تا تصمیمات مناسبی در اینباره اتخاذ شود.

از سوی دیگر، کارفرمایان اعتقاد دارند به دلیل عدم حمایت های لازم دولت از تولید داخل و ناتوانی آنها در تامین هزینه های زندگی کارگران، افزایش های بیشتر از وضعیت موجود در توان آنها نیست و این دولت است که اینبار باید وارد عرصه شود و به معیشت کارگران کمک کند چون آنها برای سال آینده نیز امکان افزایش قابل توجه مزد نیروهای کاری خود را نخواهند داشت.

افزایش 72 درصدی هزینه های معیشت

طبق ماده 41 قانون کار، تعیین دستمزد سالیانه کارگران باید بر مبنای نرخ تورم موجود و معیشت کارگران تعیین شود اما در طول سال های اخیر هیچگاه نرخ های بالای تورم مبنای تعیین مزد کارگران قرار نگرفت و همواره حداقل های تعیین شده کمتر از نرخ تورم سالیانه اعلامی بانک مرکزی بوده است.

افت نرخ تورم اعلامی دولت در ماه های اخیر باعث شده تا کارفرمایان برای سال آینده بحث افزایش حداقل دستمزد به میزان نرخ تورم را مطرح و آن را دنبال کنند؛ اما کارگران می گویند برای تدوین بسته مزد سال آینده به دبنال اعداد و ارقامی هستند که بتواند هزینه های معیشت نیروی کار را تامین کند که قطعا بالاتر از نرخ تورم حدود 15 درصدی فعلی اعلامی بانک مرکزی خواهد بود.

غلامرضا عباسی با اعلام اینکه گزارش های نهایی از نمایندگان استانی کارگران در حال تدوین و ارائه است گفت: طی روزهای آینده نشستی در هیئت مدیره کانون عالی کارگران برگزار و درباره گزارش های ارائه شده استان ها بحث و بررسی می شود.

دبیرکل کانون عالی انجمن های صنفی کارگران ایران اظهارداشت: کمیته دستمزد کانون عالی جلسه ای را برگزار می کند و بسته نهایی پیشنهادی خود را جمع بندی و برای بحث در شورای عالی کار ارائه خواهد کرد.

عباسی خاطرنشان کرد: همچنین نشست شورای عالی کار نیز در دو هفته آینده با موضوع دستمزد برگزار می شود و یکبار دیگر نمایندگان کارگران، کارفرمایان و دولت مباحث جدیدی را در این زمینه خواهند داشت.

این مقام مسئول کارگری کشور افزود: یکی از درخواست های کارگران از نمایندگان خود، پیگیری موضوع معیشت در شورای عالی کار است و این موضوع مورد تاکید است که دولت باید به کارگران توجهات بیشتری داشته باشد.

هزینه معیشت 3 میلیون تومان شد

وی ادامه داد: متاسفانه در شرایط فعلی حداقل دستمزد 609 هزارتومانی کارگران حتی تامین کننده یک سوم هزینه های ماهیانه خانوارهای کارگری نیز نیست. به صورت کلی در قالب بسته پیشنهادی که تدوین خواهیم کرد، موضوع تامین معیشت به ویژه در 16 قلم کالای اساسی مورد نیاز خانوار کارگری مورد توجه است.

به گفته عباسی، همچنین مباحث پیرامون تامین 2000 کالری مورد نیاز روزانه کارگران خواهد بود. بررسی ها نشان می دهد هم اکنون هزینه های ماهیانه یک خانوار 4 نفره کارگری حدود 3 میلیون تومان است.

دبیرکل کانون عالی انجمن های صنفی کارگران ایران با تاکید بر اینکه جامعه کارگری کشور از مسائل و مشکلات کارفرمایان اطلاع دارند گفت: اما این مسائل از طریق افزایش نیافتن دستمزد کارگران قابل حل نیست.

این مقام مسئول کارگری کشور تصریح کرد: در حال حاضر، 70 درصد تولیدات داخلی از سوی کارگران مصرف می شود؛ بنابراین افزایش قدرت خرید کارگران می تواند تاثیر مستقیمی در افزایش تولیدات داخلی نیز داشته باشد.

وی تاکید کرد: در موضوع تامین معیشت کارگران خیلی نیازی به آمار و ارقام نیست چون خیلی از هزینه ها مشخص است و همه آن را می بینند. وقتی قیمت نان تا 40 درصد افزایش یافته دیگر نمی توان تاثیر آن را در زندگی کارگران محاسبه نکرد.

  




برچسب ها :

درباره آشوب فرهنگی و هرج و مرج هنری!
گشتاپوی کنترل مشاهیر؟!
مدافعین ما سر کدام بزنگاه توطئه خوابیده اند؟!
 
 
کیست که نداند «گلشیفته» پس از آن که همچون «ماهی رودخانه به دریا گریخت» جز نقش «روسپی نظام لیبرال سرمایه داری» هیچ کاسب نشد! عاقبت سایرینی که به نظامات ملی کشور خود پشت کنند هم همین است...
 

بهترین مسیر کنترل ذهن در فضای فعلی جوامع بشری را می‌توان در تلاش برای هدایت افکار و اعمال نخبگان تصور کرد. نخبگانی که خود از طیف وسیعی به واسطه سطح تاثیر گذاری متناسب با اهداف تعریف شده برخوردارند. بطور مثال اگر بنا بر تاثیر گذاری بر حوزه سیاست خارجی باشد طیف مذکور شامل مجموعه‌ای از دیپلمات‌ها، سیاسیون و اصحاب رسانه و خبرنگاران خواهد بود. اما آنجا که صحبت از «فتح فرهنگ» یک جامعه به میان می‌آید سطح و گسترده فضای جنگ نخبگانی نیز ارتقاء می‌یابد. چرا که فرهنگ ظرف همه تعاملات بشری است و با دستکاری آن در سطوح مختلف می‌توان از اقتصاد تا سیاست خارجی، از محصولات گیشه سینما تا محتویات گوشی تلفن همراه و از کلاس مدرسه تا متون دانشگاهی یک کشور، منطقه یا حتی گسترده‌ای به وسعت جهان را تحت تاثیر قرار داد. در چنین فضایی اولین تظاهرات دستکاری فرهنگی جوامع با تمسک بر ابزارهای دیپلماسی عمومی را می‌توان در تغییر ذائقه افراد و بروز معضلات اجتماعی متنوع اما بدون سبقه تاریخی مشاهده کرد.

بر همین اساس تکرار مجدد مفهوم مهم و تاریخ ساز ديپلماسي عمومي (Public Diplomacy) موضوعیت می‌یابد...

در فرهنگ واژگان اصطلاحات روابط بين الملل كه در سال ۱۹۸۵ توسط وزارت خارجه آمريكا منتشر شد دیپلماسی عمومی اين چنين تعريف شده است: «ديپلماسي عمومي به برنامه هاي تحت حمايت دولت اشاره دارد كه هدف از آنها اطلاع رساني و يا تحت تاثير قرار دادن افكار عمومي در كشورهاي ديگر است؛ ابزار اصلي آن نيز انتشار متن، تصاوير متحرك، مبادلات فرهنگي، راديو و تلويزيون و اينترنت است.»

تقابل با مظاهر قدرت نرم دیگران شامل مفاهیم بلندی همچون ملیت، فرهنگ بومی، دین رسمی و یا سایر مولفه‌هایی که به یکپارچگی و دوام حضور یک گروه از مردم در طول سالیان سال در منطقه‌ای معین و مشخص منجر شده، همگی در ذیل اهداف دیپلماسی عمومی یک کشور علیه دیگری معنا می‌یابد. اما گسترده‌ترین شکل از دیپلماسی عمومی را اصولا باید در تقابل «دو نظام مستقل» با انگیزش‌های ذاتی متفاوت جست‌وجو کرد.

آنچه امروز در جامعه ایرانی بیش از همه مورد هجمه واقع شده «نظام یا حاکمیتی» است که در جنگ با سیستم لیبرال سرمایه داری موفق شده بدون تمسک چشم گیر بر مولفه‌های نظامی خود، جنگی نرم را تا درون تار و پود زر سالاران جهانی گسترش دهد. در چنین فضایی طبیعی است که رقیب از همه ابزارهای قدرت نرم خود به صورت دائمی به منظور «هدایت نخبگانی» جامعه حریف بهره می‌برد و تلاش می‌کند گروه‌هایی از مردم درگیر جنگ تمام عیار با حاکمیتی شوند که حقیقتا مردمی‌ترین شکل حیات نظام مند بروز یافته در تاریخ ایران به شمار می‌رود. اما چنین هدایت نخبگانی وسیعی را چگونه می‌توان مهار کرد؟

ابزارهای کنترلی

اگر اندکی از فضای بحث‌های تئوریک دانشگاهی فاصله بگیریم درخواهیم یافت که تقریبا همگی ما به نحوی متخصص در «جنگ نرم» به حساب می‌آییم! از پدر و مادری که به منظور تاثیر گذاری مثبت بر رفتار فرزندان خود هنجارهای مشروع زن و شوهری را از چشم آنها پنهان می‌کنند تا آن مجموعه بزرگی از بازیگران و خوانندگان و ورزشکاران که مقید به کنترل رفتار خود در منظر مردم به جهت حفظ دیسیپلین شهرت هستند. یعنی به همان اندازه که پدر و مادر در مقابل فرزندان خود یک جامعه کوچک نخبگانی تشکیل می‌دهند، سایر گروه‌های مشاهیر نیز از قدرت تاثیر گذاری بر جامعه برخوردار هستند.

این جنگی دائمی در محدوده اخلاقیات است که اغلب اعضای جامعه بدون آموزش چشمگیر، به کنترل حیطه آن اشتغال دارند. ما با یکدیگر بر سر «اخلاقیات«، «مذهب» یا «ملیت» جنگ نداریم چون پذیرفته ایم که مولفه‌های قدرت نرم جامعه ایرانی برآمده از همین بدیهیات تاریخی و فرهنگی و گفتمانی است. پس برای تعیین ابزارهای کنترلی هم نیازمند ابداعات و اختراعات عجیب و قریب نیستیم! حفظ عرفیات و شرعیات و حیطه اخلاق ایرانی کفایت می‌کند.

با این احتساب آنچه امروز در فضای قانون ستیز سایبر می‌گذرد «طبیعی» نیست و دست هدایتگری در میان است که گروهی از نخبگان را آشکارا به عرف شکنی و دریدن مرزهای اخلاقیات در منظر عموم ترغیب می‌کند. اینجا دیگر صحبت از «عکس‌های لو رفته» نیست! بلکه عمد بر لو رفتن یک سبک زندگی خاص و بزرگنمایی شده توام با تظاهر به خوبی و خوشی بدون ذکر حواشی یکی زندگی حقیقی برآمده از قوانین سیستم مصرف گرا، بی‌اخلاق و خانواده ستیز لیبرالی است.

تصویر ساز ی و تخریب گری!

همیشه اجرای یک «نمایش ناقص، تمرین نشده و بدون برنامه» خطرناک‌تر از تعریف کل ماجراست. به همان نسبت «گلشیفته فراهانی» به عنوان نماد یک «زن ایرانی بازیگر» در مقایسه با «آنجلینا جولی هالیوودی» غیرنرمال می‌نماید، هر چند در باطن طبیعتا جولی یک بازیگر جهانی با دامنه فسادی صد برابری است اما فضای پیرامونی او در اختیار حاکمیتی عاقل و دور اندیش است.

پس الگوی حقیقی نظام سرمایه داری مادر ۶ فرزند با ملیت و رنگ پوست متفاوت و ویترینی از اقدامات خیرخواهانه تعریف می‌شود و ویترین مشاهیر ایرانی با دخترکی مسلمان در ظاهر یک روسپی تزیین می‌شود! نه آن نماد حقیقت جامعه آمریکایی است و نه این نمونه‌ای سالم از یک جامعه فرهیخته! اما با تخریب ویترین یک سیستم می‌توان بر مجموعه بزرگی از مولفه‌های قدرت نرم آن تاثیری منفی گذاشت. ویترین جامعه مقید، اخلاق مدار و نسبتا سالم ما در فضای مجازی هم اکنون از جانب اقلیتی محض از مشاهیر مکرر تخریب می‌شود!

حاکمیت کجاست؟!

آیا اعضای جامعه ایرانی می‌توانند خود به تنهایی در برابر هجمه‌ای شدید که از جانب نظامات سیستم لیبرال سرمایه داری میلیارد میلیارد برای آن خرج می‌شود به تنهایی مقاومت کنند؟ سوال مهم‌تر این است که آیا تنها مقاومت مردمی برای دفع حملات فرهنگی، اجتماعی، دینی و اخلاقی کفایت می‌کند؟ قطعا چنین نیست! مردم از هیچ یک از ابزارهای حاکمیتی برای تقویت جریان خیر و تقابل با جریان شر در جبهه‌ای گسترده و ملی برخوردار نیستند، بنا براین طبیعتا بدون تبیین ساختارها و نظامات حاکمیتی و ابداع سیستمی دقیق نمی‌توان از پس چنین هجمه سنگینی برآمد.

ابزارهای حاکمیتی بیگانه

بیایید برای تبیین این موضوع به سیستم مورد نظر ما که هم اکنون در غرب حکمفرماست نگاهی از نزدیک داشته باشیم. همانطور که ذکر شد، بازیگران، هنرمندان، خوانندگان و ورزشکاران تشکیل‌دهنده بخش مهمی از ویترین نخبگان غیرعلمی با قدرت تاثیر گذاری بر آحاد جامعه هستند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم از آنها که دوست شان داریم و اخبار و اطلاعات و سبک زندگی شان را دنبال می‌کنیم تاثیر می‌پذیریم.

هر طیفی که با بهره گیری از دستگاه‌های رسانه‌ای به صورت دائمی عرض اندام کند خواه ناخواه صاحب قدرت خواهد شد و جهت دهی به چنین قدرتی از وظایف ذاتی و انکار ناپذیر حاکمیت هاست. به همین جهت است که هالیوود به عنوان «وزارت فرهنگ و ارشاد» نظام لیبرال سرمایه داری با مجموعه برنامه‌های جهانی به کنترل سبک زندگی مشاهیر مبادرت می‌ورزد.

صحبت از سیستمی است که با ۳۰ سال فشار حاصل از تبلیغات حول سیاست‌های کاهش فرزندآوری، نسل اول هالیوود را تقریبا منقرض کرد و پس از آن با تغییر سیاست‌ها، سوپرمدل‌های سایز صفر همچون هایدی کلوم و آنجلینا جولی و ویکتوریا بکهام و کیت بلانشت و سایرین را مجبور به فرزند‌آوری با استاندارد ۴ بچه کرد، هر چند برخی از این حد نیز فراتر رفتند!

صحبت از سیستم پر قدرتی است که آشکارا از حاکمیتی بودن همه بخش‌های فرهنگ و هنرش سخن به میان می‌آورد و داستان مبارزات فاشیستی مدیران هالیوود با «حامیان کمونیسم» یا «انکار کنندگان هولوکاست» را مشتاقانه نسل به نسل بازگو می‌کند تا در سطور تاریخ گم نشود! علاوه بر آن در حال نیز، هر آن که همچون بریتنی اسپیرز، مایکل جکسون، جنت جکسون، مارلون براندو یا سایرین، از عمل به «برخی قوانین نانوشته» حاکم بر سیستم مذکور سر باز زند در ملا عام با چنان عقوبت سنگینی مواجه می‌شود که گویی از عرش به فرش افتاده است! این یعنی لیبرال سرمایه داری در حیطه سیاست‌های خود با کسی شوخی ندارد!

سیستم سلیقه ای- حزبی

حال بیایید سیستم خودمان را بررسی کنیم؛ مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ما به صورت دوره‌ای و با سلایق حزبی و قبیله‌ای پس از هر دوره انتخابات ریاست جمهوری انتخاب می‌شوند. به این ترتیب نظام ما دست کم در ۳۶ سال اخیر هرگز یک سیستم یکپارچه فرهنگی به خود ندیده است. در چنین شرایطی «بهترین ها» هم تنها به سلایق، علایق و آرمان‌های خود پایبند بوده‌اند و از فرصت و امکانات کافی برای طراحی یک سیستم مدیریتی یکپارچه، نظارت و ارتقاء بخشی زیرمجموعه فرهنگ و هنر کشور بی‌بهره بوده‌اند. به این ترتیب دست کم عنان بخشی از کار همواره در دست مدیران طرح «دیپلماسی عمومی» دشمن بوده است.

هر کدام از مشاهیر که براساس میل و سلیقه ذاتی خود به جبهه «خوبی و خیر» خواسته یا ناخواسته کمک رسانده‌اند در تنهایی به شعفی درونی می‌بالند و از سیستم چیز زیادی به آنها نرسیده است! چه بسا همچون حاتمی کیا، نرگس آبیار یا خیلی‌های دیگر به سبب فاصله گرفتن از طراحی نقشه دشمن، تنبیه سیستماتیک هم شده باشند! چون به هر حال «ارشاد» در سیستم ما «سلیقه‌ای» تعریف شده است و «حزبی» تکلیف آن تعیین می‌شود.

دوپینگ سایبری گشتاپو!

گشتاپوی نظام لیبرال سرمایه داری با تمسک به قدرت برآمده از محیط حاکمیت ستیز سایبر، در شبکه‌های اجتماعی می‌تازد و همچون اقلیتی صهیونیست، شخصیت و وجهه آنها که حتی براساس الگوهای ساختگی خودشان در تیم «ارزشی ها» هم نیستند اما بنا بر رویه یک زندگی نرمال گاه در محرم، حسینی عمل می‌کنند را آشکارا مقابل چشم همگان «ترور شخصیت» می‌کنند.

جالب اینجاست که مجموعه رسانه‌های ناآگاه یا فریب خورده داخلی نیز در تحلیل این ماجراها به جای آسیب شناسی و کنار زدن پرده‌های فریب، به تئوری «بی‌تربیتی مردم» متوسل می‌شوند! حال آن که تقصیر از کسانی است که بدون هر گونه عاقبت اندیشی مقابل تریبون مهم ارشاد می‌ایستد و می‌گوید: «ما هر اندازه از وظایف‌مان را که مشتری داشته باشد، واگذار می‌کنیم!» خوب واضح است که چه کسی در صف پیش خرید همین ساختار نیم بند فعلی سال هاست زنبیل گذاشته است!

دوگانه‌سازی عامدانه

اما بدترین شکل مبارزه با ساختار فاشیستی شکل گرفته در فضای فرهنگ و هنر را باید در نوع فعلی آن جست‌وجو کنیم. گروه‌هایی از مردم به نام «حزب ‌للهی ها» یا «حامیان فرهنگ و هنر ایرانی- اسلامی» همچون سازمانی مردم نهاد به ساختارسازی موازی با حاکمیت روی آورده‌اند بی‌آن که دغدغه اصلی یعنی ساختارمند کردن نظام فرهنگ و هنر حاکمیت را مجدانه پیگیر باشند. جشنواره فجر انقلاب برای شما، جشنواره مردمی عمار برای ما! جشنواره موسیقی انقلاب برای ضد انقلاب، حامد زمانی برای ما! شیار ۱۴۳ و میهمان داریم برای ما، فیلم فتنه برای شما! شبکه افق برای ما، باقی برای شما!

بزرگ‌ترین دستاورد چنین سیستمی، تلقین دوگانگی جامعه، به همه زیرمجموعه فرهنگ و هنر کشور است. کم کم کسی برای ساختار فشل حاکمیت تره هم خرد نمی‌کند! این گونه می‌شود که بازیگران فتنه ۸۸ به روی سن انقلاب رفته و پنجه به سیمای نظامی می‌کشند که چهارپایه شهرت را زیرپای آنها گذاشته است و گرنه کیست که نداند «گلشیفته» پس از آن که همچون «ماهی رودخانه به دریا گریخت» جز نقش «روسپی نظام لیبرال سرمایه داری» هیچ کاسب نشد! عاقبت سایرینی که به نظامات ملی کشور خود پشت کنند هم همین است منتها ظاهرا نظام هیچ علاقه‌ای به ساختارسازی پس از ۳۶ سال کم کاری از خود نشان نمی‌دهد! این دست اقدامات، گرچه ممکن است به خلق آثار ارزشمند در مقاطعی خاص بیانجامد و در جای خود واجد منزلت و ارزش باشد اما چون به ساختارسازی نمی‌انجامد، نمی‌تواند و نباید به عنوان حرف آخر نظام و جریان ارزشی تلقی شود.

چه کنیم؟

الف- مهم‌ترین اقدامی که می‌توان به آن اندیشید ایجاد اصلاحات قانونی در ساختار حاکمیت است. وزارتخانه‌های زیربنایی که با اصول و ارزش‌های حاکمیتی سر و کار دارند را نمی‌توان به شیوه حزبی و سلیقه‌ای اداره کرد. این حرفی است که دست کم۳۶ سال تجربه آشوب فرهنگی و هرج و مرج هنری پشتوانه اش است.

از استاد علیزاده‌ای که نشان شوالیه فرانسه را قبول نمی‌کند تا شجریانی که خود را زخمی لمپنیسم ماهواره‌ای می‌بیند همگی موید این هستند که سیستم خوب عمل نمی‌کند و از پس «هدایت و ارشاد» زیرمجموعه، توام با ارتقاء دهی بهنگام و هشدار و انذار در زیرصدای متن فرهنگ و هنر کشور برنیامده است. پس تعیین مدیر وزارت خانه‌هایی همچون فرهنگ و ارشاد، علوم و تحقیقات و آموزش و پرورش را بهتر است به نهادهای بالادستی همچون شورای عالی انقلاب فرهنگی بسپاریم.

ب- بنا نبود که مردم هم انقلاب کنند و هم مثل اجزای جدا افتاده از سیستم خود برای برآورده شدن آرزوهای بلند آرمانشهری شان ساختارسازی موازی با حاکمیت راه بیندازند! صدر تا ذیل این مملکت متعلق به «انقلاب اسلامی» مردم ایران است. پس اگر بازیگران و هنرمندانش آشکارا در فضای مجازی کشف حجاب می‌کنند و باز سوپراستار فیلم‌های هر شبی سیمای ملی و سینمای وطنی هستند یعنی یک‌جای کار اساسی می‌لنگد! اگر یک لابی پرقدرت در سینما خود مروج روابط نامشروع است و بزرگان سینما را تا مرز جنون عصبانی کرده، باید پذیرفت که حاکمیت گوش هایش را محکم گرفته تا نشنود! اصلاح سیستم از ضروریات است و با ترویج دوگانگی در جامعه، هم مردم متضرر می‌شوند و هم حاکمیت.

ج- اگر مدیری خود مروج حاکمیت دوگانه در سیستم است چه کسی مسئولیت رسیدگی به تخلفاتش را دارد؟ قطعا مردم قادر به تنبیه متخلف نیستند!

د- بر حاکمیت واجب است سیستم «ارتقاء دهی» مجموعه بزرگ هنرمندان مومن و متعهد کشورمان را عملیاتی سازد. اگر الهام چرخنده در میانه بازگشت از مسیر گذشته، ترورشخصیت شد و کارش در مسیر «زهرایی» جشن چادری شدن دختران مومن و دانشجوی کشور به «سی سی یو» کشید وزیر فرهنگ باید از ناراحتی دق کند. چرا که مسیر دعوت از مشاهیر برای خوش رقصی در سفارتخانه‌های انگلیس و فرانسه و غیره چند بانده و مجهز به قطارهای سریع السیر است!

تازه آنها از چنان سیستم ارتقایی برخوردارند که به عنوان اولین دست خوش، «حق شهروندی» نظام لیبرال سرمایه داری را همچون «هویجی» آویخته از ریسمان، به هنرمندان پشت کرده به وطن پیشکش می‌کنند. و متاسفانه لایک شدن در نظامات آینده فرهنگ و هنر کشور از سایر مزایای آن به حساب می‌آید!

ه- حکومت داری دولا دولا نمی‌شود! نمی‌توان گفت هم طرف براندازان نظام را می‌گیریم و به فیلم‌های حامی فتنه مجوز می‌دهیم و هم دست بر سر شیار ۱۴۳ خواهیم کشید. بزرگ‌ترین دلیل صحت این مدعا زمین گیری ارزشی‌های سینمای ایران در بازی اکران است و بوی آزار‌دهنده سالن‌های کنسرت مختلط تهرانی که ورود دوربین به آنها ممنوع است! صیانت نکردن از حریم فرهنگ و هنر ایرانی- اسلامی یعنی آوانس دهی به آنها که سالهاست سر بر بالین آرامش نگذارده‌اند تا مقابل همه روزنه‌های نفوذ باند فرودگاهی احداث کنند. مدافعین ما سر کدام بزنگاه توطئه خوابیده اند؟!


منبع:کیهان




برچسب ها :

دستور چهل‌‌گانه رهبرمعظم برای انقلاب‌در فضای کاپیتولاسیونی‌مجازی
ناگفته‌هایی درباره فضای رها شده مجازی
مجلسی‌ها کم‌کاری نکنند!
 
 
در قانون پارلمان آلمان آمده که باید تمام حوزه شینگل را از اینترنت آمریکا جدا بکنیم. در اتحادیه اروپا قانون مشابهی تصویب می‌شود. در بلژیک و برزیل تصویب کردند که باید اینترنت آمریکایی را قطع کنیم. آن‌وقت در ایران تصویب کردند که اینترنت آمریکایی را ده برابرش بکنیم!...

 شبکه‌های ضداجتماعی و غالباً صهیونیستی-آمریکایی موقعیتی را فراهم می‌آورند تا تهدیدات پیچیده و فرهنگ محور دشمن را بسترسازی کنند، ازآنجایی‌که فضای‌مجازی و شبکه‌های ضداجتماعی با سرعت بسیاری در حال رشد و توسعه می‌باشند تمام شئون زندگی بشر را می‌توانند تسخیر کنند و غفلت از این موضوع می‌تواند تأثیرات منفی بسیاری بر امنیت اخلاقی و اجتماعی و درنهایت امنیتی عمومی جامعه داشته باشد. یله و رها بودن این حوزه در ایران باوجود پیش‌بینی سازوکارهای مختلف و بازی در پازل استکبار، دغدغه‌ای است که بسیاری از دلسوزان آن را فریاد می‌زنند. تا جایی که سه‌سال پیش مقام معظم رهبری شورای‌عالی فضای‌مجازی را جهت فرماندهی «انقلاب در فضای‌مجازی» تشکیل دادند؛ اما کم‌کاری‌ها کار را به‌جایی رساند که حتی این شورا که سران سه قوه را در خود جای داده است، راه به‌جایی نبرد و امروز مهیاسازی بستر فساد و انهدام بنیان خانواده تا جاسوسی و فراخوان اغتشاش رهاورد این فضایی است که دشمن برای جنگ با ما آماده کرده است و فرزندان ایران اسلامی با حمایت‌های دولتی مشغول درو کردن محصولات آلوده آمریکایی در این شبکه‌هایند!! اینکه چه کسانی پشت این نابسامانی‌ها هستند و چه کسانی کم‌کاری کرده‌اند و... مطالبی بود که در گفت‌وگو با روح‌الله مومن‌نسب مطرح و در گزارش قبلی منتشر کردیم، در این مجال برخی ناگفته‌هایی که تکمیل‌کننده مباحث گذشته است را از زبان این کارشناس خبره فضای‌مجازی مرور می‌کنیم:

پیوست‌فرهنگی در محاق

بر اساس ماده یک سیاست‌های کلی برنامه پنجم توسعه هر پروژه و طرح مهمی در کشور باید با پیوست‌فرهنگی ارائه شود که در همین راستا کمیسیون پیوست‌فرهنگی در شورای‌عالی انقلاب فرهنگی تشکیل شد و حالا چهار سال و تقریباً هشت ماه از آن گذشته است و در این مدت فقط یک طرح در کشور پیوست‌فرهنگی داشته است و آن‌هم رایتل بوده و جالب اینکه پیوست‌فرهنگی این شرکت نیز یک صفحه سفید است که بالای آن نوشته‌شده پیوست‌فرهنگی و پائین این صفحه سفید را مقامات مربوطه امضا کرده‌اند!! یعنی به خاطر اینکه بتوانند مجوز بگیرند یک صفحه سفید را به‌عنوان پیوست‌فرهنگی ارائه داده‌اند! و همه هم آن را امضاء می‌کنند(!) خوب این‌گونه دهن‌کجی به قانون را کجا می‌توان پیدا کرد؟

گروه سه‌نفره‌ای که شورای‌عالی مجازی را دور می‌زند

ببینید نسل سوم مخابرات اصلاً پیوست‌فرهنگی ندارد. دبیر شورای‌عالی فضای‌مجازی اعلام کرد که غیرقانونی است. اعضای شورای‌عالی فضای‌مجازی گفتند غیرقانونی است. ۵۹ نفر از نماینده‌های مجلس و دادستان کل کشور گفتند که غیرقانونی است. برخی از مراجع تقلید مثل آیت‌الله مکارم شیرازی و آیت‌الله علوی گرگانی فتوای حرمت داده‌اند. حضرت آقا به جد گفته‌اند که پیش از راه‌اندازی شبکه ملی اطلاعات و پروژه‌های اقماری آن، این کار خلاف قانون انجام نشود، حتی با وعده‌های بی‌جا، انتظارات کاذب هم ایجاد نشود. با همه این مخالفت‌ها می‌بینیم وزارت ارتباطات مجوز نسل سوم و بالاتر را صادر می‌کند و متأسفانه رسانه‌ملی که رییس آن تنها عضو حقیقی و حقوقی شورای‌عالی فضای‌مجازی است، تبلیغات این کار خلاف قانون و خلاف شرع را عملیاتی و پخش می‌کند(!)

جالب است بدانیم در وزارت ارتباطات یک کمیسیونی هست به اسم تنظیم مقررات که سه عضو آن را دولت منصوب می‌کند و هر سه عضو آن از اصلاح‌طلبان معروف و وابسته به حزب منحله مشارکت هستند. آن‌وقت این شاخه مشارکت بود که تصویب کرد نسل مخابرات عوض شود! یعنی این‌گونه شورای‌عالی فضای‌مجازی را از گردونه تصمیم‌گیری در این عرصه مهم خارج کردند. شورای‌عالی فضای‌مجازی که سران سه قوه، رئوس ۱۲ وزارتخانه و نهاد مهم کشور ازجمله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی انتظامی و صداوسیما و کارشناسان این حوزه به انتخاب امام خامنه‌ای را در خود جای داده است، به‌راحتی توسط یک گروه کوچک دولتی دور زده می‌شود و صدای هیچ‌کس هم در نمی‌آید(!)

پیچ‌درپیچ‌های یک وزارتخانه

به‌عنوان نمونه در وزارت ارتباطات معاونت تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی، سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی، کمیسیون تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی و در شورای‌عالی فضای‌مجازی معاونت تنظیم مقررات مرکز ملی، کمیسیون عالی تنظیم مقررات و دبیرخانه تنظیم مقررات، تماماً یک مأموریت دارند! آقای جهانگرد که قبلاً از سوابقش در فتنه‌ها و سمت‌ها و عناوین پرشمارش در حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات گفته بودیم و ردش در همه جای وزارت ارتباطات دیده می‌شود، خود را یک بوروکرات می‌داند و بوروکرات‌ها معتقدند که آن‌قدر سازوکار ببند و با ایجاد این پیچ‌درپیچ‌ها هر کاری می‌خواهی انجام بده.

مافیاهای متعدد واردات پهنای باند و دلالان اطلاعات و کاسبان تجهیزات مخابراتی و دکان‌های عده‌ای در دامین و آی پی فروشی و کاسبی‌های تحریم و اهالی زد و بندهای حاشیه «دبلیو.اس.آی.اس» و «آی.سی.اِی.اِن» و درآمد تجار فیلترشکن‌ و قاچاقچی‌های پهنای باند همکار «اُ.تی.تی»های صهیونیستی و مجوز فروش‌ها و حق‌السهم بندی‌ها و مدیری که کارتابل خود را در خانه‌اش در آمریکا امضا می‌کند و ده‌ها راز مگوی دیگر حضرات هم بماند برای مجالی دیگر، به‌شرط حیات.

وزارتخانه‌ای با اختیارات سه قوه!

تنها به این بسنده کنم که وزارت ارتباطات یک پدیده است! این وزارتخانه هم اختیار قانون‌گذاری دارد، هم در بسیاری از حوزه‌ها انحصار در اجرا دارد و هم باید بر حسن انجام مأموریت‌های خودش نظارت کند! یعنی مثل مجلس قانون می‌گذارد، خلاف اصل ۴۴ در دولت انحصار اجرا دارد و مثل قوه‌قضاییه اختیار نظارت و حتی صدور حکم هم دارد و آن وقت است که به قول رییس‌جمهور وقتی همه این اختیارات یکجا جمع شود، فسادآور می‌شود!

اختیارات وسیع پنج‌تایی‌ها

در وزارت ارتباطات یک جایی هست به نام شورای‌عالی فناوری اطلاعات که اختیارات آن از شورای‌عالی فضای‌مجازی هم بسیار بیشتر است. باز در جای دیگر جایی هست به نام شورای‌عالی انفورماتیک که اختیارات بسیار زیادی دارد. شورای‌عالی اطلاع‌رسانی و شورای‌عالی افتا و... حدود پنج‌تا شورای‌عالی وجود دارد که با مصوبات مجلس یا مصوبه هیئت دولت، اختیاراتشان در بسیاری از حوزه‌های فضای‌مجازی به‌مراتب از شورای‌عالی فضای‌مجازی بیشتر است. شورای‌عالی فضای‌مجازی که توسط حضرت آقا راه‌اندازی شده و سران سه قوه و تمام نهادهای کشور هم از اعضای آن هستند را ببینید تا چه حد تضعیف کرده‌اند...

مجلسی‌ها هم کم گذاشتند

مجلس می‌بایست یک کارگروه تشکیل می‌داد و تمامی قوانین مغایر و یا موازی با شورای‌عالی فضای‌مجازی را ملغی می‌کرد و یا به نفع شورای‌عالی فضای‌مجازی تغییر می‌داد. باید بدانیم که این خواست رهبر انقلاب بوده است و نقل است که حضرت آقا در جلسات پیش از تشکیل شورای‌عالی فضای‌مجازی خطاب به آقای لاریجانی گفته بودند که شما در رابطه با این شورا قانون‌گذاری کنید و مشکلات و موانع آن را برطرف کنید ولی متأسفانه می‌بینیم که مجلس حتی یک ماده‌قانونی دراین‌باره تصویب نکرده است و سال گذشته با تصویب اعطای بودجه ۲۵۰۰ میلیارد تومانی برای شورای‌عالی فناوری اطلاعات، عملاً شورای‌عالی فضای‌مجازی را ازنظر مالی به زیر زیرمجموعه دولت تنزل داد! این شگفت‌انگیزترین کار مجلس اصول‌گرا بود!

یک نفر کابل بکشد ۲۴ نفر فکر محتوا باشند

۲۵ نفر عضو شورا هستند که فقط یک نفر آن‌ها فنی است که آن‌هم اگر بپذیریم آدم فنی است! فقط وزیر ارتباطات است و مابقی اعضا، محتوایی هستند. پیام این چینش حضرت آقا چیست؟ یعنی اهمیت مباحث فنی نسبت به مباحث محتوایی یک بیست‌وپنجم است؛ یعنی یک نفر کابل بکشد و ۲۴ نفر فکر کنند که از این کابل چه محتوایی عبور کند. آن‌وقت ببینید در وزارت ارتباطات چه خبر است. انواع رانت‌ها و مافیاهای پیچیده که برخی از آن‌ها را می‌توان به اسم‌ورسم نام برد جولان می‌دهند و برای زیرساخت تا محتوا تصمیم می‌گیرند! و این مثل آن است که مسئول خدماتی یک ساختمان، اداره تمام ساختمان و ترددها و تملک‌ها را به اختیار بگیرد!

پیام عدم حضور مدعیان

حتی عدم حضور برخی افراد مدعی در این حوزه در بین ۲۵ نفر خود نیز دارای پیام است. چرا اسم فردی که خود را پدر اینترنت ایران می‌داند در بین این افراد نیست؟ یا نام آن دیگری که خود را مغز متفکر فناوری اطلاعات در ایران می‌داند و یا آن‌یکی که می‌گوید توپولوژی شبکه و تمام تجهیزات بکار رفته در حوزه فناوری اطلاعات با نظر و تائید من خریداری و نصب شده است یا آن‌کسی که مدعی است تمام مدیران این حوزه دانشجویان او بوده‌اند و... در جمع اعضای شورای‌عالی فضای‌مجازی دیده نمی‌شود؟ به نظر می‌رسد پیام امام‌خامنه‌ای از عدم انتخاب این افراد این بوده است که باوجود و حضور برخی تفکرات پوسیده و وابسته نمی‌توان در فضای‌مجازی انقلاب کرد.

انقلاب اینترنتی آغاز می‌شود

اینکه حضرت آقا می‌گویند باید در فضای‌مجازی انقلاب صورت بگیرد دارای مفهوم است. به نظرم در یک تطبیق با انقلاب اسلامی، شورای‌عالی فضای‌مجازی در مرحله قبل از ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ است! حضرت آقاچهل دستور در رابطه با فضای‌مجازی به همه اعضای این شورا از سپاه و ناجا گرفته تا مجلس و دولت داده‌اند؛ که اگر این دستورات اجرایی می‌شد، اینترنت ایران و جهان متحول می‌شد ولی متأسفانه امروز بعد از گذشت حدود سه‌سال هیچ‌یک از آن‌ها اجرایی نشده است و برخی را دقیقاً مخالف عمل کرده‌اند که شرح آن‌ها بماند برای زمان دیگر؛ یعنی حضرت آقا با این دستورات یک اتمام‌حجت با مسئولین و خواص کرده‌اند و احتمالاً در سال آینده خود ایشان مستقیماً به موضوع ورود پیدا کنند. این می‌شود مرحله‌ای که حضرت امام در آن دوران مفهوم پیچیده کاپیتولاسیون را خیلی ساده و عامیانه توضیح دادند؛ که انقلاب نیز از همان نقطه شروع شد. الآن هم در فضای‌مجازی کاپیتولاسیون داریم؛ یعنی قوانین و مقررات کشور به نفع خارجی‌ها و کاملاً علیه مردم است.

چهل دستور برای یک انقلاب

انقلاب در فضای‌مجازی هم باید با همان شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی اتفاق بیفتد؛ یعنی اول باید ما استقلال داشته باشیم و بعد به آزادی برسیم تا بتوانیم یک مردم‌سالاری مبتنی بر آموزه‌های دین مبین اسلام ایجاد بکنیم که آن چهل دستور رهبر انقلاب نیز بر همین اساس پی‌ریزی شده است.

شورایی که خوابیده شد!

شورا به چند دلیل نتوانست کار بکند اول اینکه کسانی که از در بیرونشان کرده بودند از پنجره آمدند داخل و گردنه‌های اصلی مدیریتی شورا را گرفتند و اجازه برگزاری جلسات باکیفیت و اثرگذاری مطلوب را ندادند؛ یعنی در آخرین جلسه این شورا که قرار بوده ماهی یک‌بار تشکیل شود، تازه پس از سه‌سال به بیستمین جلسه رسیده است به کیفیت ارسال پیامک‌های تبلیغاتی پرداخته می‌شود و بعد از چند جلسه تصویب می‌شود که محتوای پیامک‌های تبلیغاتی باید قانونی باشد! دلیل دیگرش قوانین موازی و وجود شوراهایی با مأموریت‌ها مشابه و اختیارات قانونی فراتر از این شورا است. بعد می‌بینیم یک شورا با یک ساختمان عریض و طویل و نیروی انسانی فراوان، عملاً خروجی ندارد.

مأموریت اندرویدی اوباما

اوباما در اسفند سال ۸۹ در کنگره سخنرانی می‌کند که از او سؤال شده بود که بودجه کلان جنگ نرم علیه ایران را کجا خرج کرده‌اید. اوباما در بند اول گزارش خود به کنگره می‌گوید با بودجه جنگ نرم علیه مردم ایران، اندروید را وارد ایران کرده‌ام. بعد نگاه می‌کنیم می‌بینیم اسمارت فون ها اولین بار به‌صورت انحصاری توسط شرکت گسترش انفورماتیک ایران وارد کشور شدند که یک شرکت صددرصد‌دولتی است.

وقتی واردات اینترنت آمریکایی ده برابر می‌شود

وقتی اسنودن می‌گوید ۱۴میلیارد بسته اطلاعاتی طی یک ماه از ایران سرقت شده، معنی آن چیست؟ و نهادهای مسئول چه‌کار می‌کردند؟! در همان ماه که از ما ۱۴ میلیارد بسته اطلاعاتی سرقت شد از فرانسه که ازنظر وسعت و جمعیت اندازه کشور ماست، ۷۰ میلیون قطعه-داده سرقت شده که عکس‌العمل‌ها به آن را دیدیم. از آلمان که این‌همه سروصدا شد ۱۴۰میلیون سرقت شده است بر اساس همان سند، می‌بینیم در آلمان چه قانون‌هایی تصویب کردند. پارلمان آلمان قانونی تصویب کرد که حتی یک رأی منفی نداشت که خودشان گفتند این رأی بالا به یک قانون، در تاریخ آلمان بی‌سابقه است در این قانون بیان‌شده است که باید ما تمام حوزه شینگل را از اینترنت آمریکا جدا بکنیم. در اتحادیه اروپا قانون مشابهی تصویب می‌شود. در بلژیک و برزیل تصویب کردند که باید اینترنت آمریکایی را قطع کنیم. آن‌وقت در ایران تصویب کردند که اینترنت آمریکایی را ده برابرش بکنیم!

بر اساس زیرساخت‌های موجود و توسعه بدون برنامه آن الآن رئیس‌جمهور آمریکا می‌تواند دولت الکترونیک ما را قطع کند. چراکه «کیل سوئیچ اینترنت» زیردست اوباماست؛ یعنی اختیار دولت الکترونیک ما در دست رئیس‌جمهور دولتی است که با ایران اسلامی سر تخاصم و دشمنی دارد و وزیر ارتباطات ما دلال پهنای باند اینترنت و نماینده آژانس امنیت ملی آمریکا در ایران شده است و بجای سیاست‌های کلی نظام، در جمهوری اسلامی ایران سیاست‌های رسمی آمریکا اعمال می‌شود(!)

شاید اگر مردم ما این چیزها را بدانند و مطالبه کنند، ویروس‌های خطرناک وابستگی سخت‌تر و محدودتر رشد کنند و این اطلاع‌رسانی و ایجاد مطالبه وظیفه رسانه‌ها و به طریق اولاً رسانه‌های حزب‌اللهی است.




برچسب ها :

نیروهای انقلابی از وجود برخی محرومیت‌ها رنج می‌کشند
انقلاب اسلامی با آزادی فحشا و بی‌دینی مخالف است
پیام انقلاب پشت هیچ دیواری متوقف نخواهد شد
 
 
رئیس مرکز پژوهش علوم انسانی اسلامی صدرا، حجت‌الاسلام رضا غلامی در دهه فجر درباره «رمز ماندگاری انقلاب اسلامی» سخنرانی کرده است که متن آن در ادامه آمده است

متن کامل سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین رضا غلامی در مسجد حضرت ولی عصر (عج)، شهرک شهید محلاتی، که در تاریخ ۱۶ بهمن‌ماه سال جاری به مناسبت دهه مبارکه فجر صورت گرفت به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم،

الحمدلله رب العالمین، الصلاة والسلام علی رسول الله و علی آله الطیبین الطاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، و کان حقا علینا نصر المؤمنین.

سلام عرض می‌کنم خدمت برادران و خواهران عزیز و جا دارد سپاسگزاری کنم از جناب حجت الاسلام والمسلمین علیزاده، امام محترم مسجد ولی عصر (عج) شهرک شهید محلاتی که این فرصت را برای حقیر فراهم ساختند تا خدمتتان برسم.

همانطور که اعلام شده است، عنوان سخنرانی بنده، آینده انقلاب اسلامی است. البته من در این سخنرانی قصد ندارم درباره آینده انقلاب اسلامی گمانه زنی علمی کنم؛ این کار در جای خودش ممکن است ولی بحث امشب حقیر آینده نگری به روش تجربی نیست. هدف من در این سخنرانی، بررسی رمز ماندگاری انقلاب اسلامی است.

گفتمان واقع بینی، روشی منصفانه برای ارزیابی انقلاب اسلامی

در اینگونه بحث‌ها، قبل از هر چیز این پرسش مطرح است که شما چه ارزیابی‌ای از کارنامه ۳۵ ساله انقلاب اسلامی دارید؟ به بیان دیگر، آیا به انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن در ایران، نمره قبولی می‌دهید؟ برای پاسخگویی به این پرسش، ما نیازمند یک روش درست هستیم. بهترین روشی که می‌توانیم مورد استفاده قرار دهیم، «گفتمان واقع بینی» است که همواره مورد تاکید رهبر فرزانه انقلاب اسلامی است.

گفتمان واقع بینی یعنی چه؟ گفتمان واقع بینی یعنی اینکه: به عملکرد انقلاب و نظام سیاه و سفید نگاه نکنیم؛ نه منکر نقاط ضعف باشیم و نه منکر نقاط قوت، و به بیان دیگر، نقاط ضعف را در کنار نقاط قوت ببینیم.

فراموش نکنیم که سیاه نمایی و یأس پراکنی، یکی از برنامه‌های اصلی دشمن طی دهه‌های گذشته بوده است. آن‌ها با به راه انداختن ماشین دروغ سازی و شایعه پراکنی، در ۳۵ سال گذشته، از هر تلاشی برای ارائه تصویری غیر واقعی و مخدوش از انقلاب و نظام اسلامی دریغ نکرده‌اند. بنابراین، مراقب باشیم در ارزیابی انقلاب اسلامی تحت تأثیر فضاسازی دشمن قرار نگیریم و در پازل آن‌ها بازی نکنیم.

تأمین منافع ملی تنها در گرو تحقق اصول و آرمان‌های انقلاب است

قدم نخست برای ارزیابی انقلاب اسلامی، این است که اصول و آرمان‌های ناب انقلاب را به درستی بشناسیم و از بطن آن‌ها شاخص استخراج کنیم. در پرانتز عرض کنم که هر ملت اصیلی دارای یک یکسری اصول و آرمان هاست. برای ملت‌های اصیل، بین این اصول و آرمان‌ها نه تنها هیچ تضادی وجود ندارد، بلکه بدون تحقق آن‌ها امکان تأمین منافع بنیادین ملت وجود ندارد؛ لذا اینکه امروز عده‌ای می‌آیند و بین اصول و آرمان‌ها و منافع ملی القاء دوگانگی می‌کنند، یا ناشی از بی‌سوادی آن‌ها، یا ناشی از مخالفتشان با بخشی از اصول و آرمان‌های انقلاب اسلامی است؛ البته این‌ها جرأت هم ندارند مخالفت خود را ابراز کنند بنابراین، می‌آیند و بین منافع ملی و اصول و آرمان‌های انقلاب تقابل بوجود می‌آورند این در حالی است که از رهگذر نادیده گرفتن اصول و آرمان‌ها، تأمین هیچ منافعی برای ملت ما متصور نیست.

دوران سرسپردگی به عمال خارجی برای همیشه سپری شده است

خوب، ما در عرصه سیاسی چه اصول و آرمان‌های داریم؟ آیا ما به دنبال دست یابی به عالیترین سطح از استقلال سیاسی نبوده و نیستیم؟ یعنی نمی‌خواهیم کشور را از اسارت و بردگی نظام استکبار جهانی و مزدوران آن آزاد کنیم؟ حال پرسش من این است که وضع فعلی ما در زمینه استقلال سیاسی نسبت به دوران قبل از انقلاب اسلامی چگونه است؟ آیا ما امروز به برکت انقلاب، مجاهدت مردم و خون شهداء استقلال سیاسی نداریم؟ یقیناً می‌توانیم بگوییم، امروز هیچ کشوری به اندازه ایران اسلامی و انقلابی از استقلال سیاسی برخوردار نیست. دیگر گذشت آن دورانی که سفارتخانه‌ها و آدم‌های درجه دو و سه غربی برای ایران تعیین تکلیف کنند؛ و برای کشور ما رئیس انتخاب کنند.

نظارت شورای نگهبان ضامن مردم سالاری در ایران است

آیا ما با انقلاب اسلامی، به دنبال برچیده شدن بساط استبداد و خودکامگی و برقراری نظام مردم سالاری دینی نبودیم؟ آیا نمی‌خواستیم مردممان در چارچوب احکام مترقی و سعادت بخش اسلام و با آزادی کامل برای سرنوشت خودشان تصمیم بگیرند و مسؤلان کشور را انتخاب کنند؟ حال پرسش من این است که وضع امروز ایران با گذشته چگونه است؟ در این ۳۵ سالی که از عمر انقلاب سپری شده، تقریباً به طور میانگین، هر یک سال یک انتخابات آزاد در ایران برگزار شده و مردم ایران مسؤلان مختلف با سلایق و افکاری متفاوت را بر سر کار آورده‌اند. کدام کشور را سراغ دارید که میزان مشارکت مردم در انتخاباتش در حد ایران باشد؟ مردم در کشورهای غربی که خود را کانون و سرچشمه دموکراسی در جهان معرفی می‌کنند، در چه حدی در انتخابات شرکت می‌کنند؟

عده‌ای متأثر از دشمنان انقلاب می‌گویند با وجود نظارت استصوابی شورای نگهبان و تأیید صلاحیت‌ها از طرف این شورا، انتخابات در ایران آزاد نیست! سؤال من از این افراد این است که اولاً، کدام کشور را سراغ دارید که در خصوص تأیید صلاحیت نامزدهای انتخاباتی مکانیزمی نداشته باشد؟ ثانیاً، چگونه می‌توان قبول کرد که به اسم آزادی، افراد فاسد با پشتیبانی ثروتمندان یا قدرتهای خارجی وارد انتخابات شوند و کرسی‌های مسؤلیت را در کشور ما غصب کنند؟ آیا در چنین شرایطی، ملت ایران به اهداف مقدس خود خواهد رسید؟

امروز هیچ قدرتی جرأت تعرض به خاک ایران را ندارد

و اما در عرصه امنیتی، شرایط ما پس از پیروزی انقلاب اسلامی کاملاً ممتاز است. آنهایی که با تاریخ ایران خصوصاً تاریخ معاصر آشنایی دارند، تأیید می‌کنند که هر‌گاه در ایران جنگی رخ داده و به خاک کشورمان تعرضی صورت گرفته است، ملت ما در اثر بی‌لیاقتی شاهان و وزراء، بخشی از خاک خود را از دست داده است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ما جنگ ۸ ساله را پشت سر گذاشتیم و در این جنگ تحمیلی، همه قدرت‌های عالم پشت سر رژیم مفلوک بعث قرار گرفتند و از همه طرف ایران را تحت هجمه قرار دادند اما حتی یک وجب از خاک کشور هم به دشمن واگذار نشد.

امروز جمهوری اسلامی ایران به برکت انقلاب اسلامی از جهت دفاعی، در بهترین شرایط قرار دارد. نیروهای مسلح ما با وجود تحریم‌های مختلف، به خواتکایی رسیده‌اند و از حیث قدرت نظامی، از ارتش‌های بزرگ دنیا چیزی کم ندارند. دقت داشته باشید، اگر اینگونه نبود، بعد از جنگ ۸ ساله، دشمن یعنی خود امریکا، بار‌ها به خاک ما تجاوز کرده بود. اینکه دائماً می‌گویند درباره ایران، گزینه نظامی هم روی میز است، درست است لکن آن‌ها جرأت حمله نظامی علیه ایران را ندارند. البته این را هم تأکید کنم که قدرت دفاعی ما، بیش از آنکه ناشی از سلاح و تجهیزات پیشرفته نظامی باشد، ناشی از روحیه شهادت طلبی جوانان ماست؛ محصول غیرت و مردانگی و محصول فرهنگ عمیق ایثار و شهادت جوانان ماست. دشمن از این‌ها می‌ترسد.

شرایط فرهنگی کشور به مراتب از گذشته بهتر است

در حوزه فرهنگی، مگر ملت ایران به دنبال جاری و ساری شدن فرهنگ اسلامی و گرایش انبوه جوانان به اسلام عزیز نبوده و نیست؟ آیا ما به دنبال منهدم شدن بسترهای علنی فحشا در کشور نبودیم؟ در طول ۳۵ سال گذشته، دشمن در عرصه فرهنگ، دائماً ما را بمباران کرده است. قبلاً کجا این شبکه‌های ماهواره‌ای بود؟ کجا فضای مجازی به این گستردگی وجود داشت؟ خوب، از شما سئوال می‌کنم، وضع امروز ما از جهت فرهنگی با پیش از انقلاب اسلامی چگونه است؟ صد‌ها برابر بهتر است. هم اکنون، عده‌ای یا تحت تاثیر سیاه نمایی دشمن، یا برداشت‌های سطحی یا قطعه‌ای خود از وضع فرهنگی جامعه و تعمیم این برداشت به کل جامعه، می‌گویند در گذشته وضع بهتر بود! پس انصاف و واقع بینی کجا رفته است؟ بله، کسی نمی‌تواند منکر معضلات فرهنگی در کشور یا آسیب‌های اجتماعی که یا ناشی از هجمه فرهنگی غرب، و یا ناشی از کم کاری‌های دولت‌ها در عرصه فرهنگ است، باشد؛ نیروهای انقلابی بیش از همه از مشاهده معضلات رنج می‌کشند ولیکن واقعیت این است که امروز شرایط فرهنگی کشور یعنی دلبستگی مردم به شعائر و ارزش‌های دینی به مراتب و به مراتب بهتر از گذشته است و تحقیقات می‌دانی نیز این واقعیت را کاملاً تایید می‌کند.

پیام انقلاب پشت هیچ دیواری متوقف نخواهد شد

از سوی دیگر، و در عرصه جهانی، انقلاب اسلامی در زمینه نشر فرهنگ ناب اسلامی و بیدار کردن مسلمانان از خواب غفلت موفق عمل کرده است. به چهره امروز جهان نگاه کنید! چه تفاوت‌هایی با گذشته دیده می‌شود؟ پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، غربی‌ها می‌گفتند نظام کمونیستی را به سرعت شکست می‌دهند و اسلام سیاسی نیز که به کلی به حاشیه رفته و استحاله شده است، پس، به زودی جهان در قبضه ما خواهد بود! در واقع، غربی‌ها اساسا تصور نمی‌کردند یک انقلاب عظیم با زعامت یک مرجع عالی دینی آن هم شیعه، در ایران که کانون غربگرایی در خاورمیانه است شکل بگیرد و اسلام سیاسی را احیاء کند.

وقوع انقلاب اسلامی، در حقیقت به مثابه یک سکته مغزی برای نظام سلطه گر غرب بود و تداوم انقلاب و روشنگری‌های وسیعی که کرد، موانعی جدی و مستحکم در برابر حرکت ظالمانه غرب برای تسخیر جهان و استعمار نوین ملت‌ها بوجود آورد. البته پیام انقلاب اسلامی با پول و قدرت رسانه‌ای جهانی نشد؛ ما نه پولی برای این کار داشتیم و نه از مشابه بوق‌های رسانه‌ای غرب برخوردار بودیم لکن خاصیت حرف حق این است که به سرعت منتشر می‌شود و پشت هیچ دیواری متوقف نمی‌شود.

انقلاب اسلامی خودباوری را به جوانان ما برگرداند

و اما در عرصه علمی، وضع ما پیش از انقلاب اسلامی چگونه بود؟ چه تعداد دانشگاه و مرکز تحقیقاتی داشتیم؟ چه تعداد دانشجو به ویژه در مقاطع تحصیلات تکمیلی داشتیم؟ کشور ما در عرصه علم و نوآوری علمی چه رتبه‌ای داشت؟ اصلا رژیم غربگرای پهلوی، اجازه می‌داد که جوانان ایرانی توانایی‌ها و استعدادهای خود را باور کنند؟ خودباختگی را در دانشگاه‌های کشور رواج دادند و به دانشجویان و استادان اینگونه القاء کردند که ما بدون غرب هیچ چیز نیستیم و باید صبح و شب به طرف غرب سجده کنیم تا تکه نانی به طرف ما پرت کنند! ما حتی باور نداشتیم که از عهده تولید یک سوزن خیاطی هم بر می‌آییم. حالا چطور؟ امروز به برکت انقلاب اسلامی جوانان ایرانی به خودباوری رسیده‌اند. صد‌ها دانشگاه و مرکز پژوهشی بزرگ داریم. بیش از چهار و نیم میلیون دانشجو داریم که ۳۵% آن‌ها در مقطع تحصیلات تکمیلی تحصیل می‌کنند. از جهت علمی، رتبه ایران در بعضی عرصه‌های کلیدی نظیر دانش و فناوری هسته‌ای، نانو یا پزشکی و غیره زیر ۲۰ و حتی در مواردی زیر ۱۰ ارزیابی شده است.

انقلاب اسلامی با بخش مهمی از محرومیت‌ها مقابله کرده است

در عرصه اقتصادی، امروز همچنان مشکلات زیاد است. اما میزان فقر و محرومیت در دوران سیاه پهلوی چقدر بود؟ چند درصد از جامعه از امکانات زیربنایی برای زندگی نظیر جاده، برق، آب آشامیدنی یا مخابرات برخوردار بود؟ با روستا‌ها که آن زمان بیش از ۴۰% جمعیت کشور در روستا‌ها متمرکز بود چه برخوردی می‌شد؟ معادلات خانی و اشرافی چه بر سر روستایی آورده بود؟

قبل از انقلاب اسلامی، زندگی مرفه مخصوص عده‌ای خاص از مرتبطین به شاه و درباریان و امثالهم بود و اما امروز به برکت انقلاب و به برکت حرکت‌هایی نظیر جهاد سازندگی، بنیاد مسکن، کمیته امداد و غیره، بخش عمده‌ای از محرومین جامعه از یک زندگی عادی برخوردارند. حقیقتا نظام اسلامی در جهت محرومیت زدایی کارهایی بزرگی کرده است هرچند فاصله ما با نقطه مطلوب زیاد است. در تحلیل شرایط اقتصادی نباید تاثیر فشار‌ها و تحریم‌های ظالمانه غرب طی ۳۵ سال گذشته را نادیده گرفت.

البته ما به لطف الهی بخشی از تهدیدات ناشی از تحریم‌ها را به فرصت تبدیل کرده‌ایم اما کسی نمی‌تواند تأثیرات سوء تحریم‌ها بر اقتصاد ایران را منکر شود. البته بی‌برنامگی‌ها، بی‌عرضگی‌ها و غلط کاری بعضی مدیران هم هست. دولت‌ها طی ۳۵ سال سپری شده، به مراتب بهتر از این می‌توانستند کار کنند لکن یقینا اگر این تحریم‌های ظالمانه نبود، وضع اقتصادی کشور اینگونه نبود.

نیروهای انقلابی از وجود برخی محرومیت‌ها رنج می‌کشند

نیروهای انقلابی امروز از وجود برخی محرومیت‌ها در کشور رنج می‌کشند. کسی تصور نکند ما‌ها نسبت به مشکلات مردم در بعضی شهر‌ها، نسبت به معضل بی‌کاری بخشی از جوان‌ها درد نمی‌کشیم. هنوز خیلی از امکانات، عادلانه در کشور توزیع نشده و کارهای نشده فراوان است با این وجود، عرض من این است که باید در تحلیل شرایط اقتصادی کشور منصف بود و بلندگوی دشمن نشد.

پس جمعبندی ما از کارنامه انقلاب این است که بله، علی رغم ضعف‌ها و کمبودهایی که در عرصه‌های گوناگون داریم، و باید برای رفع آن‌ها مجاهدت کنیم، و با وجود مانع تراشی‌های مداوم دشمن، انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن در این ۳۵ سال، توفیقات بزرگی داشته است. این را تأکید می‌کنم که ما باید برای توفیق انقلاب اسلامی با همه وجود مجاهدت کنیم. این انقلاب امانت الهی دست ماست؛ یکی از بزرگ‌ترین آرزوهای تاریخی مسلمانان، شیعیان و پیروان اهل بیت (ع)، علماء و بزرگان این بود که روزی حاکمیت اسلامی با محوریت ولایت فقیه برقرار گردد. خوب، این اتفاق عظیم در دوران حیات ما افتاده است. مبادا نسبت به این انقلاب بی‌مهری کنیم و در انجام تکلیف الهی خودمان سستی کنیم.

البته نقش امداد الهی را هم نباید نادیده گرفت. توفیقات را به خودمان نسبت ندهیم. منبع همه موفقیت‌ها خداست. اگر نبود لطف و فضل الهی، و اگر نبود دعای حضرت ولی عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء)، هر یک از این هجمات برای از دست رفتن انقلاب و بازگشت به دوران سیاه قبل یعنی عصر استبداد و بی‌دینی کافی بود. خداوند بر ملت مؤمن ایران منت نهاد و آنان را بر دشمنان انقلاب پیروز کرد چراکه مردم ایران برای خدا قیام کردند و بنا به وعده قطعی الهی، ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم.

پایایی انقلاب منوط به تحقق اصول و آرمان‌های انقلاب اسلامی است

حال وقتی می‌خواهیم درباره آینده انقلاب اسلامی صحبت کنیم، پرسش نخست این است که پایایی و مانایی این انقلاب به چه چیزهایی است؟ به ظاهر و صورت انقلاب یا به سیرت و جوهر انقلاب؟ آیا ما باید به همین که جمهوری اسلامی به شکل تشریفاتی استمرار داشته باشد دل خوش کنیم یا نه، ما به دنبال حیات حقیقی انقلاب و نظام اسلامی هستیم؟ البته صورت انقلاب هم در جای خود مهم است لکن وظیفه اصلی آن حراست از گوهر و مغز انقلاب است. خوب، جوهر انقلاب را در چه عناصری می‌بایست جستجو کرد؟ همانطور که اشاره کردم، این عناصر‌‌ همان اصول و آرمان‌های ناب انقلاب است.

انقلاب اسلامی با آزادی فحشا و بی‌دینی مخالف است

در این صورت باید دید، آیا ملت و نظام ما می‌تواند در آینده استقلال سیاسی خود را حفظ کند؟ آیا می‌تواند از مردم سالاری دینی پاسداری کند؟ آیا می‌تواند از نعمت عظیم ولایت فقیه حراست کند؟ آیا می‌تواند همچنان در جهت استقرار فرهنگ اسلامی در زندگی فردی و جمعی خودش پافشاری کند؟ در این ۳۵ سال، خیلی‌ها تلاش کردند فرهنگ اسلامی را از ما بگیرند و فضای جامعه را آلوده کنند. حتی عده‌ای از امکانات نظام علیه فرهنگ اسلامی بهره بردند. مجوز به فلان فیلم کثیف، مجوز به فلان کتاب مبتذل یا به فلان خواننده و غیره. می‌خواهند حساسیت‌ها را از بین ببرند و منکر را در جامعه عادی کنند. ملت ما اگر در مقابل این خباثت‌های به ظاهر فرهنگی بایستد، انقلاب ماندگار خواهد شد و الا بدون رودربایستی باید گفت، انقلاب شکست خواهد خورد. در اینجا کسی تصور نکند انقلاب اسلامی با آزادی فرهنگی مخالف است! خیر، ما طالب آزادی هستیم و حاضریم جان خود را هم برای آزادی بدهیم اما آزادی فضائل انسانی نه آزادی فساد؛ نه آزادی زدن ریشه‌های دین و اخلاق؛ نه آزادی توطئه علیه ملت.

ملت ایران هیچگاه به آمریکا دست دوستی نخواهد داد

از طرف دیگر، این سؤال مطرح است که آیا ملت و نظام ما در آینده می‌تواند همچنان در برابر نظام سلطه و ظلم در دنیا ایستادگی کند و آن را به سمت اضمحلال پیش ببرد؟ توجه داشته باشید که حیات انقلاب به این است که هیچوقت با امریکای جنایت کار دست دوستی ندهیم. حتی مسؤلان ما حق ندارند ادای دوستی با امریکا را هم در آورند. به همین خاطر ملت ما قدم زدن مسؤل ایرانی با وزیرخارجه دولت ستمگر امریکا را هم تحمل نخواهد کرد و فرد خاطی را به دلیل این حرکت مضحک و خلاف منافع ملی توبیخ می‌کند.

بعضی ساده لوحانه می‌گویند شما با آمریکایی‌ها چه کار دارید؟ بگذارید خصومت‌ها پایان بپذیرد. پاسخ ما این است که این آمریکایی‌ها هستند که دست از سر ما و ملت‌های مستقل بر نمی‌دارند؛ این‌ها هستند که هر روز برای تحصیل منافع نامشروعشان دست به جنایت می‌زنند. آمریکایی‌ها هستند که از پهلوی دوم به بعد، هر روز علیه ملت ایران دسیسه کرده‌اند. ذات رژیم ایالات متحده هم خراب است لذا هیچ تضمینی وجود ندارد تا زمانی که بخواهیم اصول و آرمان‌های انقلابی خود را حفظ کنیم، دست از سر ما بر دارند. به همین دلیل است که می‌گوییم قضیه انرژی هسته‌ای بهانه‌ای بیش نیست. این قضیه تمام شود، قضیه جدیدی شروع می‌شود. آن‌ها به چیزی جز تسلیم ملت ایران راضی نخواهند شد.

امروز سخنان شبه روشنفکران عهد قجری توسط بعضی‌ها تکرار می‌شود

از سوی دیگر، باید دید، آیا ملت ایران در آینده می‌تواند با اتکاء به توانایی‌ها و ظرفیت‌های منحصر به فرد خود، کشورش را به پیشرفت برساند؟ آیا می‌تواند با پلمپ کردن چاه‌های نفت خود، که مانع تحرک اساسی کشور شده، اهدافش را محقق کند؟ ما دنبال پیشرفت برون زا و تشریفاتی نیستیم. این معنای پیشرفت نیست که مانند بعضی از کشورهای حاشیه خلیج فارس، منابع و سرنوشت خودمان را به دست غربی‌ها بدهیم و آن‌ها لعاب توسعه را به کشورمان بزنند! ما می‌خواهیم با دست خودمان کشورمان را به عالیترین سطح از پیشرفت برسانیم هر چند از فرصت عادلانه برای تعامل با دیگران نیز صرف نظر نمی‌کنیم. امروز بعضی‌ها سخن روشنفکران عهد قجری را تکرار می‌کنند که برای پیشرفته شدن باید از فرق سر تا نوک پا غربی شد! اتفاقا ما بر عکس این سخن مرتجعانه، می‌گوییم غربی شدن یعنی عقب ماندگی، یعنی درجا زدن. ما زمانی به پیشرفت حقیقی دست پیدا می‌کنیم که از غرب عبور کنیم.

در گفتمان انقلاب اسلامی، پابرهنه‌ها ولی نعمت ما هستند

موضوع دیگری که پایایی انقلاب در گرو آن است، موضوع عدالت گستری و فقر زدایی است. باید توجه داشت، هرگاه دغدغه عدالت و محرومیت زدایی از بین رفت، آن روز انقلاب به آخر خط رسیده است. ما باید بدون وقفه برای پایان دادن به بی‌عدالتی‌ها تلاش کنیم. این سزاوار نیست که عده‌ای در کشور از همه نوع امکاناتی برخوردار باشند و عده‌ای دیگر در تأمین نان شب خود مشکل داشته باشند. این یک مساله حیاتی است. نظام اسلامی به مثابه یک اصل، پابرهنه‌ها را ولی نعمت خود می‌داند و هیچ چیز نباید بین نظام و قشر مستضعف فاصله بیندازد.

به هر حال، اگر پاسخ ما به سؤالاتی که طرح کردم مثبت باشد؛ یعنی حاضر باشیم پای اصول و آرمان‌های انقلاب بایستیم، شک نکنیم که هیچ عاملی نمی‌تواند به انقلاب ضربه بزند و آن را شکست بدهد. در غیر اینصورت، روشن است که شانسی برای ماندگاری انقلاب نیست هرچند ممکن است شکل و ظاهر آن حفظ شود.

اگر ولی فقیه نبود، بار‌ها استبداد را در لباس‌های گوناگون به کشور بر می‌گرداندند

علاوه بر این‌ها، ما برای آینده، به دو عنصر کلیدی نیاز مبرم داریم: یکی از این عناصر ولایت فقیه است. دقت داشته باشید که ضامن استقلال کشور، ضامن جمهوریت و مردم سالاری و از همه مهم‌تر، ضامن اسلامیت نظام، ولایت فقیه است. اگر ولایت فقیه نباشد، ظرف چند ماه استبداد را در لباس‌های گوناگون به کشور بر می‌گردانند. مقام معظم رهبری در چهارمین نشست اندیشه راهبردی که با موضوع آزادی برگزار شد، فرمودند اگر امام (ره) نبود، عده‌ای‌‌ همان سالهای نخست انقلاب استبداد را به کشور بر می‌گرداندند. مگر در فتنه ۸۸ می‌خواستند چه کار کنند؟ می‌خواستند جلوی رأی مردم و جلوی جمهوریت و مردم سالاری بایستند و با تحمیل میرحسین موسوی از طریق فشار و خشونت، ایران را دوباره استبداد زده کنند لکن ولی فقیه این اجازه را به آنان نداد.

کشور ما با مدل‌های غربی به پیشرفت نخواهد رسید

عنصر دوم، الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است. نباید از نظر دور داشت که با مدل‌های غربی نمی‌توان کشور را به پیشرفت رساند. مدل‌های غربی، جدای از مشکل مشروعیت، با مشکل کارآمدی نیز روبروست. امروز دلیل شکل گیری جنبش وال استریت در امریکا و اروپا چیست؟ شعار مردم در غرب جز این است که شر نظام سرمایه داری را از سرمان کم کنید؟ آن‌ها دارند با صدایی بلند از مظالم نظام سرمایه داری و حاکمیت ۱ درصد بر ۹۹ درصد سخن می‌گویند؛ حال با چه منطقی باید در موضوع پیشرفت پای خود را جای پای غربی‌ها بگذاریم؟!

در آخر عرایض قصد دارم توجه شما را به یک موضوع فوق مهم جلب کنم و آن، رمز اصلی پیروزی انقلاب اسلامی در آینده است. رمز اصلی موفقیت، اعتماد و اتکاء تام به خداوند متعال و فهم و درک حرکت توحیدی و اقتصادات آن است. رمز اصلی توفیق این است که باور کنیم حق ماندنی و باطل رفتنی است و تا زمانیکه در مسیر حق باشیم موفقیم. باید بدانیم که نهایتا جریان مؤمنین در این دنیا پیروزند و خداوند این حق را بر خود مسلم ساخته است که این اتفاق بیفتد. و کان حقا علینا نصر المؤمنین. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

منبع: تسنیم




برچسب ها :

لبخند در جنگ

گراي ديده بان و خمپاره چي هاي تازه كار
 
یک روز که مشغول دیده بانی بودم، هدفی را در دوربین دیدم و با بی سیم به آن ها گفتم یک گلوله خمپاره بیندازید
 
 
به گزارش پایگاه خبری انصار حزب الله، وبلاگ "سپهر حزب‌الله" نوشت:

يكي از رزمندگان ايران اسلامي در سالهای دفاع مقدس، خاطره طنز جالبي از میان خاطرات شنیدنی خود را از ایامی که در اوایل جنگ در مناطق غرب کشور به دیده بانی در جبهه مشغول بوده است این گونه روایت می کند:

در اوایل دوران جنگ تحمیلی در منطقه سر پل ذهاب دیده بانی و آتش خمپاره ها را هدایت می کردم. آن ایام تعدادی از نیروهای داوطلب مردمی درجبهه های جنگ حضور داشتند که آموزش های نظامی مورد نیاز از جمله استفاده از ادوات و تسليحات مختلف را طی نکرده بودند ولی به جهت شرایط آن روزهای جنگ و کمبود نیروی متخصص نظامی، از آن ها در واحد هاي مختلف استفاده می شد. چند نفر از نیروهای تازه وارد را به واحد ادوات ،قسمت خمپاره ی ۸۱ فرستاده و در یک آموزش مختصر و ساده برای استفاده از قبضه خمپاره به آنها این طور توضیح داده بودند که این خمپاره ی ۸۱ است و این گلوله خمپاره، شما فقط این تكه فلزی را که ضامن گلوله است خارج کنید، بعد آن را داخل لوله ی خمپاره بیندازید که به سمت هدف شلیک شود.



یک روز که مشغول دیده بانی بودم، هدفی را در دوربین دیدم و با بی سیم به آن ها گفتم یک گلوله خمپاره بیندازید، آن ها گلوله ای شلیک کردند که به فاصله ی ۱۰۰ متری در سمت چپ هدف اصابت کرد، دوباره گفتم ۱۰۰ تا به راست، یک گلوله ی دیگر شلیک کنید؛ منتظرماندم و بعد از چند دقیقه گلوله ی دوم شلیک شد، گلوله ۱۰۰ متر عقب تر از هدف به زمین خورد؛ من که هدف را در دوربین می دیدم به آنها گفتم ۱۰۰ متر به جلو اضافه کنید و باز هم منتظر شدم، این بار دیدم که شلیک خمپاره خیلی طول کشید، وقتی از پشت بی سیم سوال کردم که پس چرا گلوله ی خمپاره را به سمت هدف شلیک نمی کنید، در جواب گفتند که ۵۰ متر بیشتر نمی توانیم برویم، جلوی ما دره است؛ از شنیدن این حرف تعجب کردم و معنی آن را نفهمیدم، کمی بعد متوجه شدم که این ها برای شلیک به سمت هدف، کل قبضه ی خمپاره انداز را که شامل: سینی، لوله و دو پایه است به همراه گلوله ی خمپاره برمی دارند و به این طرف و آن طرف برده و جا به جا می کنند و با توجه به گرايي كه من از هدف اعلام مي كنم نسبت به آن دور و نزديك مي شوند و از دستگیره های برد و سمت روی قبضه خمپاره انداز استفاده نمی کنند. البته اين اتفاق خيلي هم عجيب نبود، چون آموزش كافي براي استفاده از قبضه ي خمپاره انداز را نديده و نسبت به تنظيم برد و سمت آشنايي نداش
.



برچسب ها :

وقتی متهم اصلی، محرومان می‌شوند!
تصویر روشنفکران از طبقه مستضعف در جشنواره فجر
 
 
متأسفانه اکثریت قریب به اتفاق فیلم های سی و سومین جشنواره فیلم فجر، آن‌قدر بی حس و حال و بد ریتم هستند که در این میان، اگر فیلمی ضرباهنگ و سروشکل استانداردی داشته باشد می تواند همه را مرعوب خودش کند...
پایگاه خبری انصارحزب الله:جشنواره فیلم فجر سال هاست به کارزاری برای تبلیغ و حمایت از سینمای شبه روشنفکری تبدیل شده است و سایر جریان های سینمایی ما در این جشنواره، منزوی هستند. این نوع فیلم ها، نگره خاصی به جامعه و دنیای پیرامون دارند. «رخ دیوانه» و «دوران عاشقی» نمونه هایی از نوع نگاه به مسائل اجتماعی در جشنواره فجر امسال است.

رخ دیوانه؛ مرگ محرومان در شطرنج طبقات

فیلم «رخ دیوانه» به کارگردانی ابوالحسن داوودی را می توان أثری خوش نقش و نگار اما درون تهی دانست. این فیلم، مجموعه ای از کلیشه هایی است که با حداقل بداعت و خلاقیت در ایده پردازی با روکشی پر از زرق و برق ظاهری به تصویر کشیده شده.

متأسفانه اکثریت قریب به اتفاق فیلم های سی و سومین جشنواره فیلم فجر، آن‌قدر بی حس و حال و بد ریتم هستند که در این میان، اگر فیلمی ضرباهنگ و سروشکل استانداردی داشته باشد می تواند همه را مرعوب خودش کند. درست مانند آنچه درباره فیلم هایی چون «رخ دیوانه» و «عصر یخبندان» پیش آمده است. مسلم است که در خیل پرحجم فیلم های کشدار و خواب آور، چنین فیلم هایی کدخدا می شوند!

«رخ دیوانه» با وجود خوش ساخت بودن اما هیچ حرف تازه ای برای گفتن ندارد. جوانان فیلم، همان تصویر صدها بار تکرار شده در سینمای سال های اخیر ایران را دارند، بدون اندکی نوآوری و تازگی. جوانانی که یا آس و پاس و طغیانگر هستند، یا مشتی بچه پولدار عشق فرنگ! چیزی که به عنوان «جوان ایرانی» در سینمای ما به نمایش در می آید، خارج از این دو حالت نیست. فیلمسازان ما یا همه گروه ها و طیف های نسل جوان را نمی بینند و یا نمی خواهند ببینند!

گفته می شود که تولید فیلم «رخ دیوانه» به شش سال قبل بر می گردد، اما محتوای فیلم به ماجراهای چند ماه قبل صفحه «بچه پولدارها» در شبکه های اجتماعی شباهت دارد؛ چند جوان متعلق به خانواده‌های ثروتمند که وجه مشترک همه آن ها «بی پدر و مادر» بودن است، یک گروه در فضای مجازی تشکیل داده اند. برخی از آن ها از شدت رفاه زدگی، برای تفریح و خوشگذرانی، ماشین های گران قیمت خود را به در و دیوار می کوبند و می خندند!

اما در این میان دو جوان از طبقه کم درآمد با آن ها بُر می خورند. محور اصلی مضمون فیلم «رخ دیوانه» قرار گرفتن تعدادی جوان از دو قشر متفاوت اقتصادی در یک موقعیت خاص است. البته نگاه فیلم به این موقعیت اصلا بی طرفانه نیست. این فیلم به طور آشکار، به حمایت از «بچه پولدارها» پرداخته است. به زعم فیلم، فشارهای جاری بر قشر فرودست جامعه نه به دلیل مناسبات غلط اقتصادی، بلکه ناشی از بدرفتاری این آدم هاست. با فیلمی روبرو هستیم که می گوید فرزندان کاخ نشین ها، آن گونه که همه فکر می کنند نیستند و حتی در جوانمردی از سایر مردم هم سبقت می گیرند و بچه های پایین شهری نامرد و ریاکار هستند و برای پول دست به هر کاری می زنند! در نهایت نیز این پولدارهای فیلم هستند که باقی می مانند و راه خود را می روند و محروم های فیلم، به دست همدیگر کشته می شوند.

مضامین اخلاقی و اجتماعی «رخ دیوانه» نیز از شدت کهنگی بوی نا می دهند! معمولا در این جور فیلم ها انواع و اقسام جرائم و رفتارهای بزهناک به خورد مخاطب داده می‌شود و سرانجام همه چیز با یک پیام سطحی و شعاری جمع می شود. پیام هایی از این دست که دروغ و کلاهبرداری کار بدی است، یک روزه نمی توان میلیاردر شد، فقیرها باید دست از حسادت به پولدارها بردارند و ... به همین پیش پا افتادگی! تصور بیمار «ایرانیان به طور ژنتیک دروغگو» هستند که اول بار در «جدایی نادر از سیمین» مطرح شده بود و به برخی دیگر از فیلم ها سرایت کرد، در «رخ دیوانه» هم به نمایش در آمده است. چون همه فیلم بر پایه دروغ و فریبکاری آدم ها به یکدیگر شکل گرفته است.

نقش آفرینی بازیگران فیلم نیز همه تکراری است؛ طناز طباطبایی عین نقش خود در فیلم «مرهم» را تکرار می کند، ساعد سهیلی مشابه «کلاشینکف» است، امیر محمدزند مانند سریال «مثل شیشه» پلیس شده است، بیژن امکانیان همان پدر شیک و ثروتمند اما مستأصل و درمانده «تقاطع» است و صابر ابر هم همان صابر ابر همیشگی است.
نمی توان «رخ دیوانه» را فیلمی درباره شبکه های اجتماعی دانست. این سوژه در فیلم محو است و فراز و نشیب های روایی فیلم هیچ ربطی به فیس بوک ندارد. وقتی می توانیم بگوییم یک فیلم به آسیب شناسی یا تحلیل شبکه های اجتماعی پرداخته که این موضوع نقشی محوری و عامل را در فیلم بازی کند که در این فیلم این گونه نیست.

دوران عاشقی؛ تحقیر جنوب شهری ها

فیلم «دوران عاشقی» ساخته علیرضا رئیسیان نیز ازجمله فیلم های سی و سومین جشنواره فیلم فجر است که تصویری منفی و بدسیرت از قشر مستضعف جاممعه نمایش می دهد. محور اصلی روایت فیلم، خیانت است؛ داستان تکراری زن هایی که به شوهرشان مشکوک هستند و مردهایی که برای تنوع زن دوم می گیرند!

شخصیت اصلی فیلم، وکیلی به نام بیتا تمدن (با بازی لیلا حاتمی) است. زن ثروتمندی که مظهر ایثار، انسانیت و «تمدن» است. تضاد شخصیت موقر و تحسین برانگیز او با تصویر تحقیر آمیزی که فیلم از مردم جنوب تهران نشان می دهد، زننده است. حضور چند دقیقه ای خانم وکیل ثروتمند و باکلاس در یکی از محله های فقیرنشین پایین شهر، با سرقت ماشین او همراه می شود. البته او آن‌قدر بزرگ‌منش است که دزد ماشین خود را می بخشد! یکی از موکل های او، دختر فقیری است که همسر موقت مردی شده که به وی ظلم کرده است. وقتی خانم تمدن در دادگاه به سود او به پیروزی می رسد، همین دختر فقیر به خاطر مشتی پول همه چیز را به هم می ریزد و موجب باخت تمدن می شود.

آرش فهیم
منبع: کیهان



برچسب ها :

گزینه های روی میز ملت
ضربه متقابل ملت انقلابی در یوم‌ الله حضور
چهارشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۳:۵۰
 
از سربند‌های "من انقلابی‌ام" جوانان ، آتش زدن پرچم‌های آمریکا ،اسرائیل و انگلیس تا محکوم کردن توهین به پیامبر مهربانی‌ها و کنایه به پیاده‌روی نابجای ظریف و جان‌کری با حمل دست‌نوشت‌هایی به حضور مردم در این همایش باشکوه ملی جلوه دیگری بخشیده بود....

پایگاه خبری انصارحزب الله: "ملت ایران در روز ۲۲ بهمن نشان خواهد داد که زیر بار حرف زور نمی رود و پاسخ هر تحقیر کننده ای را نیز با ضربه متقابل خواهد داد." این بخشی از بیانات رهبر عظیم شان در دیدار با فرماندهان نیروی هوایی ارتش در نوزدهم بهمن ماه بود. و سه روز بعد یعنی در روز ۲۲بهمن‌ماه مردم باحضور تاریخی و حماسه‌ساز، در سراسر کشور ضربه متقابل خود را زدند.



راهپیمایی یوم‌الله ۲۲ بهمن با حضور گسترده اقشار مختلف مردم در تهران و بیش از یک هزار شهر و شهرستان و ۵۰۰۰ روستای سراسرکشور برگزار شد. ملت ایران بار دیگر با حضور سراسری در جشن آغاز سی و هفتمین سال پیروزی انقلاب اسلامی، با شور نشاط و یکپارچه پاسخ دندان شکنی به تهدیدات دشمنان دادند و راه «مقاومت، پیشرفت و تعالی» را گزینه های روی میز دولتمردان برای عبور از گردنه های سخت دوران دانستند. امسال مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن علاوه بر شعارهای انقلابی، شعارهایی پیرامون مقابله با داعش سر می‌دادند.و با در دست گرفتن عکس شهدای مدافع حرم جای آنها را در این جشن ملی خالی کردند.



گرد و غبار سنگین و شرایط نامناسب جوی در خوزستان نتوانست مانع حضور انبوه، متراکم و پرشور مردم در راهپیمایی امسال شود و مردم استان شانه به شانه هم در راهپیمایی حضور پیدا کردند.

در تهران همزمان با حضور مردم در خیابان‌های منتهی به میدان آزادی رحمت‌اللهی باریدن گرفت. راهپیمایان با حمل پلاکاردهای با عنوان "ما فقط از توافق خوب حمایت می‌کنیم" به تلاش دشمنان انقلاب اسلامی برای فرسایشی کردن مذاکرات هسته‌‌ای و بهره‌برداری یک طرفه از توافق هسته‌ای، واکنش نشان دادند.



از سربند‌های "من انقلابی‌ام" جوانان ، آتش زدن پرچم‌های آمریکا ،اسرائیل و انگلیس تا محکوم کردن توهین به پیامبر مهربانی‌ها و کنایه به پیاده‌روی نابجای ظریف و جان‌کری با حمل دست‌نوشت‌هایی به حضور مردم در این همایش باشکوه ملی جلوه دیگری بخشیده بود.

راهپیمایان تهرانی با پخش پوسترهایی درخصوص فرمان ۸ ماده‌ای رهبر معظم انقلاب درباره مبارزه با مفاسد اقتصادی خواستار اقدام قاطع قوه قضائیه در برابر متخلفان شدند.



ماکت‌های پهپاد آرکیو ۱۷۰ ایرانی نیز در برخی از زوایای راهپیمایی به چشم می‌آمد. بر روی این ماکت‌ها جمله‌ای از امام خمینی(ره) «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند» و جمله‌ای از رهبرانقلاب «ما جهاد با صهیونیست‌ها را واجب می‌دانیم» نقش بسته بود.

در این همایش باشکوه رئیس جمهور در سخنانی با اشاره به حفظ آرمان‌ها و ارزش‌های اسلامی و انقلابی گفت: ما استقلال را آسان به دست نیاوردیم تا آسان از دست بدهیم، استقلال به معنای بیگانه‌ستیزی و بیگانه‌هراسی نیست. استقلال به معنای آن است که ما روی پای خود ایستاده‌ایم، اراده مردم حاکم است و نخواهیم گذاشت هیچ ابر قدرتی در اراده ملی ملت بزرگ ایران تاثیر بگذارد. روحانی افزود: اینکه می‌گویند ایران به خاطر تحریم‌ پای میز مذاکره آمد، دروغ می‌گویند؛ اگر فکر می‌کنید ایران به خاطر تحریم تسلیم شده چرا به تحریم ادامه نمی‌دهید.

در پایان مراسم راهپیمایی ۲۲بهمن قطعنامه‌ای در ۱۰ بند قرائت شد. دربخشی از این قطعنامه آمده است: ملت فهیم و آزاده ایران، با توجه به سناریوهای مستمر و زنجیره‌ای نظام سلطه و استکبار از تهدید، تحریم و تحریک تا جنگ نرم و تلاش برای بیگانه‌سازی نسل جوان با حقایق و دستاوردهای انقلاب اسلامی و القای دروغ و چهره‌ای وارونه از انقلاب، امام و رهبری و مأیوس‌ساختن مردم نسبت به آینده انقلاب و کشور، برنامه‌ها و اقدامات قوای سه‌گانه ـ به‌ویژه قوه مجریه ـ در حل مشکلات اقتصادی و دغدغه‌های فرهنگی و مقابله با نفوذ فتنه‌گران و چهره‌های وابسته به اردوگاه لیبرال سرمایه‌داری غرب را ناکافی دانسته و از آنان می‌خواهد با تدبیر، هماهنگی و همت جهادی مطالبات عمومی در این عرصه‌‌ها را محقق ساخته و دشمنان داخلی و خارجی را در پیگیری راهبرد "ایجاد فاصله بین ملت با انقلاب و نظام" مأیوس و ناامید سازند.

گفتنی است علاوه بر حضور مسئولان کشوری و لشکری و ۴۰۰ میهمان خارجی از ۳۰ کشور جهان، امسال بیش از ۲۶۵ خبرنگار خارجی و ۱۵۰۰ خبرنگار ، عکاس و عوامل تصویر برداری و خبری داخلی (در تهران ) وبیش از ۲۸۰۰ خبرنگار،عکاس و تصویربردار در تمامی استانهای کشور مراسم ۲۲ بهمن را در سراسر کشور، پوشش خبری ـ تصویری دادند.




برچسب ها :

محمود احمدی نژاد عزادار شد

چهارشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۴:۰۵
 
دکتر محمود احمدی نژاد پس از وداع با مادر مکرمه اش در یکی از بیمارستانهای تهران برای حضور در راهپیمایی عظیم و دشمن شکن ۲۲ بهمن عازم خیابان آزادی شد.

به گزارش مشرق به نقل از دولت بهار، ساعتی پیش بانو سیده فاطمه قادری، والده ماجده دکتر محمود احمدی نژاد دار فانی را وداع گفت. رییس جمهور سابق پس از وداع با مادر مکرمه اش در یکی از بیمارستانهای تهران برای حضور در راهپیمایی عظیم و دشمن شکن ۲۲ بهمن عازم خیابان آزادی شد.



برچسب ها :

عکس/حضور سعیدجلیلی در جمع راهپیمایان مردم‌اهواز

 
 


به گزارش فارس سعید جلیلی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام امروز همراه با مردم اهواز بدون ماسک در راهپیمایی یوم‌الله ۲۲ بهمن‌ماه حضور یافت.




برچسب ها :

بررسي شرايط اقتصادي و معيشتي و رفاهی مردم قبل و بعد از پیروزی انقلاب

رشد متوازن و پرشتاب و افزایش قدرت خرید مردم

سه شنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۸:۲۲
 
بر خلاف تصور عوام، علیرغم تمام مشکلات مورد اشاره و فراز و فرودهای فراوان بخش اقتصادی ، در نهایت وضعیت اقتصادی کشور پس از انقلاب از رشد متوازن و پرشتابی برخوردار بوده و با اینکه به علت پیشرفت فن‌آوری‌های نوین ، نیازها و خواسته های زندگی مردم متحول و دچار تعدد و تنوع فراوان شده است ، اما طی این مدت ، قدرت خرید مردم به طور نسبی افزایش یافته است
 
هجمه‌ها و كارشكني‌ها

 پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، کارشکنی‌های بیگانگان سبب شد تولید نفت کشور از ۶ میلیون بشکه در روز به ۴ میلیون و صادرات آن از ۵/۵ میلیون بشکه به ۴/۲ میلیون بشکه در روز کاهش ‌یابد و متقابلاً میزان مصرف داخلی با افزایش بیش از سه برابری مواجه‌شده و به‌تدریج از نیم میلیون بشکه به ۶/۱ میلیون بشکه در روز می‌رسد.

در آن ایام؛ فشارها در حدی بود که به رغم تلاشهای فراوانی که برای رفع این مشکل انجام پذیرفت، در سال ۱۳۶۵ از تنها منبع درآمد کشور یعنی نفت، فقط ۶ میلیارد دلار عاید کشور شد و با رشد تدریجی بهای نفت، این مقدار در سال ۱۳۸۶ به۷۰ میلیارد دلار افزایش یافت و مجدداً پس از تحریمهای اخیر با کاهش شدید تا حد ۵۷ میلیارد دلار مواجه شد که بخش عمده آن در بانکهای خارجی بلوکه شده است.

به این ترتیب در مقطعی از تاریخ انقلاب، سطح درآمد سرانه حاصل از فروش نفت که قبل از آن ۷۰۰ دلار بود ، به ۱۲۰ دلار رسید و این در حالی است که ارزش جهانی هر دلار که در آخرین سال ماقبلِ انقلاب برابر ۳۰۰ ین ژاپن بود، پس از انقلاب به علت آشفتگی وضعیت اقتصادی جهان، به‌تدریج تا حد ۱۰۰ ین کاهش یافت، یعنی علاوه بر بحران‌های تحمیلی به کشور و کاهش تولید و صادرات نفت، ارزش واحد پول پایه در مبادلات نفتی نیز بشدت تنزل یافته و کسری درآمد کشور مضاعف گردید.

این وضعیت در حالی شکل گرفته بود که اولاً درآمد ارزی کشور تا حدود یک پانزدهم کاهش حقیقی داشته، یعنی اگر در سال ۱۳۸۶ مبلغ ۷۰۰ میلیارد دلار درآمد ارزی داشتیم، با ۲۴ میلیارد دلار دریافتی در رژیم گذشته برابر بوده و این در شرایطی ‌است که در آن سال تنها ۷۰ میلیارد دلار از محل صادرات نفت درآمد کسب کرده‌ایم و ثانیاً هزینه مقابله با صدها توطئه خُرد و کلان مانند؛ جنگ، به ایران تحمیل شده بود و ثالثاً جمعیت در حال افزایش کشور که از ۳۵ میلیون نفر قبل از انقلاب به بیش از ۷۵ میلیون نفر بالغ گردیده بود، اینک به منابع و امکانات جدید نیاز داشت و رابعاً همگام با ارتقاء سطح آگاهی مردم و رشد فن‌آوری و گسترش دستاوردهای انقلاب، دامنه توقعات و تنوع انتظارات جامعه نیز بشدت افزایش یافت.

طبیعی است بروز این وضعیت ، موانع و مشکلات زیادی را در مسیر دستیابی به اهداف انقلاب اسلامی ایجاد و فرصتهای فراوانی را در جهت رشد و پیشرفت جامعه از مسئولین کشور سلب نمود.

رهبر معظم انقلاب در این رابطه در سخنرانی‌های مختلف از جمله؛ در بخشی از خطبه‌های نماز جمعه تهران در تاریخ ۱۴/۱۱/۹۰ ، ضمن تاکید و یادآوری توطئه‌ها و خباثتهای دشمنان انقلاب و با اشاره به برخی فرصت‌طلبی‌ها و کم‌کاری‌های رخ داده در نظام اداری و اجتماعی کشور، در مورد دستاوردهای کسب شده می‌فرمایند: «همه این پیشرفت‌های علمی و اجتماعی و فنی در شرایط تحریم اتفاق افتاده است ؛ این خیلی مهم است. دروازه‌های علم را ، دروازه‌های فناوری را بر روی ما بستند ، راهها را مسدود کردند ، محصولات مورد نیاز ما را به ما نفروختند و ما اینجور پیشرفت کردیم»

بیان این نکته نیز خالی از لطف نیست که بر خلاف تصور عوام، علیرغم تمام مشکلات مورد اشاره و فراز و فرودهای فراوان بخش اقتصادی ، در نهایت وضعیت اقتصادی کشور پس از انقلاب از رشد متوازن و پرشتابی برخوردار بوده و با اینکه به علت پیشرفت فن‌آوری‌های نوین ، نیازها و خواسته های زندگی مردم متحول و دچار تعدد و تنوع فراوان شده است ، اما طی این مدت ، قدرت خرید مردم به طور نسبی افزایش یافته است ، به طوری‌که در قیاس با حقوق دریافتی یک کارمند دیپلمه دولت که در سال ۵۶ بین۷۰۰ تا ۱۰۰۰ تومان بود، هم‌اکنون این مقدار به حدود ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان رسیده است.

دستيابي به فن آوري و دانش كامل چرخه سوخت هسته‌اي و قرار گرفتن در رديف پنج كشور برتر جهان در اين زمينه و همچنين ورود موفقيت آميز و همزمان با ساير كشورهاي پيشرفته به عرصه علوم جديد مانند: نانو تكنولوژي که رتبه هفتم جهانی را به خود اختصاص داده و سایر علوم جدید از جمله؛ ليزر، ميكرو الكترونيك، ورود به علم ساخت روبات و كسب موفقيتهاي جهاني در مسابقات روبوتيك ، توسعه سخت‌افزاري و ساخت ابر رایانه، توسعه نرم افزاري و بهره برداري گسترده از علوم رايانه‌اي در كشور و كسب ۳۶۲ مدال در المپيادهاي مختلف علمي جهان، بخش دیگری از دستاوردهای انقلاب اسلامی است، که در کشور سابقه قبلی نداشته است.

دستاوردهای انقلاب اسلامی؛ از فرهنگ و اقتصاد تا پیشرفت‌های نظامی افزايش بي‌سابقه ظرفيت دانشگاه‌ها از ۱۵ واحد دولتی به ۶۱۵ واحد (۱۱۵واحد دولتی ۵۰۰ واحد غیر دولتی) و افزایش تعداد دانشجويان از حدود ۱۷۵ هزار در قبل از انقلاب به بيش از ۴ میلیون۲۰۰ هزار دانشجو در بعد از انقلاب اسلامي ، افزايش تعداد مدارس از ۴۷ هزار به ۱۹۴ هزار واحد براي پاسخگويي به رشد دويست درصدي دانش آموزان و مقابله با بيسوادي و ارتقاء سطح سواد از ۳۵درصد با سواد ابتداي انقلاب به ۸۸درصد در حال حاضر و كسب جوايز بين‌المللي در اين زمينه ، از مهمترين مصاديق پیشرفت و توسعه يافتگي در مسير نهضت نرم‌افزاري به‌شمار مي‌رود. اما در ادامه به شكل گذرا به مقايسه پيشرفت هاي حاصل شده بعد از پيروزي انقلاب اسلامي خواهيم پرداخت و معيار ما در اين زمينه استناد به آمار و ارقام رسمي است:

ايران قطب منطقه‌ای توریسم سلامت

افزایش تعداد پزشکان از ۱۵ هزار نفر به بیش از ۱۱۱۰۰۰ نفر و رفع کامل نیاز کشور به جذب پزشك خارجي و همچنين تغییر و تبدیل کشور به قطب منطقه‌ای توریسم سلامت و پذیرش و درمان بيماران خارجي در انواع بیماری‌ها و همچنين دستيابي به دانش كشت سلولهاي بنيادين، قرار گرفتن در رديف كشورهاي برتر پيوند كليه و درمان بیماری‌های چشمی، كسب تجارب ارزشمند براي مقابله با انواع عوارض و بيماريهاي ناشي از عوامل شيميائي، بخشی از مهمترین دستاوردهای نوین بخش پزشکی کشور است.

کسب رتبه نخست تولید دارو در سطح خاور میانه، تولید ۹۷درصد از داروهای مورد نیاز و و صادرات دارو از جمله داروهاي بيوتكنولوژي ، خود كفايي در ساخت انواع واكسن ، ريشه‌كني فلج اطفال و ساير بيماريهاي فراگير، پوشش واکسیناسیون از۳۰درصد به ۱۰۰درصد، افرايش تعداد بيمارستانها و مراكز درماني، توسعه بهداشتي كشور و موفقيت در اولويت پيشگيري بر درمان و در نهايت افزايش اميد به زندگي از ۵۷ سال به ۷۴ سال و كاهش مرگ و مير كودكان زير یک سال سال از بيش ۱۲درصد در سال ۵۷ به کمتر از ۵/۱درصد و کاهش مرگ و میر مادران از ۵۴/۲درصد به ۲۴/۰درصد در بعد از انقلاب، از ديگر دستاوردهاي علمي در شاخه پزشكي محسوب مي‌شود که می‌توان از آن به‌عنوان انقلاب پزشکی نام برد.

صنايع

رشد صنعت در كشور به قدری سريع و پرشتاب بود كه علاوه بر احداث شهرک‌های صنعتی متعدد در حاشیه شهرهای کشور، ساخت مجموعه‌ها تولیدی در روستاهای نيز به یک برنامه مستمر تبدیل شده است، علاوه بر افزايش تعداد كارخانجات بايد به محصولات متنوعي كه در اين مجموعه‌ها توليد و در بسیاری از موارد به خارج از كشور صادر مي شود هم اشاره نمود. ساخت هواپيما و بالگرد سبك و نيمه سنگين(شخصي و عمومي) و همچنین ساخت كشتي و توليد انواع قايق كه براي اولين بار در تاريخ كشور رخ داده است، افزايش قابل توجه توليد فولاد از نیم میلیون تن قبل از انقلاب به ۳۸ میلیون تن در سال و کسب رتبه ۱۴ جهانی ، افزایش تولید سیمان از ۳/۶ میلیون تن به حدود ۸۰ میلیون تن ، افزایش تولیدات معدنی از ۲۰ میلیون تن به ۲۲۰ میلیون تن ، افزايش و توسعه تولید و صادرات خودرو با انواع خودروهاي سبك و سنگين، افزايش و توسعه انواع كارخانجات لوازم خانگي و صنعتي و دهها مورد مشابه، از ديگر افتخارات صنعتي كشور به شمار مي روند.

افزايش و توسعه پالايشگاهها و مراكز پتروشيمي و ساخت بيش از ۴۰ كارخانه بزرگ نفت و گاز و پتروشیمی در سه دهه گذشته، بخش دیگری از اقدامات زیر بنایی انقلاب اسلامی است که در مجموع باعث شده تا میزان خودکفایی کشور در صنعت نفت از ۴درصد به ۸۰درصد ارتقاء یافته و تولیدات پتروشیمی نیز از۴ میلیون تن در سال ۵۷ به ۳۸ میلیون تن در بعد از انقلاب برسد.

علاوه بر اين؛ ساخت انواع نيروگاههاي بادي، گازي، فسيلي و ساخت اولين نيروگاه هسته‌اي در بوشهر و اولين نيروگاه انرژي‌هاي زيرزميني در اردبيل و قرار گرفتن جمهوري اسلامي ايران در رديف چهارمين كشور سازنده سد و ارائه انواع خدمات فني، عمراني و تخصصي در زمينه‌هاي مختلف به ساير كشورها نيز، برگ زرين ديگري از كتاب پر افتخار انقلاب اسلامي است.

در مجموع اين رويكرد مبارک باعث شده تا نسبت حجم صادرات نفتی به غیر نفتی از ۲درصد قبل از انقلاب اسلامی، به بیش از ۴۵درصد در شرایط فعلی رسیده و توازن نسبی برای صادرات سایر اقلام ایجاد شود.

از دو شهر بهره مند از نعمت گاز در سال۵۷ تا ۷۵۰ شهر امروز

قبلاً نيز اشاره شد كه بسياري از پيشرفتهاي كشور، مرهون تلاش دولت و ملت سرافراز ايران اسلامي در سالهاي پس از انقلاب است ، به‌طوري‌كه پيشرفت‌هاي مربوط به قبل از انقلاب اسلامي چه از نظرتنوع موضوع و چه از نظر وسعت و گستره عمل، بحدي ناچيز بوده كه در قياس با وضعيت فعلي کشور و حتی بسیاری از کشورهای همطراز منطقه و جهان، قابل بحث و بررسي نيست.

ايجاد و توسعه شبكه گاز شهري از مهمترين اين مصاديق است كه فراگير شدن آن تنها در سايه الطاف الهي در نظام مقدس جمهوري محقق شد، به‌طوري‌كه هم‌اکنون سهم ۱ درصدی گاز در سبد انرژی کشور، به حدود ۸۰درصد رسیده و از مجموعه دو شهر برخودار از شبكه گاز شهري با تعداد ۵۰ هزار انشعاب در قبل از انقلاب اسلامي ، در حال حاضر حدود ۷۵۰ شهر با ۵/۱۳ میلیون انشعاب از نعمت گاز برخوردارند و برای اولین بار بیش از ۱۰ هزار روستا از اين نعمت الهي بهره می‌برند.

افزایش راه‌های اصلی و فرعی کشور از ۳۶ هزار کیلومتر به بیش از ۲۰۰ هزار کیلومتر، توسعه راه آهن از ۴ هزار کیلومتر به نزدیک ۲۰ هزار کیلومتر و ساخت اولين مترو كشور در تهران و توسعه و تعميم آن به ساير شهرهاي بزرگ، افزايش فرودگاهها از ۲۲ فرودگاه به حدود ۱۰۰ فرودگاه، افزايش تعداد بنادر و ارتقاء ظرفیت آنها از ۱۰ میلیون تن به بیش از ۱۲۵ میلیون تن، ساخت و توسعه پايانه هاي مسافري و باربري در اكثر شهرها، توسعه ناوگان دريايي از ۲۲۱۷ تن ظرفيت در سال ۵۷ به ۱۷۸۷۶ تن در سال ۸۱ و در اختیار داشتن بزرگترین ناوگان دریایی منطقه دستاوردهای دیگری است که در عرصه حمل و نقل رخ داده است.

علاوه بر این؛ افزایش تعداد سدهای مخزنی کشور از ۱۳ سد به حدود ۵۰۰ سد ، دستاورد فوق‌‍‌العاده بزرگ دیگری است که باید از آن به عنوان انقلاب در عرصه آب کشور نام برد ، البته در کنار این اقدامات ، گسترش سایر زیرساختها مانند؛ افزایش ظرفیت ورزشگاهها از ۱۶۹ هزار نفر روز به بیش از ۶/۱ میلیون نفر روز را نیز نباید فراموش کرد.

سرعت سرسام‌آور رشد خدمات عمومي و اجتماعي

راه اندازي تلفنهاي همراه در كشور با بيش از ۵۴ ميليون مشترك و ایجاد حدود ۶۰ هزار کیلومتر شبکه فیبر نوری و ارتباط با تعداد زیادی از کشورهای جهان، توسعه شبكه مخابراتي در اقصي نقاط شهري و روستايي كشور و افزايش تعداد مشتركين تلفن ثابت (خطوط تلفني مشغول به كار) از۸۵۰ هزار اشتراك در قبل از انقلاب به حدود ۲۷۴۷۸۰۰۰ اشتراك درحال حاضر و تعداد روستاهاي برخوردار از شبكه مخابراتي از ۳۱۲ روستا به بیش از ۵۳۰۰۰ روستا و دفاتر خدمات الکترونیک به ۱۰۰۰ روستا که برای اولین بار ایجاد شده، دستاوردهایی است که به بخش فناوری ارتباطات اختصاص دارد .

در صنعت برق نه تنها کشور به خودكفايي۱۰۰درصد رسیده، بلکه با گسترش نیروگاهها و افزایش تعداد تولید از ۱۷ میلیارد کیلو وات ساعت برق، به بیش از ۲۰۰ میلیارد کیلو وات ساعت برق در سال، به یک صادرکننده نیز تبدیل شده است. گستردگي قابل توجه شبكه‌های ‌انتقال نیرو و افزايش تعداد مشتركين از ۳۳۹۹۰۰۰ مورد در ابتداي انقلاب به حدود ۲۶ میلیون مشترک و برخورداری حدود ۵۳۵۹۸ روستا یعنی ۹۹درصد روستاهاي کشور از نعمت برق، توفیق دیگری است که در این بخش کسب شده است. لازم به یادآوریست که؛ در حال حاضر تعداد روستاهای دارای برق از ۴۳۶۷ روستا به بیش از ۵۸۰۰۰ روستا رسیده است.

همچنين توسعه شبكه‌هاي توزيع آب آشاميدني با افزايش انشعابات از۷/۳ ميليون رشته (مشترك) در اوايل انقلاب به ۱۱۹۰۸۶۵۸ مشترك و تعداد شهرهاي برخوردار از شبكه آب بهداشتي از۴۵شهر به بیش از ۱۰۰۰ شهر و از چند صد روستا به حدود ۳۳۲۹۷ روستا در حال حاضر، از مهمترين دستاوردهاي خدماتي نظام اسلامي محسوب مي شود، به‌طوري‌كه بيش از ۶۳ ميليون نفر جمعيت كشور از موهبت استفاده از شبكه لو‌له كشي آب آشاميدني بهداشتي برخوردار شده‌اند و شبكه فاضلاب نیز بیش از ۲۶۳ شهر با ۲۱ ميليون نفر جمعیت يعني حدود ۴۸۶۳۶۰۰۰ مشترك(رشته) را تحت پوشش خود قرار داده اشت، این در حالي‌است‌كه تعداد شهر‌هاي برخوردار از سيستم فاضلاب در قبل از انقلاب حدود ۱۵ شهر با ۲۸۰۰ مشترك بوده است. علاوه بر این باید به افزايش چندين برابري زمينهاي زير كشت ناشي از توسعه سدهای ساخته شده و تقويت سیستم آبخيز داري نیز اشاره کرد .

افزایش مستمری بگیران تأمین اجتماعی از ۸۹ هزار نفر به به حدود ۴ میلیون نفر و بیمه خدمات درمانی از ۱۰درصد به بیش از ۹۵درصد، اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها، اجرای طرح مسکن مهر، توسعه صنعت توريسم، ايجاد و توسعه تعاونيها، برگزاري انواع نمايشگاه‌هاي بين‌المللي و فراهم نمودن زمينه‌هاي ارتفاء سطح كيفيت زندگي مردم از ديگر دستاوردهاي قابل توجه نظام مقدس جمهوري اسلامي در عرصه اجتماعی و خدماتی است.

اقتصاد و كشاورزي

بخش اقتصادي اگرچه بعد از انقلاب بواسطه عداوت‌ورزی دشمنان، با فراز و فرودهای فراوان مواجه گشته، اما در نهایت با افزايش رشد توليد ناخالص ملي کشور، از ارتقاء كمي و كيفي قابل توجهي برخوردار بوده است، به‌گونه‌ای‌كه پس از فراغت از جنگ تحميلي و به دنبال حذف يا كاهش هزبنه‌هاي مربوط به آن، نظام اقتصادي كشور از رشد اقتصادي ۵۶/۵ درصدی در سال ۷۲ به رشد ۰۳/۸ در سال ۸۲ دست يافت و منجر به افزايش قابل توجه ذخيره ارزي در کشور گردید. همچنين درآمد سرانه به قيمت ثابت نيز از ۷/۴ ميليون ريال در سال ۷۲ به ۵/۶ ميليون ريال در سال ۸۲ رسيد و پس از آن نیز این روند شتاب بیشتری به خود گرفت و به اين ترتيب در رديف۲۰ كشور برتر جهان قرار گرفت.

ايجاد و توسعه بازارهاي بورس و مناطق آزاد تجاري و افزايش صادرات غير نفتي اعم از سنتي، كشاورزي، صنعتي و معدني كه در سال ۸۱ به‌ترتيب چهار ميليارد و ۶۰۸ ميليون دلار، يك ميليارد و ۷۳۶ ميليون دلار، دو ميليارد و ۲۱۲ ميليون دلار و ۶۶۱ ميليون دلار بوده، مؤيد رشد مناسب در اين زمينه مي‌باشد.

وزارت بازرگاني اين ميزان را در مقايسه با سال ۵۷ بترتيب ۵/۷ و ۷/۳ و ۵/۱۲ و ۶۰ برابر افزايش اعلام كرده است كه البته بايد به اين ميزان رشد قابل توجه سالهاي اخير و همچنين صادرات برق و گاز را نيز اضافه نمود، به اين ترتيب ميانگين رشد سالانه ارزش صادرات كالاهاي غير نفتي در سالهاي ۵۵ تا ۸۱ ده برابر ميانگين رشد سالانه ارزش واردات كالا به كشور اعلام شده است و این میزان با برابری نسبی حجم صادرات نفتی و غیر نفتی به یکدیگر در چند سال اخیر به چندین برابر افزایش یافت. همچنين در اين رابطه بايد به افزايش ميزان درخواست سرمايه گذاري خارجي كه در یک دهه اخیر به چند برابر رسید و حاكي از شرايط خوب اقتصادي و امنيت سرمايه گذاري در كشور است نيز اشاره نمود.

بنابراین با مجموعه اقدامات زيربنايي انجام شده طي سالهاي انقلاب درآمد سرانه كشور فقط طي ده سال مذكور ده برابر شد، اما متأسفانه این روند با تحمیل فشارهای اقتصادی و سیاسی و تحریمهای گسترده دولتهای غربی در سالهای اخیر و عمدتاً در سایه رفتار اقتصادی ناجوانمردانه افراد فرصت طلب، تا حدود زیادی سرعت خود را از دست داد. ایران تا سال ۱۳۴۱ از نظر مواد غذای کاملاً خودکفا و حتی صادر کننده گندم بود ، اما متأسفانه اجرای طرح آمریکایی اصلاحات ارضی که با هدف نابودی کشاورزی ایران اجرا شد، سرانجام کشور ما به وارد کننده مواد غذایی از جمله؛ محصول راهبردی گندم تبدیل گردید، به همین دلیل توسعه كشاورزي پيوسته يكي از دغدغه‌هاي اصلي مسئولين جمهوري اسلامي بوده و حضرت امام (ره) و پس از آن مقام معظم رهبری(دامت برکاته) همواره اين نكته را از مهمترين محورهاي توسعه كشور بيان مي كردند.

به همين دليل اين موضوع نيز از نظر مسئولين برنامه‌ريزي كشور دور نمانده و اگر چه تا رسيدن به وضعيت مطلوب فاصله زيادي وجود دارد، اما توسعه در اين زمينه در حدي بوده كه در سال ۱۳۸۶ تولیدات کشاورزی از ۲۰ میلیون تن در سال به بیش از ۱۰۰ میلیون تن و تولید مواد پروتئینی از ۳/۳ میلیون تن به بیش از ۱۲ میلیون تن رسید و پس از آن نیز افزایش چشم‌گیری داشته است. در حدی‌که کشور پس از ۴۰ سال، مجدداً‌ در سال ۱۳۸۳ با تولید ۱۵ میلیون تن گندم به خودكفايي در این محصول راهبردی رسید و در نتیجه این وضعیت، فرصت صدور گندم در سال ۱۳۸۶ را ممکن ساخت، البته هم‌اینک این شرایط براي خودكفايي در مورد ساير محصولات كشاورزي مانند؛ برنج و فرآورده گوشتي و دامي مانند؛ انواع گوشت سفيد و گوشت قرمز نيز فرآهم شده است.

افزايش سطح زمينهاي زير پوشش آبياري از طريق احداث سدهاي مختلف و توسعه سيستم آبياري مکانیزه (قطره اي و باراني)، زهكشي كانالهاي آبياري، مكانيزه نمودن كشاورزي، توسعه كشت نيشكر و دانه‌هاي روغني در جهت نيل به خود كفايي كامل و افزايش قابل توجه سيلوهاي نگهداري گندم نيز از مواردي است كه دربخش كشاورزي به پيشرفتهاي قابل توجهي دست يافته اند و به همين دليل جمهوري اسلامي براي اولين بار موفق به كسب نشان ملي و منطقه اي سازمان بهره وري آسيا شده است.



برچسب ها :

عکس/هم‌نفسی توییتری روحانی با خوزستانی‌ها

 
 
عکس زیر در صفحه توییتر حسن روحانی، رئیس جمهور با هدف همدردی با مردم مصیبت‌زده خوزستان منتشر شده است.





برچسب ها :

برف بازی با احمدی نژاد

 
 
در حوزه ارتباطات یک بحثی داریم به نام زمینه خبر! زمینه این اتهامات را خود آقای احمدی نژاد و جریان رسانه ای اش در هشت سال حاکمیتشان ایجاد کردند.
«پارس»- سید محمدرضا اصنافی- روزهای بچگی که هنوز حماقت دسته جمعی بشری در گرم کردن زمین به ثمر ننشسته بود و کم و بیش زمستانهای سرد و برفی داشتیم، برف بازی برای پسر ها تمرین یک جور جنگ بود. سنگر سازی، گوله سازی و نهایتا نشانه گیری. فرآیند گلوله سازی هم وقت گیر بود و هم تخصصی و از آن سو هر چقدر که گلوله پرتاب می کردی؛ چه به طرف می خورد و یا به سنگرش در واقع داشتی انبار گلوله های طرف مقابل را به گلوله دسترنج خودت مجهز تر می کردی.

ساده تر ها همان اول همه چیزشان را بی مکث به سمت طرف مقابل پرتاب می کردند. زرنگ تر ها هم می رفتند گوشه ای پناه می گرفتند و هر از گاهی با سری نشان دادن، طرف را به پرتاب هر چه در توان دارد تحریک می کردند.

حملات اتهام فساد اقتصادی به احمدی نژاد که به نظر می رسد تازه شروع شده و هر روز تند خواهد شد مشابه همین برف بازی است.

در حوزه ارتباطات یک بحثی داریم به نام زمینه خبر! زمینه این اتهامات را خود آقای احمدی نژاد و جریان رسانه ای اش در هشت سال حاکمیتشان ایجاد کردند.

در واقع برف این بازی را خود احمدی نژاد آورده اما رقبای ایشان هم بد نیست مواظب گلوله برفی های که به سمت احمدی نژاد پرتاب می کنند باشند و بداند این ها همه قدرتی است که در سنگر احمدی نژاد تجمیع می شود و وای از روزی که او برف بازی را شروع کند!

به خصوص که هم با برف باز حرفه ای طرف هستند و هم اینکه این برف ها به دوستان هم بد نمی چسبد!



برچسب ها :

کجایند قلم های روشنگر و عمارهای فرهنگی؟!
و ناگهان شیطان ها می میرند!
چهارشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۴:۳۹
 
چون میدانند قدرت ما اگر در موشک ها و سلاح هامان است، قوتمان در نماز و امر به معروف و حجاب و عاشورا و ولایت است . و قوت ، الهی است. آنچه از آن سردرنمی آورند و نخواهند درآورد این ابرقدرت های متظاهر و شرور غربی!..
پایگاه خبری انصارحزب الله: اینجا ایران است؛ عروس ممالک دنیا ! درّ زیبای ( بلاشک ) بی نظیر جهان . خاک پاکش تطهیر شده با خون جوانان برومندش . به عمر تاریخ محل تاخت و تاز ظالمان و بیگانکان ...

اینجا ایران است و زمان به وقت ۲۲ بهمن است. بیست و دوم بهمنی که تاریخ دگری در عمر این خاک پاک رقم میزند؛ که تاریخ را دگرگون می کند. که جهان را منقلب و جهانیان را مات و مبهوت می کند. که مردی می آید که آمدنش شبیه پیغمبران است و انگار دارد تمرین می دهد « بشر » را برای آمدن موعود عج الله فرجه . که آمدنش به بشر در قعر ناامیدی ها فرو رفته ، امید می آموزد.

روح خداست. رحمت خداست. شبیه مسیحاست. معجزه اش زنده کردن به یک دم و نفخه قدسی است. که دلش برای مردم، برای محرومان، برای مستضعفان، برای کوخ نشینان، برای عیال خداوند، برای پابرهنه ها می‌تپد و قلوب ملت آن سان برایش می‌تپد که حیات از دو چشمه زلال کلامش می‌گیرند. دیرآشنای ملت ها و مردمان و ابنای بشری است...

او آشناست. بسیار آشنا. پیشتر انگار او را در هیبتی متفاوت تر در بیت المقدس و مصر و حجاز و... دیده است تاریخ! قوت و حول الهی اش، خلیل اللهی است و دم قدسی اش، عیسوی. حکومت و استقامت و عدم خشیتش الا لله، یوسفی است...

او خلق و خویش محمدیه صلی الله علیه و آله است، با فقرا حشر و نشر دارد و از کاخ‌نشین ها بیزار است. مشی و مرامش علوی علیه السلام است و خاکی و بی پیرایه و متواضع و جزوی از مردم است. تمام مردم عالم او را از خود میدانند و او برای مرارت های بشری بسیار رنج کشیده است.

او را سکوت و فریاد هر دو حسینی علیه السلام است. بر می آشوبد، طوفان می کند به کلامی، قیام می کند، قیامش قیامت می کند و بشر را از خواب گران بیدار می کند. او نه لشگر دارد و نه سپاه و نه نیرو ! اما قدرتمندان و ابرقدرت ها را به زانو درآورده است .
چون او را نیازی به قدرت نیست و به قوت قیام می کند . به حول و قوه الهی ؛ چونان پیغمبران و مردان خدا.

امام خویش را وصف میکنم . امام نادیده ی خویش را . هم او که چون میرفت ، ما طفل بودیم و از ثقل واقعه و عظمت مصیبت بی خبر بودیم ...

هیچ فعل ماضی به کار نمی برم ، چون او زنده است . مکتبش ، مرامش ، راهش ، کلامش ، نگاهش که تکثیر شده است و جهان را گرفته است.

و ما ، نادیده عاشقان حقیقی و صادق اوییم . دلدادگان مرامش و شاگردان مکتبش .
محاسبات دشمنانش درست از آب درنمی آید . چون نه او ، نه ما را ، نه مکتبش را نمی شناسند . انقلابش را نمی شناسند . گمان می کنند انقلابش و قیامش از شورش های خیابانی سراسر دنیاست که هیچ مفهوم و معنا و آرمانی در عقبه اش ندارد!

سردرنمی آورند از مکتب اسلام. از حقانیت اسلام. از عظمت یگانه پرستی... سردرنمی‌آورند که خداوند، خود حافظ اساس این دین است. سردرنمی آورند و به شمشیر چوبین چون اطفال به جنگ خدا می آیند و می گویند : محمد صلی الله علیه و آله برای ما مقدس نیست!

و عنقریب است که شمشیرهای پولادین سپاهیان محمد صلی الله علیه السلام؛ فرزندان راستین خمینی کبیر، اطفال سیاست غرب شرور را مضمحل کند.

اینها گویا فراموش کرده اند محمد صلی الله علیه و آله برای ارکان و ذرات عالمین مقدس است. سرور کائنات است. ممدوح آسمانیان است. خداوند مدحش را گفته و به مقامی از قرب رسیده که تصورش هم برای بشر غیر ممکن است...

گویا فراموش کرده اند ابابیل را ! سنگهان نشان دار را! فراموش کرده اند مردی خواهد آمد که امام روح الله، تنها یکی از معجزات مکتب و قیام و ظهور جهانی او بود.

از محمد صلی الله علیه و آله می ترسند. از قرآن می ترسند. از حجاب می ترسند. از امر به معروف و نهی از منکر می ترسند. از حزب الله و انصارالله می ترسند. از فریاد و تکبیر و نماز و حسین علیه السلام و عاشورا و خمینی و خامنه ای علیهم السلام و ۲۲ بهمن و من و تو می ترسند!

چون میدانند قدرت ما اگر در موشک ها و سلاح هامان است، قوتمان در نماز و امر به معروف و حجاب و عاشورا و ولایت است. و قوت، الهی است. آنچه از آن سردرنمی آورند و نخواهند درآورد این ابرقدرت های متظاهر و شرور غربی!

و اگر قدری با خویش صادق باشیم، در طول سالیان اخیر از همه آنچه قوت ماست و از امام روح الله آموخته ایم غافل مانده ایم ...

باید منتقد خویش بود. باید به تهذیب خویش پرداخت و نواقص را پیشتر از آنچه زیباییهایمان را زشت کند، رفع نمود و اصلاح کرد. نقد میکنم خویش را ... در سالی که دارد به پایان میرسد و مقتدایمان سال فرهنگش نامیده است .

به علم و آگاهی خویش در جهان مفاخره می کنیم . به شهید شهریاری ، به داریوش رضایی نژاد ، به مصطفی احمدی روشن... به قدرت جهانی خویش می بالیم. به سردار شاطری ، به سردار طهرانی مقدم ، به سردار سلیمانی ...

پس کجایند سرداران فرهنگی ما ؟ کجایند علمداران جبهه فرهنگی ما ؟ چرا در دنیا می درخشیم چونان درخشیدن الماسی در زمین و آسمان ، اما در داخل و درونمان ، موج بدحجابی ها و فسادهای خرد و درشت ، قلب اهل ایمان را به درد آورده است ؟

کجای کار می لنگد و کجا کم کاری شده که اینگونه است؟ نکند زمانی به خود آییم و ببینیم از میراث و امانت امام و شهدایمان، کالبدی بی جان مانده است؟! کجایند قلم های روشنگر و عمارهای فرهنگی؟ کجایند اصحاب هنر دردمند؟ چرا فقط برای تک دشمن، پاتکی کوتاه داریم و تمام؟

دربرابر فیلم های موهن ، فیلمی می سازیم و گاهی حتی فقط سکوت می کنیم ! در برابر چاپ و نشر کتاب های غیر مکتبی و منافی با باورهامان ، چند سطری می نویسیم و گاهی حتی فقط سکوت می کنیم !

در برابر هجمه های پرفشار و تاکتیک های پیچیده فرهنگی دشمن ، می نشینیم و نگاه می کنیم. سیل که بیاید یک جا را خراب نمی کند جای دیگر را آباد بگذارد!

و ما از این هجمه و شبیخون و سیل خانمان برانداز سالهاست در غفلتیم. روح انقلاب، کلمات امام ماست ، عرفان و ایدئولوژی و بینش اوست که برای انتقالش به نسل های چهارم به بعد انقلاب هیچ کاری نکرده ایم.

در واقع ما از عرفان امام خویش دور افتاده ایم... خوب به یاد دارم نوجوانی بودم مشتاق و شیفته و واله کلمات و قلم و چهره نورانی امام خویش . سالهای سال گشتم تا مجموعه ای از سخنرانی های تصویری امام رضوان الله علیه را پیدا کنم و متاسفانه نیافتم ... و هنوز هم در حال گشتن و پیدا نکردنم .

آیا می شود آن چهره نورانی را به دو چشم خویش دید و آن کلمات و آن لحن قدسی را شنید و از فکرش دل و ذهن را تهی کرد و واله و شیدایش نشد؟

نمی شود. و من اصلا نمیتوانم بفهمم چرا صدا و سیما با آن همه امکانات و گستردگی اختیاراتش، در سی و شش سال بعد از انقلاب و بیست و پنج سال بعد از ارتحال امام عزیزمان ، هنوز آرشیو این سخنرانی ها را تکثیر نکرده است؟

چرا اصحاب فرهنگ و قلم نمی گویند مردم را که همیشه برای فروختن حسین علیه السلام به یزید ، بهانه گندم ری نیست؟! گاهی گندم، بهانه است و گاهی ماهواره و واتس آپ و وایبر و اینستاگرام و فیس بوک و ...  بهانه ها زیادند تا فرزندان آدم را از حسین علیه السلام جدا کنند.

یکبار دوره کامل این سخنرانی های امام راحل را تکثیر کنید و ببینید آنکه ساعتها وقت بگذارد و پای صحبت های این دلربای جمارانی بنشیند انقلاب خمینی را در درون خویش می یابد یا نه؟!

دیگر می تواند از آن نور دل بکند برود سراغ واتس آپ و وایبر و ... یا نه؟ باید در چهره این مرد آسمانی ساعتها نگریست تا لبریز نور شد باید نور رخساره اش وجودت را دربر بگیرد تا قوت الهی را با همه جانت ادراک کنی...

فقط آنکه نور باطن امام روح الله را که در ظاهرش نیز می توان رویت کرد درک کرده باشد می تواند معنای « انفجار نور » را بداند. و چه کسی جز اهلش می فهمد انفجار نور چیست؟ انفجار نور ... در قعر ظلمات زمین و زمان .

انفجار نور ؛ آن وقت که ظلمت جهان را سراسر آکنده بود و انسان ها در لجنزاری متعفن در منیات و هواهای نفسانی و خواهش های باطل دست و پا می زدند...

انفجار نور شد؛ وقتی مردی آمد که آمدنش چونان آمدن پیغمبران و قدیسان و مردان خدا بود... و انفجار نور، میثاق فطرت بود.

و ما نسل امیدیم. نسلی که بشارت های بزرگ از مقتدایش گرفته است برای درک درخشش و ظهور آن نور بزرگتر. ما نسل فرزندان راستین و احزاب هزار در هزار امام خویشیم . نسل سازش ناپذیر. نسل عاشورا مداران غیور. نسل چشم انتظاران هر صبح و شام گسترده شدن بیرق « البیعة لله » بر بیکرانه های عالم. نسلی که زیر بار هیچ عهد و بیعت زور و جور و ظلمی نمی رویم . آموخته ایم از امام خویش، فریاد را، خشم را ، خروش را، باطل ستیزی و حق دوستی را.

دیگر دنیا نباید خواب ما را ببیند، خفتن و غفلت ما را.  ما از بشارت های مقتدایمان و از انذارهایش ، هر روز مشق می کنیم این کلمات مولی الموحدین علیه السلام را: « ... آنگاه آدم را در سرایی که عیشش بی زحمت در اختیار بود ساکن کرد و جایگاهش را به امنیت آراست و او را از ابلیس و دشمنی او ترساند اما دشمنش به جایگاه زیبای او و هم نشینی اش با نیکان رشک برد و آدم به وسوسه دشمن ، یقین را به تردید و عزم محکم را به دو دلی و شادی را به ترس جابجا کرد و ندامت را به خاطر فریب خوردن به جان خرید ... »

مبادا که این جایگاه امن را که خدا به واسطه نور اماممان و خون شهدامان نصیبمان کرده، به غفلت از دست بدهیم و فریب ابلیس بخوریم.

نباید فراموش کنیم اماممان انذارمان داد شیطان بزرگ را ...اگر چه شیطان هم می میرند و ابلیس هم گردن زده می شوند به دست مردی که روزی خواهد آمد و نورش عالمگیر خواهد شد...



برچسب ها :

نماینده بدون حجاب عربستان در سازمان ملل+عکس

 
 
سخنرانی بدون حجاب یک زن به عنوان نماینده عربستان سعودی در سازمان ملل متحد جنجال به پا کرد.
ماجرای حضور بدون حجاب نماینده عربستان در جلسه سازمان ملل در محافل مختلف بخصوص در میان مقامات این کشور جنجال به پا کرد.

پایگاه اجتماعی توئیتر اعلام کرد هشتک منال رضوان اولین زن سعودی که در شورای امنیت بدون حجاب ظاهر شد و به نمایندگی از طرف عربستان سعودی سخن گفت، محبوبیت زیادی در ساعات گذشته کسب کرده و محبوبیت هشتک وی ظرف چند ساعت ۵۰۰ درصد افزایش یافت.

منال رضوان به دو علت جنجال گسترده‌ای بین سعودی‌ها، اعراب و خارجی‌ها به پا کرده است. یکی به علت اینکه زن است و دیگری که جنجال برانگیز‌تر است حضور بدون حجاب وی در شورای امنیت است.

برخی از سعودی‌ها به رضوان افتخار می‌کنند و برخی دیگر معتقدند وی نماینده عربستان نیست. این در حالیست که برخی دیگر معتقدند حضور وی بیانگر دوگانگی حکومت است زیرا زنان عربستان نمی‌توانند کاری را انجام دهند که رضوان انجام داد.

منال رضوان دبیر اول هیئت عربستان سعودی در سازمان ملل سی‌ام ژوئیه گذشته نمایندگی هیئت سعودی در شورای امنیت را در جلسه سازمان ملل درباره حقوق غیرنظامیان بر عهده داشت.

به نظر می‌رسد منال رضوان علاوه بر تجربه سیاسی، جرأت قابل توجهی هم دارد زیرا در انتقاد و حمله شدید به اسرائیل و سیاست‌های خشونت بار این رژیم تردیدی به خود راه نداد و در جلسه اعلام کرد اسرائیل به عنوان یک اشغالگر حق ندارد درباره حمایت از حقوق بشر و غیرنظامیان بخصوص زنان سخن بگوید.

وی تاکید کرد اسرائیل از انواع آزارهای جسمی و روحی و جنسی علیه زنان فلسطینی و عرب استفاده می‌کند که همه آن‌ها جزء جنایات جنگی به شمار می‌رود و اوج این خشونت و وحشی‌گری زمانی است که زنان فلسطینی ناچار می‌شوند در پست‌های ایست و بازرسی نظامی وضع حمل کنند که این کار زنان و فرزندان آن‌ها را با خطر مرگ روبرو می‌کند.


منبع: ابنا



برچسب ها :

عکس/هنجارشکنان،گشت امنیت‌اخلاقی و یک برج‌!
دوشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۶:۲۸
 
وضعیت نامناسب و نامتعارف برخی شرکت‌کنندگان و حتی هنرمندان شرکت کننده در چند روز اخیر جشنواره فیلم فجر به قدری نامناسب بوده که برخی به طعنه از این رویداد سینمایی به شوی لباس تعبیر می‌کردند. عدم تدبیر مسئولین برج میلاد و جشنواره فیلم فجر برای کنترل این وضعیت باعث شده نیروی انتظامی برای جلوگیری از نامناسب‌تر شدن اوضاع در برج میلاد تهران و در حاشیه برگزاری این رویداد بزرگ سینمایی مستقر شود.











برچسب ها :

این بود تدبیر و امید و اعتدالی که می گفتید؟!

چشمتان روشن جناب ایوبی و رضاداد!

 
 
جشنواره فیلم فجر طی این روزها آنقدر پر حاشیه بوده که دیگر جایی برای متن باقی نمانده؛ از فیلمهایی که علیه منویات نظامند تا آثاری که تمام تلاششان را برای مشوه کردن تصویر قشر مذهبی جامعه به انجام می رسانند!
به گزارش پایگاه خبری انصارحزب الله به نقل از رسا، از دور که به این جشنواره نگاه می‌کنی، نشانه‌های انقلاب را پر رنگ و هویدا می‌بینی و هر چه نزدیک‌تر می‌روی، گویی معنای دیگری می‌یابی؛ از سپیده صبح که بعد از ادای فریضه بر می‌خیزی و به سمت «کاخ» راه می‌افتی با خودت در جدالی که به کجا می‌روم؟ و برای چه؟ بعد به خودت التیام می‌دهی که می‌روی سینمای انقلاب را رصد کنی و نشانه‌های رویش در هنر هفتم ایران زمین را پی بگیری.

اینجا برج میلاد است؛ «کاخ» جشنواره فجر انقلاب!

اسم برج میلاد را گذاشته‌اند «کاخ جشنواره»؛ شاید چیزی در مقابل همه آن روحیه ای که در دهه‌هایی نه چندان دور، در همین روزها در سی و چند سال پیش، «فجر انقلاب» نام گرفت. راستی چقدر مهم است که اسم و مسما به هم بیاید؟ ظاهر و باطن با هم بخواند؟ چقدر اهمیت دارد که وقتی به مناسبت واقعه‌ای همچون انقلاب اسلامی دور هم جمع می‌شویم، متن حرف‌هایمان، رنگ محفلمان، نتیجه اعمالمان و نشانه‌های ظهور و بروزمان بالاخره یک ربط و نسبتی با آن مسما و معنا داشته باشد؟ این‌ها همه آن سؤالات مهمی هستند که وقتی این روزها در سپیده صبح از محل اقامتم به سمت برج میلاد راه می‌افتم در ذهنم جولان می‌کند و فکرم را مشغول.

انقلاب کردیم که پس از سه دهه و اندی، «شکاف» و «خانه دختر» بشود سینمایمان؟!

شوخی نیست؛ ملت ما در بهمن ۵۷ بزرگترین رویداد قرن را رقم زد؛ آن هم با چند کلام مشخص، شعار معین و راه معلوم؛ آن هم با چند آرمان حقیقی و واضح؛ «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» و در متن و بطن این شعار حیاتی، همه آن ارزش‌ها و آرمان‌های نهفته و منتشر که بوی عدالت، پیشرفت، امید، ارزش‌های دینی و آیین‌های بومی و ملی را می‌دهد، به مشام می‌رسید.

حالا وقتی بنا است یک گردهمایی بزرگ با هزینه‌های گزاف به همین مناسبت شکل بگیرد، آیا توقع بالایی است که بگوییم بایستی ربط و نسبتی با آنچه دلیل اصلی و زمینه حیاتی آن است، داشته باشد؟ این سؤال چه پاسخ بگیرد و چه نگیرد، هم چنان پابر جاست و مدیران، سیاستگزاران، هنرمندان و همه آن کسان دیگری که در این وادی سهم و نقشی دارند، بالاخره روزی باید به آن پاسخ دهند؛ پاسخی از سر انصاف، شجاعت و عدالت و نه از روی توجیه، انکار و نفی.

«فجر انقلاب»؛ از نام و نشانه ای صرف تا حقیقت و محتوایی ملموس

اینجا جشنواره فیلم «فجر» است با فیلم‌هایی که تماماً محصول یک سال اخیر سینمای ما است؛ ولی به راستی این فیلم‌ها را برای چه و که ساخته‌اند؟ از ربط و نسبت این آثار با انقلاب و اسلام که بگذریم، چه ارتباطی با «مردم» پیدا می‌کند و آنها کجای این فیلم‌ها هستند؟ وقتی یک به یک نام و مرام فیلم‌هایی را که دیده‌ایم، مرور می‌کنیم منصفانه‌اش می‌شود این‌که قهر و غلبه با فیلم‌هایی است که نه ایرانی هستند و نه انقلابی؛ نه ربطی با اسلام دارند و نه ارتباطی با مردم؛ و هر چه هستند از دل یک «بیگانگی» بیرون آمده‌اند، یک بیگانگی مهیب، یک بیگانگی غریب؛ در این میانه فیلم‌هایی را دیده‌ایم که دهشت را به اوج و وحشت را به قله رسانده‌اند، از این‌که به کجا می‌رویم؟ به کدام سمت و سو و با کدام رویکرد و ره‌یافت.

«یحیی سکوت نکرد»؟! چشمتان روشن جناب ایوبی و رضاداد!

وقتی در «خانه دختر» هویت و حیثیت آدم‌های سنتی و مذهبی به بدترین شکل ممکن لجن مال می‌شود، وقتی در «یحیی سکوت نکرد»، مقوله فرزندآوری دستمایه‌ای برای سیاهی و تباهی می‌شود و تصویری به شدت تباه و تیره برای آینده این کشور و فرزندانش به روی پرده می‌رود، وقتی در «اعتراف ذهن خطرناک من» مالیخولیای بیمار ذهن کارگردان به لجن پراکنی در ساحت سینما منتهی و به یکی از تهوع‌آورترین محصولات سینمایی منتهی می شود, وقتی در «خداحافظی طولانی» مانیفست شبه روشنفکری از آستین مظلوم کارگری بیرون می‌آید و به پوچی ادای دین می‌کند و یا وقتی در «بوفالو» چیزی جز تأسف، ناامیدی و تباهی به روح و روان مخاطب تزریق نمی‌شود، این سؤال بزرگ به وجود می آید که آخر و عاقبت این سینما قرار است کجا باشد و تکلیف جامعه، نظام و مردم با سینمای ایران چیست؟

سینمایی که از مردم بریده و در بی‌آرمانی مطلق معلوم نیست چشم به کدامین افق دوخته است، سینمایی که محصولش آن هم در دوره‌ای که شعار «تدبیر و امید» گوش فلک را کر کرده است، می‌شود فیلمی مثل «شکاف» که اصلی‌ترین سیاست‌های نظام را زیر سؤال می‌برد و بدترین آینده را برای این جامعه به تصویر می‌کشد.

راستی عکس آقا, صدای اذان و چند فیلم خوب در بدترین سئانس ممکن هم هست!

البته نباید بی انصاف بود و باید همه حقیقت را کامل یادآوری کرد؛ بله موقع اذان ظهر و مغرب در کاخ جشنواره نوای دل انگیز اذان پخش می‌شود و عده‌ای در نمازخانه کوچک آن، نماز جماعت می‌خوانند؛ حتی گاهی پیش می‌آید که در میان فیلم‌هایی از این دست که گفتیم، البته در بدترین زمان ممکن و کم مخاطب‌ترین سئانس‌ها، شاید به جهت خالی نبودن عریضه، آثاری درباره روحانیت و قیام عاشورا و... هم به نمایش در می‌آید؛ ولی دوستان ما باید بدانند که با این‌گونه «تدبیر»‌ها نخواهند توانست هیچ امید و اعتدالی ایجاد کنند و این رویکرد سنبل و باری به هر جهت و برای خالی نبودن عریضه، دیگر حنایش برای کسانی که سال‌ها این سینما و جشنواره را تجربه کرد‌ه‌اند رنگی ندارد.

گرچه نفس نمایش آن آثار حتی در این حالت و با این شرایط هم مقدس است و دیدنی و مایه تبرک و تمین جشنواره؛ اما... .

اینجا قربانی اصلی سینماست!

این همه در حالی رخ می‌دهد که در بخش‌هایی از «کاخ»، همچنان شوی زنده مد و لباس برپاست است! البته با رنگ و لعاب سینما و در جوار سینما! بله درست متوجه شده اید؛ این جا قربانی اصلی «سینما» است، در کنار سایر ارزش‌ها آرمان‌ها و آرزوها؛ از کارگردانی که برای بیان شعارهای سیاسی خود بلندگوی سینما را انتخاب کرده است تا سفارش سازی که هنر هفتم را وجه المصالحه چاپیدن بیت المال و بالا کشیدن پول نفت و بودجه فرهنگی نهادهای مختلف کرده است، تا حتی بانوان نسبتا محترمی که برای یافتن دوستان خیابانی‌شان زیر سقف کاخ گردهم آمده‌اند! همه و همه دست به دست هم داده‌اند تا سینما را قربانی کنند و این برای ما که دلیل آمدنمان به جشنواره «سینما»یی بوده است که اولا هنر باشد، ثانیا مردمی و ثالثا برای آرمان‌ها، فاجعه‌ است؛ و ما در این روزها و شب‌ها علاوه بر فیلم دیدن و شنیدن نقدها و تحلیل‌ها در حال تجربه و تمرین یک فاجعه هستیم! فاجعه‌ای به نام جشنواره فیلم فجر!

«فاجعه» را تعریف کنید و شکلش را بکشید!

نه اصلا فکر نکنید در حال خواند یک متن اغراق آمیز هستید و یا کسی از روی عصبانیت دست به قلم برده است؛ ابدا! بلکه کلمه «فاجعه» یکی از بیشترین بسامد‌ها را طی این روزها در میان اهالی رسانه و البته منتقدان دارد؛ منتقدانی که تعدادی از نام آورانشان، عطای این جشنواره را به لقای آن بخشیدند و البته در یک خطای استراتژیک، میدان را به حریف واگذاشته‌اند؛ کدام حریف؟ فیلم‌های بد، کارگردان‌های بی سواد، آثار سیاسی کار، سینمای ضد ارزشی، فیلم‌هایی در معاندت با مذهب، فیلم‌‌های که سیاست‌های اصلی نظام را نشانه رفته‌اند و تمام هم و غمشان این است که بگویند قشر مذهبی جامعه ایرانی چقدر پلید، مرتجع و تاریک هستند و البته فیلم‌‌های که ساخته شده‌اند برای «ساخته شدن» و نه دیده شدن توسط مردم!

یک سینه سخن دارم؛ هین شرح دهم یا نه...؟!

حرف‌ها بسیارند و حکایت‌ها بی شمار؛ جشنواره طی این روزها آنقدر پر حاشیه بوده است که دیگر جایی برای متن باقی نمانده؛ اساسا سینمای ایران و فیلم‌های آن، سینمای حاشیه هستند تا متن؛ فیلم‌هایی که اکثرا نه قصه دارند، نه شخصیت‌پردازی و نه هیچ رنگ و بویی از هنر؛ اما تا دلتان بخواهد پر از حاشیه هستند؛ فلان فیلم، مثلا سیاسی است و آن یکی بنا است فلان «حرف مهم» را بزند و ما منتقدان در میانه این معرکه که تجلی دلقک بازی گروهی شبه هنرمند شده است همچنان با خوشبینی مفرط، امیدواریم تا فیلم خوب ببینیم؛ فیلم خوبی که هم سینمایی باشد و هم آرمانی، هم سالم باشد و هم نجیب؛ هم صداقت داشته باشد و هم شرافت؛ و البته صراحت.

چه اشکالی دارد که حتی جمهوری اسلامی را نقد کند اما سازنده و شرافتمندانه و نه با عناد و سیاسی کاری و برای آنطرف آبها! این چیزی است که اسلام و انقلاب اسلامی برای سینمای ایران می‌خواهد.

آقای مجید مجیدی! چشم انتظار محمد(ص) تان هستیم...

اما یک نکته؛ ما همچنان منتظر هستیم و با اشتیاق فراوان امیدواریم تا فیلم مهم «محمد(ص)» اثر مجید مجیدی به نمایش درآید؛ راستش را بخواهید یکی از اهداف نگارنده برای جشنواره امسال توفیق دیدن این فیلم بود و البته هنوز هم هست و تا شاید با دیدن این اثر سترگ و عظیم مرهمی بر زخم‌های سینمایی این سال‌هایمان گذاشته شود؛ آقای «مجید مجیدی»! فارغ از همه شایعات و انگاره ها و حرف و حدیث‌ها، از شما خواهشمندیم که زودتر تصمیم بگیرید و تدبیری اتخاذ کنید تا کام تشنه ما با آب گوارا و شراب بهشتی فیلم «محمد(ص)» سیراب شود و عطری ناب و نمایی تابناک بر این «کاخ» بیگانه و سرد، پرتو افکند.



برچسب ها :

بارش رحمت الهی در یوم‌الله ۲۲بهمن

 
 
راهپیمایان تهرانی در زیر بارش باران در حال حرکت به سمت میدان آزادی هستند.

 راهپیمایی یوم‌الله ۲۲ بهمن از ساعات اولیه صبح امروز با حضور گسترده اقشار مختلف مردم در تهران و سایر شهرهای ایران اسلامی آغاز شد.

در تهران نیز مردم با حضور در مسیرهای تعیین‌شده و حمل پرچم‌های سه رنگ کشورمان در حال حرکت به سمت میدان آزادی هستند.

راهپیمایان تهرانی تصاویر امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری را در دست داشته و پرچم‌های سه رنگ کشورمان را حمل می‌کنند.

«انرژی هسته‌ای حق مسلم ماست»، «نه سازش نه تسلیم، نبرد با استکبار»، «مرگ بر آمریکا»، «مرگ بر اسرائیل»،‌ «خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست»، «این همه لشگر آمده به عشق رهبر آمده» از جمله شعارهایی که مردم سر می‌دهند.

جمعی از راهپیمایان نیز با در دست داشتن پرچم لبیک یا رسول‌الله، توهین به ساحت پیامبر اسلام را محکوم کردند.


منبع: فارس




برچسب ها :

عکس/ کسی که می‌خواهد جای «جهاد» را بگیرد

 
 
کودکی لبنانی می خواهد راه شهید جهاد مغنیه را ادامه دهد. کودکان بسیاری چون او در سرزمین های اسلامی، پرچم اسلما را برافراشته خواهند کرد.

 مشرق - کودکی لبنانی می خواهد راه شهید جهاد مغنیه را ادامه دهد. کودکان بسیاری چون او در سرزمین های اسلامی، پرچم اسلما را برافراشته خواهند کرد.




برچسب ها :

رمزگشایی از مرگ سرمایه دار بزرگ ایرانی در تهران

 
 
توطئه قتل یکی از سرشناس‌ترین تجار ایرانی پس از گذشت سه سال پیش روی بازپرس جنایی تهران قرار گرفت.در حالی که تصور می‌رفت «محمدحسین کانجی» در بستر بیماری درگذشته است مدارکی به دست آمده که نشان می‌دهد این بازرگان بین‌المللی به قتل رسیده است.
به گزارش ایران، در سال ۱۳۸۹ محمدحسین کانجی با همسر و پسر ناتنی‌اش برای سرکشی به یکی از هتل‌های خود راهی مشهد شد و در ۸۵ سالگی دچار سکته مغزی شده و به تهران بازگردانده شد.

وقتی ۴۸ ساعت بعد از بازگشت به تهران مرد ثروتمند به بیمارستان مهراد انتقال یافت، پزشکان متوجه شدند خانواده کانجی با وجود اینکه می‌توانستند وی را در مشهد و بلافاصله پس از سکته مغزی به بیمارستان انتقال دهند اما با تأخیر اقدام به این کار کرده‌اند و کانجی به کما فرو رفته است.

تاجر سرشناس ایرانی با حالت کما در بیمارستان بستری شد و چون مشکلات تنفسی شدیدی داشت وی تحت عمل جراحی قرار گرفت و در حالی که لوله‌ای در گلویش برای رفع مشکلات تنفسی قرار گرفته بود همسر و پسر خوانده‌اش با وجود بی‌هوشی کانجی وی را ترخیص کرده و با مهیا کردن سی‌سی‌یوی خانگی کانجی را به خانه‌اش در زعفرانیه انتقال می‌د‌‌هند.

این تاجر چای و کنف در حالی که پرستاری شیفتی از بیمارستان و یک فیزیوتراپ مدام وی را تحت نظر داشتند در بی‌هوشی و کمای مطلق به سر می‌برد و تنها به کنش‌های سخت و دردناک واکنش‌های کوچکی نشان می‌داد تا اینکه روز ۶ مردادماه سال ۹۰ به کام مرگ فرو می‌رود.

در حالی که تصور می‌رفت به خاطر سرشناس بودن کانجی در دنیای تجارت، هتلداری و اقدامات خیرخواهانه در ساخت مدارس و زائرسراها تشییع جنازه باشکوهی برای مرگ وی برگزار شود به خاطر نبود اطلاع‌رسانی همسر و پسر خوانده‌اش، کانجی در خاموشی به خاک سپرده می‌شود.

سفر وراث از پاکستان به ایران
محمدحسین کانجی در پاکستان خواهری داشت و وی وراث اصلی این تاجر به حساب می‌آمد.

این خواهر که در جریان سکته برادرش قرار گرفته بود در تماس با تهران جوابی‌ قانع‌کننده در خصوص مرگ و ارثیه برادرش نمی‌گیرد و دو سال از مرگ کانجی نگذشته بود که این زن نیز در پاکستان می‌میرد و از آنجایی که ۹ دختر و پسر داشت آنان که خود را وارث بخش اصلی دارایی‌های نجومی دایی‌شان می‌بینند از پاکستان به ایران سفر می‌کنند.
با این اقدام وقتی خواهرزاده‌های مرد بازرگان خودشان به پرس‌وجو پرداختند به موارد مشکوکی برخوردند که نشان می‌داد دایی‌شان با مرگ طبیعی و برخلاف گواهی فوت به خاطر کهولت سن نمرده است و همین کافی بود تا با وجود گذشت دو سال پرونده مرگ مشکوک تاجر سرشناس پیش روی بازپرس حسین‌پور در دادسرای امور جنایی تهران قرار گیرد.

تحقیقات جنایی
بازپرس پرونده پس از مطالعه پرونده بالینی محمدحسین کانجی در بیمارستان مهراد و روند سکته مغزی وی در مشهد و نحوه انتقال این تاجر به تهران برای رازگشایی از این معما به تحقیقات از شاهدان و مطلعان پرداخت.بازپرس جنایی که با یک معمای عجیب روبه‌رو شده بود ابتدا به بررسی شخصیت کانجی پرداخت و خود را در برابر یکی از تاجران بزرگ دنیا در زمینه چای و واردکننده کنف دید که تشییع جنازه بی‌سر و صدای وی می‌توانست پررمز و راز باشد.

این شاخه تجسسی نشان داد کانجی صاحب شرکت‌های بزرگی در ایران بود و همزمان سهامدار شرکت‌های سرشناسی در سریلانکا و دوبی بود و در تهران، مشهد و چالوس دارای املاک و مستغلات نجومی‌ای بود.

بدین ترتیب بازپرس با مرگ مرموز مردی روبه‌رو شد که از خیرین مدرسه‌ساز، احداث‌کننده یتیم‌خانه و مؤسس بنیاد خیریه‌ای به نام خانه زائران شاه‌خراسان بود که مسافرخانه‌هایی در تهران، مشهد و قم را شامل می‌شود تا جایی که سفیر پاکستان در ایران به واسطه اقدامات انساندوستانه وی در سطح بین‌الملل نشان ستاره قائد اعظم در زمینه بشردوستی را در حضور کمال خرازی وزیر امورخارجه وقت به وی اهدا کرده بود.

ازدواج در ۷۰ سالگی
کانجی صاحب فرزندی نشده بود و در سن ۷۰ سالگی و اردیبهشت ماه سال ۷۴ با زنی که همسرش فوت کرده بود، ازدواج کرد و این در حالی بود که این زن چند فرزند داشت و پسرجوانش در امریکا زندگی می‌کرد.پس از ازدواج بود که پسرش از امریکا به ایران بازگشت و تحت حمایت جدی کانجی قرار گرفت. این مرد که در غربت شرایط سختی را می‌گذراند در شرکت پدرخوانده‌اش اختیاراتی گرفت و با حمایت کانجی یکی از باشکوه‌ترین مراسم عروسی را برای خود تدارک دید.بازپرس در تحقیق از شاهدان و مطلعان پی برد در زمان مرگ کانجی، همسر و پسرخوانده‌اش در سفر مشهد بودند و تنها عروس خانواده در خانه حضور داشته است.

اشک‌های پنهان
بازپرس حسین‌پور که به دنبال سرنخی از وقوع یک قتل بود، در این شاخه تحقیقی به زنی با نام سکینه برخورد کرد وی مدت ۲۳ سال در یکی از شرکت‌های کانجی کارکرده اما پس از مرگ وی به‌طرز مرموزی اخراج شده بود.

سکینه وقتی در برابر بازپرس جنایی قرار گرفت، گفت: «من یک زن پاکستانی ایرانی‌تبار هستم و در ۲۳ سال کارم در اتاقی کنار دفتر اصلی «کانجی» حضور داشتم و به گفته خود وی من محرم رازش بوده‌ام.»

وی افزود: «کانجی وقتی زنده بود هیچ‌گاه به عملکرد من ایرادی وارد نکرد و با اعتماد به امانتداری‌ام همیشه سپاسگزارم بود.

کانجی که به خاطر موفقیت‌هایش همیشه مردی سربلند بود بارها به‌ خاطر رفتارهای پسر ناتنی‌اش نزدم گریه کرد و از ازدواج خود راضی نبود.شاهد بودم پسرناتنی‌اش را از روی دلسوزی به شرکتش پذیرفت و بزرگترین جشن عروسی را برایش مهیا کرد .»
وی افزود: «بعد از مرگ کانجی، آنها به جای اینکه پزشک معالج خود وی را بر بالینش ببرند از پزشک موردنظر خودشان استفاده کردند.»

سکینه گفت:آنها به من تهمت زدند که فاکتورهایی در شرکت را آتش زده‌ام یا آنها را در اختیار دیگران قرار داده‌ام سپس از من در دادسرای ناحیه ۳ تهران شکایت کردند و یک روز مأموران به شرکت آمده و مرا بازداشت کردند. در دادسرا بازپرس برایم وثیقه میلیاردی در نظر گرفت، چهار روز زندانی شدم تا توانستم وثیقه را تهیه کرده و آزاد شوم و دیدم از شرکتی که سال‌های زیادی در آنجا کار کرده‌ام اخراج شده‌ام و پسر ناتنی و مادرش مدیریت کامل همه دارایی‌های کانجی را برعهده گرفته‌اند.

اسناد و مدارک
همزمان با تجسس‌های بازپرس ویژه قتل در زمینه مرگ مشکوک تاجر سرشناس وقتی وراث اصلی ثروت کانجی متوجه اسناد و مدارک مرموزی شدند که در آن همه دارایی‌های دایی‌شان یکی پس از دیگری و در زمان‌های مختلف به نام پسر ناتنی‌اش، همسرش، عروس خانواده و حتی کودک آنها سند خورده بود در دادسرای ناحیه یک تهران به طرح شکایت مبنی بر تحصیل مال نامشروع دست زدند.



برچسب ها :

گزارشی از فرايند كند تكميل مسکن مهر:

«شیب ملایم» و پايان پروژه‌های نیمه‌تمام در قرن ۱۵شمسی

 
 
تحلیل های مرتبط با این آمار و ارقام، و هشدار کارشناسان این حوزه مبنی بر جهش مجدد قیمت مسکن، لزوم توجه دولت برای سرعت بخشیدن به اتمام و تکمیل پروژه های مسکن مهر و یا هر طرح دیگری که منجر به رفع نیاز مردم و علی‌الخصوص قشر مستضعف در حوزه مسکن شود را بیش از پیش نشان می دهد
پایگاه خبری انصارحزب الله: تکمیل آزادراه تهران- شمال، پروژه‌های فرودگاه امام خمینی و از همه مهم‌تر تکمیل پروژه‌های نیمه تمام مسکن مهر از جمله وعده‌هایی بود که وزیر راه و شهرسازی در روزهایی ابتدایی ورود به ساختمان وزارت راه و شهرسازی (دادمان) آنها را به‌عنوان اولویت کاری خود اعلام کرد. مسکن، یکی از مهمترین دغدغه‌های خانواده های ایرانی است و طرح مسکن مهر تنها امید بخش زیادی از اقشار مستضعف برای رسیدن به آرزوی خانه دار شدن است. این طرح که در دولت گذشته، شروع و پیگیری شده بود، با تغییر دولت مورد بی توجهی قرار گرفت و حتی دولتمردان جدید برای ادامه نیافتنش، آن را سبب مشکلات اقتصادی کشور معرفی کردند.

۱۷ ماه از وعده تکمیل ۸۰۰ هزار واحد نیمه تمام مسکن مهر می‌گذرد، اما در این یکسال و ۵ ماه وضعیت پروژه‌های طرح مهر نه تنها بهتر نشده بلکه با یک «شیب ملایم» رو به وخامت نهاده است. کاهش ۸۲ درصدی تخصیص منابع مالی تنها یک نمونه از عملکرد ناامیدکننده دولت یازدهم در طرح مسکن مهر بوده است.

تکمیل مسکن مهر در سال ۱۵۰۰ با «شیب ملایم»

بررسی آمار واحدهای نیمه‌تمام مسکن مهر حاکی از آن است که در ۱۷ ماه اخیر تعداد این واحدها در عدد ۸۰۰ هزار ثابت مانده، مسئله‌ای که احتمالا به قیمت اتمام این پروژه‌ها همزمان با آغاز قرن ۱۵ شمسی تمام خواهد شد.

آخوندی در آخرین روزهای مردادماه سال ۹۲ با بیان این‌که اولویتم در حوزه مسکن تکمیل پروژه‌های نیمه تمام طرح مهر است، گفته بود: در حال حاضر حدود ۸۰۰ هزار واحد مسکن مهر نیمه‌تمام در کشور وجود دارد که برای تکمیل آنها نیازمند برنامه‌ریزی جامعی هستیم.

وی با اشاره به این‌که ایده‌هایی برای تامین خدمات شهری پروژه‌های مسکن مهر دارم، افزود: پروژه‌های طرح مسکن مهر با دو مسئله بزرگ یعنی تأسیسات و زیرساخت‌های آن و چگونگی خدمات‌رسانی شهری دست به گریبان است.

تامین منابع مالی واحدهای مسکونی نیمه تمام مسئله دیگری که طرح مذکور با آن مواجه است، در این راستا ایده‌هایی دارم که چگونه می‌توان خدمات شهری آن دسته از پروژه‌های مسکن مهر را که در مجموعه خدمات شهری قرار دارند به شهرداری‌ها واگذار کرد.

وزیر راه و شهرسازی ۲۹ مردادماه سال گذشته نیز در مراسم معارفه خود با بیان این‌که نسبت به طرح مسکن مهر نقد داشته‌ام اما با این وجود پروژه‌های این طرح متوقف نخواهد شد. بیش از ۱۰ میلیون نفر با پروژه‌های این طرح پیوند خورده‌اند و باید مسائل و مشکلات طرح مهر را برطرف کنیم.

از سوی دیگر با توجه به اظهارات مسئولان وزارت راه و شهرسازی گویا هیچ اتفاقی در راستای تکمیل و تحویل واحدهای مسکن مهر از مردادماه سال گذشته تاکنون روی نداده است، چراکه چند روز پیش معاون وزیر راه و شهرسازی آمار پروژه‌های نیمه‌تمام مسکن مهر را ۸۰۰هزار واحد اعلام کرد.

پژمان در نشست خبری گفته بود: پروژه‌های نیمه‌تمام مسکن مهر دارای مشکلاتی در بحث خدمات زیربنایی و روبنایی است. قرار بوده نیمی از منابع مالی مورد نیاز آماده سازی واحدهای مسکن مهر را مردم و نیمی دیگر را دولت تامین کند.

پژمان با اشاره به اینکه در بحث روبناها توقع این بوده که دولت آنها را اجرا کند گفت: به دلیل مشکلات حادث شده دولت در تلاش است به متولیان این بخش کمک کند. در این راستا به دولت اجازه داده شده در بحث تامین روبناها و یا زیرساخت‌ها از محل فروش اراضی، منابع مالی را تامین کند.

وی با اشاره به این‌که حدود ۸۰۰ هزار مسکن نیمه‌تمام در کشور داریم که به بهره‌برداری نرسیده است افزود: به دنبال حل مشکلات نیمه‌تمام مسکن مهر هستیم.

اظهارات فوق نشان می‌دهد که از ابتدای آغاز به کار دولت یازدهم تاکنون هیچکدام از واحدهای مسکن مهر نیمه‌تمام، تکمیل و به بهره‌برداری نرسیده است، چراکه تعداد واحدهای نیمه تمام همان رقم اعلام شده مردادماه سال‌جاری توسط وزیر راه و شهرسازی است. این بدان معناست که برخلاف وعده‌های متعدد، تکمیل واحدهای نیمه تمام مسکن مهر اولویت وزارت راه و شهرسازی نبوده است.

با روند طی شده در طرح مسکن مهر طی یکسال و ۵ ماه اخیر نمی‌توان به اتمام آن در باقیمانده عمر دولت یازدهم امیدوار بود و به احتمال زیاد دولت دوازدهم طلسم مسکن مهر را می‌شکند. البته چنانچه دولت آینده شباهت‌هایی به دولت یازدهم داشته باشد، یعنی روند تکمیل پروژه‌ها با «شیب ملایم» پیگیری شود، احتمالا پروژه‌های نیمه تمام مسکن مهر همزمان با آغاز قرن ۱۵ شمسی به اتمام خواهند رسید.

تجمع مردم منتظر مسکن مهر روبروی مجلس

با تعویق ها و گران شدن مکرر مسکن مهر، در طی دو سال گذشته شاهد برگزاری تجمعات اعتراضی فراوانی روبروی نهادهای دولتی و حکومتی بودیم. در تازه ترین این تجمعات، هفته گذشته جمعی از متقاضیان مسکن مهر پردیس و پرند با تجمع مقابل ساختمان مجلس در بهارستان خواستار رسیدگی وزارت راه و شهرسازی و نمایندگان مجلس به موضوع افزایش قیمت و عدم تحویل به‌موقع واحدهای این طرح شدند.

یکی از متقاضیان مسکن مهر حاضر در این تجمع اعتراضی با بیان این‌که سال ۹۱ یازده میلیون و ۷۰۰ هزار تومان برای مسکن مهر پردیس واریز کردم، گفت:‌قرار بود با همین مبلغ واحد مسکن مهر را تحویل دهند، این در حالی است که تاکنون حدود ۳۵ میلیون تومان پرداخت کرده‌ام اما هنوز خبری از تحویل واحدم نیست.

وی افزود: در پیامکی به بنده اخطار داده شده در صورت عدم واریز مبالغ اعلام شده امتیاز مسکن مهرم سلب می شود.

یک متقاضی دیگر نیز با اشاره به خلف وعده تحویل واحدهای مسکن مهر، گفت:‌دلالان هر روز با ما تماس می‌گیرند و می‌گویند وزارت راه به شما خانه‌ای نمی‌دهد بنابراین بیایید و آن را به ما بفروشید!

متقاضیان مسکن مهر پیش از این نیز با حضور مقابل ساختمان وزارت راه و شهرسازی و نهاد ریاست جمهوری تجمع کرده و خواستار رسیدگی به خواسته‌هایشان بودند.

۱۰۰ هزار مسکن مهر مشمول افزایش ۵ میلیونی تسهیلات نمی‌شود

با وجود موافقت شورای پول و اعتبار با افزایش ۵ میلیون تومانی سقف فردی تسهیلات مسکن مهر، اما با توجه به عملکرد بانک عامل به نظر می‌رسد عملیاتی شدن این برنامه با چالش‌هایی از جمله وقت‌کشی مواجه خواهد شد.

پس از ماه‌ها کش و قوس سرانجام شورای پول و اعتبار با افزایش سقف فردی تسهیلات مسکن مهر از ۲۵ میلیون تومان به ۳۰ میلیون تومان موافقت کرد.

بر این اساس شورای پول و اعتبار با افزایش سقف فردی تسهیلات مسکن مهر از ۲۵۰ به ۳۰۰میلیون ریال، صرفاً برای طرح‌های نیمه‌تمام بانک‌های عامل (با اولویت طرح‌های در شرف اتمام که به‌تشخیص بانک عامل با افزایش سقف فردی مربوطه به اتمام می‌رسند، با هدف تبدیل عقد مشارکت مدنی به فروش اقساطی و تسریع در وصول اقساط تسهیلات اعطایی) موافقت کرد.

دولت دهم طرح مسکن مهر را با ۸۰۰ هزار واحد نیمه‌تمام تحویل دولت یازدهم داد که بر اساس اظهارات مسئولان وزارت راه و شهرسازی هم‌اکنون همین تعداد مسکن مهر باقیمانده و طبیعتا افزایش ۵ میلیون تومانی سقف تسهیلات شامل تمام واحدهای نیمه تمام خواهد شد.

مهرآبادی قائم مقام وزیر راه و شهرسازی با بیان این‌که درخواست تامین ۱۵۰۰ میلیارد تومان دیگر را نیز برای آماده‌سازی و محوطه‌سازی واحدهای مسکن مهر ارائه کرده‌ایم، گفت: در واقع درخواست ما از دولت برای تکمیل پروژه‌های مسکن مهر ۳۵۰۰ میلیارد تومان و برای محوطه‌سازی نیز ۱۵۰۰ است که در مجموع درخواست ۵۰۰۰ میلیارد تومان را به دولت داده‌ایم.

مهرآبادی با بیان این‌که درخواست تامین این میزان اعتبار از محل وصول اقساط مسکن مهر را داریم، بیان کرد: این شیوه تامین اعتبارات تاثیری روی تورم ندارد. البته مردم هم باید آورده خود را تکمیل کنند تا بتوانیم امسال و سال آینده پرونده مسکن مهر را بببندیم. طبیعی است اگر این میزان اعتبار تامین نشود پروژه‌ها طولانی شده و به این زودی تمام نخواهد شد.

به گزارش تسنیم، یکی از مشکلات پروژه‌های مسکن مهر در دولت یازدهم سیر نزولی تخصیص منابع مالی بوده، به‌طوری‌که میزان تزریق منابع مالی ازماهانه ۸۰۰ میلیارد تومان در دولت دهم به کمتر از ۱۴۰ میلیارد تومان رسیده است.

البته نباید فراموش کرد هم‌اکنون ۸۰۰ واحد مسکن مهر نیمه‌تمام در سراسر کشور وجود دارد که افزایش سقف تسهیلات فقط شامل ۸۷.۵ درصد یعنی ۷۰۰ هزار واحد این طرح می شود. در این صورت مشخص نیست تکلیف ۱۳.۵ درصد مابقی واحدهای نیمه‌تمام مسکن مهر (۱۰۰ هزار واحد) چه خواهد شد.

وام ۵ میلیون اضافه شد، قیمت ۱۶ میلیون!

به جرات می‌توان گفت افزایش ۵ میلیون تومانی سقف تسهیلات مسکن مهر یکی از معدود خبرهای خوشی بود که در ۱۷ ماه اخیر و پس از مدت‌ها انتظار متقاضیان، شورای پول و اعتبار با آن موافقت کرد.

به گزارش تسنیم، بر این اساس سقف تسهیلات فردی حدود ۷۰ درصد از پروژه‌های نیمه‌تمام از ۲۵ میلیون به ۳۰ میلیون تومان افزایش می‌یابد تا به این ترتیب روند کُند تکمیل واحدهای مسکن مهر تغییر کند. مطابق اظهارات گوناگون مسئولان وزارت راه و شهرسازی پروژه‌های نیمه‌تمام مسکن مهر در یک بازه دو تا چهار ساله به اتمام می‌رسد.

معاون وزیر راه و شهرسازی اتمام طرح مسکن مهر را به چهار سال آینده (۹۷سال ) موکول کرده است. گذشته از ضد و نقیض‌های فراوان در رابطه با زمان مختومه شدن پرونده مسکن مهر، خوشحالی ناشی از افزایش سقف تسهیلات مسکن مهر فقط چهار روز دوام داشت.

در واقع اعلام میزان افزایش قیمت برخی واحدهای مسکن مهر شهرهای اطراف پایتخت خبر ناخوشایندی بود که شیرینی افزایش تسهیلات را از بین برد. بر این اساس قیمت حدود ۱۰ هزار واحد مسکن مهر پرند تا ۱۶ میلیون تومان افزایش یافته است.

یکی از متقاضیان مسکن مهر پرند در این‌باره گفت: حدود سه سال پیش برای واحد ۷۵.۱۳ متری پروژه کیسون ۱۱ میلیون تومان پرداخت کردم و قرار شد آنرا یکسال بعد تحویل بگیرم.

وی با بیان این‌که مراجعات فراوانی به شرکت عمران پرند برای تحویل واحد داشته‌ام، افزود: این در حالی بود که اعلام شد به دلیل افزایش تورم و تاثیر آن روی قیمت مصالح ساختمانی و دستمزدها متقاضیان مسکن مهر باید مبالغ بیشتری را پرداخت کنند.
وی ادامه داد: باوجود تمام مشکلات مبلغ مورد نظر شرکت عمران پرند (۴ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان) را واریز کردم و قرار شد باقیمانده قیمت تمام‌شده یعنی حدود یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومان را در زمان تحویل واحد پرداخت کنیم.

این متقاضی مسکن مهر با بیان این‌که به ما وعده تحویل واحد را آذرماه امسال داده بودند، تصریح کرد: با توجه به این‌ مسئله منتظر اعلام شرکت عمران برای واریز مابقی قیمت تمام شده جهت تحویل واحد بودم، اما علی‌رغم مراجعات متعدد به این شرکت هیچ خبری از تکمیل و تحویل واحد مسکن مهرم نبود.

بر اساس اعلام شرکت عمران پرند در پروژه‌های مسکن مهر کیسون قیمت نهایی واحدهای ۷۱.۷۴ متری ۳۰۸,۸۵۹,۸۷۱ ریال، واحدهای ۷۵.۱۳ متری ۳۲۹۹۹۲۷۵۸ ریال و واحدهای ۸۶.۲۸ مترمربعی ۳۹۷۹۹۰۲۷۳ ریال است.

واحدهای ۵۷.۲۱ مترمربعی در پروژه کیسون ۲۲۰۳۱۵۵۰۵ ریال، واحدهای ۷۵.۱۳ متری ۳۳۰۶۷۲۵۹۰ ریال و واحدهای ۸۶.۲۸ مترمربعی ۳۹۸۷۱۸۶۶۵ ریال است، احتمالا تفاوت قیمت نهایی واحدهای ۸۶.۲۸ متری مربوط به متراژ انباری است. بر اساس اعلام شرکت عمران پرند قیمت نهایی واحدهای مسکن مهر پروژه «توسار ۱» ۲۶۶۴۳۵۸۹۹ ریال اعلام شده است.

همچنین قیمت نهایی واحدهای مسکن مهر پروژه «آبادگران ری‌نو» بسته به متراژ آنها بین ۱۹ میلیون و ۴۰۰ هزار تا ۲۰ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان متغیر است؛ بر این اساس قیمت نهایی واحدهای ۷۴.۹۶ مترمربعی بدون انباری ۱۹۴۹۳۵۳۳۸ ریال، واحدهای ۷۴.۹۶ مترمربعی با انباری ۲۰۲۲۸۸۹۷۹۸ ریال، واحدهای ۷۵.۰۳ مترمربعی بدون انباری ۱۹۷۱۱۸۲۹۰ ریال و واحدهای ۷۵.۰۳ با انباری ۲۰۱۳۶۵۵۰۲ ریال است. قیمت نهایی واحدهای پروژه «۳۶۰ واحدی نورآوران اسکان قم» نیز ۲۲۶۶۰۰۰۴۵ ریال اعلام شده است.

گفتنی است که پس از اعلام قیمت نهایی برخی واحدهای مسکن مهر پرند، روز گذشته حدود ۳۰۰ نفر از متقاضیان طرح مهر مقابل شرکت عمران پرند تجمع کرده و خواستار توضیح مسئولان این شرکت در خصوص دلایل افزایش قیمت‌ها شدند.

گرانی احتمالی مجدد مسکن!

بررسی های آماری نشان می دهد، رکود بخش مسکن در نیمه اول سال آینده با بحران کمبود واحدهای مسکونی هم روبرو می شود. براساس اطلاعاتي که مرکز آمار ايران منتشر کرده، ميزان صدور پروانه هاي ساختماني به شدت کاهش يافته است. گزارشي که پيش از اين منتشر شده بود نيز نشان مي داد که ۴۰ درصد پروانه هاي ساختماني صادر شده در سال ۹۱ در سال ۹۲ به مرحله ساخت نرسيده است. مدتي قبل معاون وزيرراه و شهرسازي نيز خبر داده بود که يک ميليون و ۶۰۰ هزار واحد مسکوني خالي روي دست کشور مانده است.

با اين وجود بررسي اطلاعات مرکز آمار ايران تاييد مي کند همچنان روزانه ۳۰۰ واحد مسکوني جديد در کشور به مرحله ساخت مي رسد. با اين وجود تحليلگران بازار اعتقاد دارند با توجه به وضعيت ساخت و سازها در نيمه دوم سال آينده بازار با کمبود شديد مسکن مواجه مي شود. از سوي ديگر اقتصادداناني مانند سعيد ليلاز اعتقاد دارند با توجه به کاهش قدرت خريد شهروندان، همچنان مشتري جديد براي مسکن پيدا نمي شود. هرچند که بيت الله ستاريان کارشناس ديگر بازار اعتقاد دارد در نيمه دوم سال ۹۴ قيمت ها در بازار مسکن با جهش مواجه مي شود. گزارش هاي رسمي مرکز آمار ايران تاييد مي کند، ميزان رشد قيمت مسکن در فصل پاييز به عدد ۹ درصد رسيده که اين نرخ نيز از عدد رسمي تورم پايين تر است.

آمارها مشخص مي کند که حتي ميزان زيربناي ساخته شده نيز کاهش قابل توجه اي را تجربه کرده است. بهار امسال ۳/۴۶۹۳ هزار مترمربع ساختمان در سراسر کشور ساخته شده که اين عدد در قياس با فصل گذشته ۳/۳۳ درصد و در مقايسه با سال گذشته ۵/۵۰ درصد کاهش داشته است. براساس همين ميزان متراژ، در بهار امسال بايد ۲۶ هزار و ۴۹۳ ساختمان ساخته مي شد که اين رقم نيز در قياس با سال قبل ۳/۵۳ درصد کاهش را تجربه کرده است.

تحلیل های مرتبط با این آمار و ارقام، و هشدار کارشناسان این حوزه مبنی بر جهش مجدد قیمت مسکن، لزوم توجه دولت برای سرعت بخشیدن به اتمام و تکمیل پروژه های مسکن مهر و یا هر طرح دیگری که منجر به رفع نیاز مردم و علی الخصوص قشر مستضعف در حوزه مسکن شود را بیش از پیش نشان می دهد. آیا دولت در این زمینه رسالت خویش را انجام می دهد و جلوی رشد تصاعدی مسکن را می گیرد؟! برای پاسخ به این سؤال باید یکسال منتظر ماند، هر چند با این روند و مشاهده اتفاقات و شواهد، نمی توان امید چندانی داشت!



برچسب ها :

توضیح سپاه درباره استفاده سیاسی از آرم سپاه

 
 
پیرو خبری که روز گذشته تحت عنوان "سوء استفاده از آرم سپاه برای سخنرانی الهام!" در سایت عصرایران منتشر شد، معاون روابط عمومی سپاه موضع خود را در این رابطه اعلام کرد.
به گزارش پارس،در همین راستا، مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران به ایلنا، گفت: برنامه‌هایی که بسیج محلات یا سازمان‌ها با آرم سپاه برگزار می‌کنند، ربطی به کلیت سپاه ندارد.

سردار رمضان شریف، در توضیح وجود آرم سپاه پاسدارن در پوستر سخنرانی غلامحسین الهام گفت: این پوستر این برنامه را ندیدم و بعید می‌دانیم خود سپاه چنین برنامه‌ای را برگزار کرده باشد. گاهی ممکن است بسیج محلات یا سازمان خاصی برنامه‌ای را برگزار کنند٬ که در آن صورت حتماً آنها از آرم سپاه با توضیح پایگاه یا حوزه استفاده می‌کنند و آن برنامه ارتباطی با کلیت سپاه ندارد.

وی در پاسخ به این سوال که آیا سپاه می‌تواند در برنامه‌های سیاسی و جناحی ورود پیدا کند و از آرم رسمی خود استفاده کند؟ اظهار کرد: در برنامه‌هایی که چند سازمان و نهاد مشترک برگزار می‌کند٬ ممکن است سپاه پاسدارن هم به صورت رسمی یکی از این نهادها باشد٬ در این صورت استفاده از آرم سپاه در پوستر یا آن برنامه مشکلی ندارد اما در مورد این برنامه٬ بعید می‌دانم سپاه برگزار کننده آن باشد.



برچسب ها :

هرگز ایام‌الله را از یاد نبرید

۲۲بهمن؛ انقلاب به‌نام خدا و برای خدا

 
 
رحمت و رضوان الهی بر نایب‌الامامی که به حق روح «الله» بود در کالبدهای بی‌جان ما،‌چنانچه ثمره نفخه روح خدا در گِل آدم و روان مریم پاک،‌آدم ابوالبشر و عیسی روح‌الله شد...
به گزارش پایگاه خبری انصارحزب‌الله، مدیرمسئول هفته‌نامه یالثارات‌الحسین(ع) در سرمقاله این هفته‌نامه نوشت:

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
... وذکّرهم بایّام‌الله*...

۱-رحمت و رضوان الهی بر نایب‌الامامی که به حق روح «الله» بود در کالبدهای بی‌جان ما،‌چنانچه ثمره نفخه روح خدا در گِل آدم و روان مریم پاک،‌آدم ابوالبشر و عیسی روح‌الله شد. تکیه کلام امام راحل(ره) در تفسیر بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم۱ آن بود که همه چیز به‌اسم‌رب است در تکوین و آفرینش و ضرورتاً در تشریع و حیات بشری هم هر فعل و کنش باید به‌اسم‌رب وبنام خدا باشد؛ بنام خدا و البته برای خدا. در نوشته‌ای که مربوط به اوایل سال ۱۳۲۳ است، حضرت امام(ره) با استشهاد به کلام نور مبین الهی۲ در مورد لزوم «قیام‌لله» نوشت:«این کلمه تنها راه اصلاح در جهان است»و حقاً‌ که در دوره غیبت و عدم ظهور مولا و صاحب حقیقی ما،‌ایشان به منزله ولیّ‌فقیه و نایب‌امام عصر(ع) نه‌تنها خود اولین مرد این میدان بود که منشأ و راهبر نهضت و انقلابی شد بنام خدا و برای خدا-قیام‌لله-

۲- بدون شک پیروزی انفلاب ما با آن خاستگاه و سابقه و چنان رهبری و اخلاص چنان مردمی، یوم‌الله دوران است هم‌چون سایر ایام ‌الله الهی در تاریخ. فرمان خداوندی که در ایام‌الله، رحمت و قدرت خود را ابراز مي كند ، آن است که هرگز ایام‌الله را از یاد نبرید و پیوسته به آن متذکر و ملتفت باشید و این یادکرد برای آنان که اهل صبر و استقامت و سپاسگزاریند بهترین آیت و هدایت و دلگرمی برای ادامه راه است.۳ از همین قبیل است لزوم گرامیداشت ویژه۲۲ بهمن در هر سال.

۳-پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود یک آیه از قرآن مرا پیر کرد. همان آیه‌ای که ابلاغ فرمان الهی است که ای پیامبر، هم خود استقامت کن و هم مسلمانان را به استقامت وادار.۴ جالب نظر و توجه است که نایب فقیه امام عصر(ع) و احیاگر دین رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله مهم‌ترین دغدغه و نگرانی‌اش برای استمرار انقلاب،‌خنّاسی جماعتی بود که امکان رهزنی و تأثیرگذاری و متقابلاً‌ تأثیرپذیری امت را در پی داشته باشد:
«ما از شرّ رضاخان و محمدرضا خلاص شدیم. لکن از شرّ تربیت‌یافتگان غرب و شرق به این زودی‌ها نجات نخواهیم یافت. اینان برپا دارندگان سلطه ابر قدرت‌ها هستند و سرسپردگانی هستند که با هیچ منطقی خلع سلاح نمی‌شوند ،‌ و هم‌اکنون با تمام ورشکستگی‌ها دست از توطئه علیه جمهوری اسلامی و شکستن این سدّ عظیم الهی برنمی‌دارند»۵

آری؛ دیروز در چهره گروهک‌های مارکسیست و منافقین خلق با جنگ و ستیز مسلحانه رو در رو و امروز در قامت ناساز روشنفکران خودباخته‌ای که به منزله آلت دست و ستون پنجم دشمن اما در قالب شیوه‌های ناپيدا و نیمه پنهان جنگ نرم!

‌و صد البته که زهر القائات مسموم و دسیسه‌های خنّاسانه این جماعت خودفروخته در جان جمعی از اقشار تحصیل‌کرده به‌ویژه سیاسیون اثر کرد و اینان به نوبه خود، دسته‌هایی از مردم را از استقامت در مسیر مقدس و الهی اسلام و انقلاب بازداشته‌اند.

این که یک رجل سیاسی گاه و بیگاه با کنایه یا صریح از ضرورت هماهنگی و پیوند (بخوانيد هضم شدن) در نظامات مسلط کفر جهانی (کدخدا) دم زند، نه حلّ مشکل که خود ریشه تمام مشکلات و مصائب است؛ از قبیل پول‌پرستی، سرمایه‌سالاری و ایجاد شکاف طبقاتی میان فقیر و غنی و اباحی‌گری و بی‌عفتی و بی‌حجابی و فساد اخلاق گسترده و تحقیر شرافت ملی در دیدگاه جهانیان و ارتجاع به دوران طواغیت...

نه، هرگز، که قبله و قطب‌نمای حرکت انقلاب رو به سوی ظهور است:«مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان‌اسلام به پرچمداری حضرت حجت –ارواحنا فداه- است ... مسائل اقتصادی و مادی اگر لحظه‌ای مسئولین را از وظیفه‌ای که بر عهده دارند،‌منصرف کند،‌خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به‌دنبال دارد. باید دولت جمهوری اسلامی تمام سعی و توان خود را در اداره هرچه بهتر مردم بنماید، ولی این بدان معنا نیست که آن‌ها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است ، منصرف کند»۶

احیاناً ممکن است کسی با ساده‌اندیشی و سطحی‌نگری تصوّر کند: گویا این سخن امام (ره) مهجور مانده و درب تحوّلات کشور بر پاشنه دیگری می‌گردد. پاسخ کافی و وافی این خام‌اندیشی و بلکه بعكس بشارت فرا رسیدن دوران سعادت و سرور در روایت نورانی و حیاتبخش رسول‌الله مکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله است آنجا که در انتهای حدیث مشروحی فرمود:«در زمان هر یک از امامان علیهم‌السلام ، کسی هست که متعرّض او شود و اذیتش کند ، ‌اما هنگامی که خداوند خروج قائم عجل‌الله‌تعالی‌فرجه ما را تعجیل فرماید ،‌ زمین را پر از قسط و عدل سازد همچنان‌که از ستم و ظلم آکنده باشد. خوشا به‌حال صبرکنندگان در زمان غیبت او. خوشا به حال کسانی که بر شیوه آنان پایدار مانند، آنهایند که خداوند در کتابش آنان را وصف نموده و فرموده: و آنان که به غیب ایمان دارند و سپس فرموده: آنها حزب‌الله هستند،‌آگاه باشید که البته حزب‌الله پیروزند»۷

والسلام

* سوره ابراهيم ، آيه ۵
۱- درس‌های «قرآن در صحنه» ، سیمای جمهوری اسلامی ، سال‌های آغازین پیروزی انقلاب و ایضاً کتاب تفسیر سوره حمد ترجمه سیداحمد فهری
۲- امام خمینی(ره)،‌ صحیفه نور، نخستین سند انقلاب اسلامی
۳- اقتباس از آیه ۵ سوره ابراهیم(ع)
۴- سوره هود، آیه ۱۱۱
۵- امام خمینی(ره) ۷/۱۰/۶۰
۶- امام خمینی(ره) صحیفه نور ،‌ ج۲۱،

۸ و ۱۰۷




برچسب ها :

حاج قاسم گفت من اکنون روی قبر صدام می‌جنگم 

 

رئیس سازمان موزه دفاع مقدس گفت: سه ماه پیش حاج قاسم سلیمانی به من گفت فلانی من الان درست روی قبر صدام در حال جنگیدن هستم. به گزارش پایگاه خبری انصارحزب الله، مراسم اولین یادواره اندیشمندان حوزه علوم دفاعی سپاه با حضور جمعی از فرماندهان در تالار ایوان شمس برگزار شد. سردار مرتضی قربانی رئیس سازمان موزه دفاع مقدس در این همایش به سخنرانی پرداخت و گفت: امام خمینی (ره) فرمودند انقلاب اسلامی انفجار نور بود که این انفجار شعاع آن تا بهشت برین رفته است. وی گفت: کسانی که در این عظمت نورافشانی کردند شهدا هستند که پا بر خواسته‌های نفسانی خود گذاشته و در راه فداکاری قدم گذاشتند. این فرمانده دوران جنگ تحمیلی افزود: شهدا هم عمل و هم کلام‌شان با صداقت بود و کسانی که پلشتی کردند خدا عذاب‌شان داد و نابودشان کرد. وی بیان داشت: سه ماه پیش حاج قاسم سلیمانی به من گفت فلانی می‌دانی الان کجا ایستاده‌ام و می‌جنگم پرسیدم کجا، گفت درست روی قبر صدام و امروز خدا کاری کرد که داعش دارد پدر همان بعثی‌ها را درمی‌آورد اما ما عزتی داریم که اکنون قاسم سلیمانی که مانند سردار سیاف‌زاده و امثال این عزیزان است در دنیا می‌درخشد. سردار قربانی افزود: قاسم سلیمانی‌ها امروز چراغ راه جوانان مسلمان در جهان اسلام هستند که علیه جبهه کفر مبارزه می‌کنند. سردار تقوی و سردار اله‌دادی نیز از جمله همین سرداران هستند. رئیس سازمان موزه دفاع مقدس افزود: این گردهمایی‌ها که با محوریت سرداران برگزار می‌‌شود به ما یادآوری می‌کند که باید فرهنگ شهدا را به جوانان منتقل کنیم و بدانیم که پیروزی‌ها نزدیک است. وی در پایان اظهار داشت: امروز که می‌جنگیم به برکت خون شهدا است و لذا باید پاسدار حقوق آنان باشیم. ما ۸ سال در رکاب امام(ره) جنگیدیم و اکنون در رکاب رهبرمان هستیم که منجی جوانان جهان اسلام هستند. در پایان این مراسم از خانواده شهید سردار سیاف‌زاده تقدیر شد.

منبع: فارس




برچسب ها :

تشریح جزییات عیدی کارکنان دولت در مصوبه مربوط به آن

مصوبه هیات دولت در خصوص نحوه پرداخت عیدی به کارکنان دولت از سوی اسحاق جهانگیری ابلاغ شد.

 

 متن این مصوبه که در روزنامه رسمی منتشر شده به شرح زیر است:

 

سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور

 

هیات وزیران در جلسه ۱۵/ ۱۱/ ۱۳۹۳ به پیشنهاد شماره ۱۳۴۱۷۶ مورخ ۴/ ۱۱/ ۱۳۹۳ سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور و به استناد ماده واحده قانون نحوه پرداخت عیدی به کارکنان دولت -مصوب۱۳۷۴- و ماده (۷۵) قانون مدیریت خدمات کشوری -مصوب۱۳۸۶- تصویب کرد:

 

۱- دستگاه‌های اجرایی موضوع ماده (۵) قانون مدیریت خدمات کشوری و ماده (۵) قانون محاسبات عمومی کشور، نیروهای مسلح، نیروی انتظامی و قوه قضاییه و سایر دستگاه‌های اجرایی مشمول قوانین خاص مجازند به کارمندان خود (رسمی، ثابت، پیمانی، خرید خدمت، قراردادی و موقت) و اعضای هیأت علمی دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی و تحقیقاتی و قضات که به طور تمام وقت اشتغال به کار دارند، مبلغ ثابت شش میلیون و سی و پنج هزار (۶.۰۳۵.۰۰۰) ریال به نسبت مدت خدمت تمام وقت در سال ۱۳۹۳ به عنوان پاداش آخر سال (عیدی) در بهمن ماه سال جاری از محل بودجه مصوب دستگاه‌های اجرایی پرداخت نمایند.

 

تبصره۱- پرداخت هرگونه وجه دیگری به عنوان پاداش آخر سال (عیدی) یا عناوین مشابه، علاوه بر مبلغ موضوع این بند توسط دستگاه‌های مزبور و تمام واحدهای وابسته و تابعه و سایر واحدهایی که اجرای مقررات در مورد آنها مستلزم ذکر نام است، ممنوع می‌باشد. سازمان حسابرسی یا حسابرسان قانونی شرکت‌ها مکلفند نظارت لازم را اعمال و موارد خلاف را گزارش نمایند.

 

تبصره۲- پرداخت پاداش آخر سال (عیدی) موضوع این بند به کارکنان خرید خدمت، قراردادی و موقت، به نسبت خدمات تمام وقت آنان در سال ۱۳۹۳ خواهد بود. در هر حال میزان عیدی اینگونه افراد از پنجاه درصد رقم مذکور کمتر نخواهد بود.

 

۲- میزان پرداخت پاداش آخر سال (عیدی) بازنشستگان، مستمری‌بگیران، حقوق وظیفه از کارافتادگی و حقوق وظیفه وراث مستخدمین متوفای مشمول صندوق‌های بازنشستگی و صندوق معذوریت و ازکارافتادگی جهاد کشاورزی و صندوق‌های بازنشستگی نیروهای مسلح و نیروی انتظامی و سایر صندوق‌های بازنشستگی و نیز شهدا و جانبازان از کار افتاده کلی، شش میلیون و سی و پنج هزار (۶.۰۳۵.۰۰۰) ریال از محل بودجه مصوب صندوق بازنشستگی ذی‌ربط قابل پرداخت می‌باشد.

 

تبصره- عیدی بازنشستگان مشمول صندوق بازنشستگی کشوری که در سال ۱۳۹۳ حق عائله‌مندی، اولاد و بیمه خدمات درمانی آن‌ها را صندوق مذکور پرداخت نموده است، توسط آن صندوق قابل پرداخت می‌باشد. سایر مواردی که مشمول صندوق‌های مندرج در بند (۲) نیستند از محل اعتبارات شرکت، سازمان یا دستگاه اجرایی ذی‌ربط قابل پرداخت می‌باشد.

 

۳- خدمت نیمه وقت بانوان از لحاظ اجرای این تصویب‌نامه، تمام وقت محسوب می‌شود. معلمان حق‌التدریس نسبت به ساعات تدریس، مشمول این تصویب‌نامه خواهند بود.

 

۴- شرکت‌های دولتی موظفند از پرداخت هر مبلغی تحت‌ عنوان پاداش آخر سال (عیدی) یا عناوین مشابه، علاوه بر مبلغ موضوع این تصویب‌نامه به مدیران و اعضای هیات‌مدیره خودداری نمایند. مسئولیت اجرای این بند بر عهده مدیرعامل و سایر مدیران ذی‌ربط می‌باشد.

 

معاون اول رئیس‎جمهور- اسحاق جهانگیری




برچسب ها :

دستگیری مرد زن‌نمای شبکه‌های اجتماعی

 
رییس پلیس فتای استان همدان از شناسایی و دستگیری فردی که با ایجاد پروفایل جعلی زنانه در یکی از شبکه های اجتماعی از شهروندان کلاهبرداری می کرد، خبر داد.
سرهنگ امینی رییس پلیس فتای استان همدان، خبرگفت: در پی رصدهای شبانه روزی کارکنان پلیس فتا ،پروفایلی در یکی از شبکه های اجتماعی با محتوای مبتذل ومستهجن شناسایی شد.

وی افزود: در بررسی اولیه مشخص شد،گرداننده یا گردانندگان پروفایل با درج مطالب وتصاویر مبتذل ومستهجن، قصد کلاهبرداری از شهروندان را دارند.

امینی با بیان اینکه تیم فنی عملیاتی پلیس فتا با بکارگیری شگرد های ویژه فردی را با هویت معلوم شناسایی و پس از اخذ دستور مقام قضایی وی را دستگیر کردند، گفت: متهم در بازجویی فنی صورت گرفته ضمن اقرار صریح به عمل انتسابی خود اعتراف وانگیزه خود را از انجام این عمل کسب منفعت مالی عنوان کرد.


منبع: ایسنا



برچسب ها :

حمله زمینی به داعش بزودی آغاز می‌شود

دوشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۲۳
 
یک مقام مسئول آمریکایی از حمله زمینی قریب‎الوقوع نیروهای عراقی به مواضع گروه تروریستی داعش خبر داد.

 یک مقام مسئول آمریکایی از حمله زمینی قریب‎الوقوع نیروهای عراقی به مواضع گروه تروریستی داعش خبر داد.

یک مقام مسئول آمریکایی اعلام کرد نیروهای عراق بزودی به کمک جنگنده‎های ائتلاف حمله زمینی به مواضع گروه داعش را آغاز خواهند کرد.



منبع: فارس




برچسب ها :

داعش فرهنگی، انقلاب را تهدید می کند

يکشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۷:۲۳
 
به گزارش «حوزه» در اهواز، سردار سعید قاسمی، از فرماندهان هشت سال دفاع مقدس و عضو جبهه مقاومت اسلامی، شب گذشته در جمع فعالین فرهنگی-انقلابی اهواز، با تبریک ایام الله پیروزی انقلاب اسلامی، اظهار داشت: دشمن پس از آن که در جنگ نظامی متوجه ناکامی خود شد، جنگ دیگری را آغاز و به صورت شبانه روزی اهداف اصیل انقلاب را مورد هجمه قرار داد و این نبرد همان جنگ فرهنگی است که مقام معظم رهبری بارها نسبت به آن هشدار داده اند.

* علل و چرایی آغاز جنگ نرم فرهنگی

وی با اشاره به چرایی آغاز جنگ نرم فرهنگی، بیان داشت: این پروژه از زمانی کلید خورد که جهان به ۲ بلوک شرق و غرب تقسیم شده بود، اما یک عالم شیعی قیام کرد و فریاد سر داد که «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی ایران»، این گونه بود دشمن خود را در خطر بزرگی دید و بدین صورت جنگ نظامی و سپس جنگ نرم فرهنگی را آغاز کرد.

* هیچ کسی در امان نیست

این تحلیلگر سیاسی با مطرح کردن این موضوع که دشمن برای به دام انداختن جوان نقشه های بسیار زیادی کشیده است، گفت: به یقین امروزه هیچ کسی از هجمه دشمن در امان نیست، چرا که دشمن هر لحظه برای به دام انداختن فکر جوانان، استراتژی دارد.

قاسمی، با اشاره به هجمه جدید دشمن، علیه بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ایران و لزوم هوشیاری طلاب و دانشجویان، بیان داشت: امروزه برخی از جوانان تحت تاثیر القائات بیان می کنند که "دوران پهلوی دوران طلایی کشور بود و اگر امام خمینی(ره) قیام نمی کرد، ما امروز یکی از ابرقدرت های جهانی بودیم!"؛ باید به آنان گفت "اگر امام راحل(ره) قیام نمی کرد، امروز دانشجوی ایرانی، برده آمریکایی بود".

* چند خط درباره امام(ره) در کتاب های درسی وجود دارد؟

وی در ادامه با ابراز تأسف کم توجهی مسؤولان آموزش و پرورش نسبت به معرفی شخصیت امام خمینی(ره) به دانش آموزان، گفت: در کتب درسی دانش آموزان، چند صفحه درباره امام(ره) و سیره ایشان وجود دارد!؟ چرا کودک و نوجوانان "بتمن" و "مرد عنکبوتی" را خیلی بهتر می شناسد!؟ پس کار فرهنگی کجاست!؟ آیا فقط چاپ عکس امام(ره) روی جلد کتاب کفایت می کند!؟.

این تحلیلگر مسائل سیاسی، با طرح این سؤال که «امام، انقلاب و دفاع مقدس را چگونه باید به فرزندان معرفی کرد؟» افزود: امروز کار به جایی رسیده که برخی از مردم حتی اگر نان شب برای خوردن نداشته باشند، اما ماهواره تهیه می کنند تا شبکه من و تو را ببینند!؛ این در حالی است که برخی از مسئولان هنوز روش معرفی ارزش های اسلامی به فرزندان خود را بلند نیستند!

* داعش فرهنگی درون مرزی!!!

سردار قاسمی، با بیان این که باید به فکر داعش فرهنگی درون مرزی باشیم، تصریح کرد: امروز مسئله ای با عنوان داعش فرهنگی در حال وقوع است و باید برای مقابله با آن، استراتژی داشت.

وی ادامه داد: چندی پیش یکی از فرزندان نسل سوم، چهارم انقلاب به من مراجعه کرد و گفت استاد دانشگاه در کلاس درس از مسعود رجوی تمجید کرده است!!!

* جنگ و حمله ای دیگر در راه است

این تحلیلگر مسائل سیاسی ادامه داد: حس نظامی گری به ما هشدار می دهد که جنگ نرم دیگری در راه است با این تفاوت که فتنه گران از خودمان بوده و ضربه آن به مراتب مهلک تر از فتنه ۸۸ خواهد بود، پس باید هوشیار و مراقب بود تا مبادا دشمن بخواهد جام زهری به ولایت فقیه بنوشاند.

قاسمی، پسرفت ها و عقب ماندگی های فرهنگی کشور را به دلیل وجود داعش فرهنگی عنوان کرد و تصریح کرد: امام خمینی(ره) "ما می توانیم" را به ملت آموخت و به ما مسیر تاریخ را نشان داد، اما هرجا که نظام دچار چالش فرهنگی شد، مهمترین دلیل آن وجود داعش فرهنگی در عناصر خود فروخته بوده است.

* تقابل «اسلام ناب» و «اسلام آمریکایی»

قاسمی، در بخش دیگری از سخنان خود، با بیان این که اصل دعواهای جهان در آخر الزمان روی ۲ تفکر «اسلام ناب» و «اسلام آمریکایی» است، اظهار داشت: امروز جهان استکباری که در اوج زوال است، بر سر ماندگاری و غلبه اسلام آمریکایی بر اسلام ناب محمدی تلاش می کند؛ پس باید فعالان عرصه فرهنگی جبهه انقلاب اسلامی در این خصوص هوشیار بوده و زمینه های نابودی کامل شیطان بزرگ را فراهم سازند.

* پیام های دیروز امام برای امروز ایران

وی، به پیام های دیروز بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران برای امروز جوانان این مرز و بوم اشاره کرد و گفت: آن دسته از افرادی که بیان می کنند ما شکست خورده میدان هستیم، باید این پیام امام خمینی(ره) مبنی بر این که «ملت شریف ایران توجه داشته باشد که کاری که شما زنان و مردان انجام داده اید، آنقدر گران بهاء و پرقیمت است که اگر صدها بار ایران با خاک یکسان شود و دوباره با فکر و تلاش فرزندان شما آباد شود! نه تنها ضرری نکرده اید، که سود زیستن در کنار اولیاءالله را برده اید، خوشا به حالتان» را بخوانند و درس بگیرند که در اسلام چیزی به نام شکست وجود ندارد.

*استراتژی تفکر روح الله

قاسمی در پایان سخنان خود به استراتژی تفکر روح الله در وقایع انقلاب، اشاره کرد و افزود: بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران در مواجه با دشمن که به یقین برای امروز ملت ایران آن را گفته است بیان می کند که «من به تمام دنیا با قاطعیت اعلام می‌کنم که اگر جهانخواران بخواهند در مقابلِ دین ما بایستند، ما در مقابل همه دنیای آنان خواهیم ایستاد و تا نابودی تمام آنان از پای نخواهیم نشست، یا همه آزاد می‌شویم و یا به آزادی بزرگتری که شهادت است می‌رسیم و همان گونه که در تنهایی و غربت و بدون کمک و رضایت احدی از کشورها و سازمانها و تشکیلات جهانی، انقلاب را به پیروزی رساندیم، و همان گونه که در جنگ نیز مظلومانه‌تر از انقلاب جنگیدیم و بدون کمک حتی یک کشور خارجی متجاوزان را شکست دادیم، به یاری خدا باقیمانده راه پر نشیب و فراز رابا اتکای به خدا، تنها خواهیم پیمود».



برچسب ها :

احمدی نژاد دانشمند شد!
 
 
پارس: عکس زیر مربوط به لوح تقدیری است که گویا از طرف امام جماعت مسجد جامع‌المهدی ری برای محمود احمدی‌نژاد آماده شده است. شب گذشته، احمدی‌نژاد در این مسجد سخنرانی کرد.




برچسب ها :

ما می‌خواهیم کاخ سفید را به حسینیه تبدیل کنیم

سه شنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۲۸
 

۱) موقع تحویل سال که می‌شود، حال و هوایش با تمام فضاهای دیگری که در طول سال لمس کرده ایم متفاوت می‌شود. تنها صدایی که به گوش می‌رسد، تیک تاک ساعت است که از نزدیک شدن لحظۀ تحویل سال خبر می‌دهد.

شاید در عالم واقع، اتفاق خاصی هم نیفتد و اصلا خود زمین هم نفهمد که یک دور مدار خورشید را طی کرده است. شاید تخم مرغی که در بچگی به ما می‌گفتند موقع تحویل سال می‌چرخد، هرگز نچرخد. شاید ننه سرمایی که با داستان هایش، زمستان‌هایمان را به بهار می‌رساندیم، کوله بارش را نبسته باشد و شاید میرزا نوروز و حاجی فیروزی هم دست افشان نیامده باشند اما مهیایش می‌شویم، خانه تکانی می‌کنیم، سبزه می‌ اندازیم، لباس نو می‌پوشیم، عیدی می‌دهیم، شیشه پنجره را برق می‌اندازیم تا آمدنش را خوب به تماشا بنشینیم...

اما به راستی چه رمزی در این أحسن الحال نهفته است که در تحویل سال آن را به وضوح حس می‌کنیم؟ آن لحظه، گویا دل تمام مردم سرزمین مادری مان، همدل و هماهنگ می‌شود و قلب‌ها دست به دست هم می‌دهند تا تحولی شگفت در ما رخ دهد. آن لحظه، همه باور داریم که باید برای أحسن الحال شدن دست به دعا برداریم...
بهار یعنی همین حوّل حالنا. بهار احسن الحال فصل هاست...

۲) وقتی که قلب‌ها متوجه خداوند باشد و همه با هم یکدل شوند، نوری از قلب‌ها ساطع می‌شود که پژواک گونه در جهان می‌پیچد. مردم کشور ما با این احساس، بیگانه نیستند. سی و شش سال پیش درست در زمانی که تا لحظه تحویل سال نو، هنوز ۳۸ روز باقی مانده بود و کشور فضای بهمن ماه را تجربه می‌کرد، یکباره در این سرزمین بهار شد، بهاری که دلها یمان را به هم صدایی سر سبز کرد و دست هایمان را به یک دلی گره زد و حالمان را أحسن نمود.

تاریخمان از زمان نهضت تنباکو و مشروطه چشم انتظار این بهار بود. پای این چشم انتظاری بهترین‌ها را قربانی کردیم و چه سخت است الفت دل‌ها و جان‌ها ...که خداوند در کتابش به پیامبررحمت(ص) فرمود: "اگر همۀ آن چه در روی زمین است، خرج می‌کردی نمی‌توانستی میان دل هایشان الفت برقرار کنی، ولی خدا بود که میان آنها الفت برقرار کرد." آنجایی که وصل قلبها صورت بگیرد به یقین، نور خداوند حاکم است. بی‌دلیل نیست که انقلابمان انفجار نور بود...

خداوند همراه ملتی است که خودش بخواهد ارادۀ کشورش را به دست بگیرد و میز تحقیر، هزاران عهدنامه و کاپیتولاسیون وتوافقنامه را بر هم بزند و بخواهد به جای مذاکره با دشمن و کنار آمدن با کدخدا بر خدای عالمیان توکل کند و کمر همت راست نماید تا گنجینه‌های کشورش و ذخایر عظیم اش را خود مدیریت کند. به مردم کشورش دل ببندد و این انرژی عظیم را بی‌مقدار نپندارد.

ملتی که به ریگ‌های بیابانش بیشتر از ریگان‌ها اعتماد کند و بداند که اگر به خدا توکل نماید، همین ریگ‌های بی‌مقدار طوفان طبسی می‌شوند و به کارترها، کارت قرمز می‌دهند، در زمستان هم بهار خواهد داشت...

بهار یعنی همین حوّل حالنا. بهار أحسن الحال دل هاست...

۳) تحلیل گران می‌گویند برای وقوع یک انقلاب، به سه اصل نیاز است: ظلم بیرونی،اراده درونی مردم و رهبری.

آن پیر سفر کرده از کاپیتولاسیون و مصونیت سگهای آمریکایی در خیابان‌های ما گفت و مثال زد که اگر همین سگ‌های آمریکایی متعرض مجتهد کشور شوند، مصونیت دارند.
روح خدا به جای آنکه به رساله توضیح المسائلش بیندیشد و امور مریدانش را رتق و فتق نماید، با نوه هایش بازی کند یا در باغچه اش گل بکارد تن به تبعید می‌دهد، مصطفایش را قربانی می‌کند و در سن هفتاد و چهار سالگی توی دهن دولتی می‌زند که استقلالمان را به تاراج ببرد و دولتی "به نام خدا و برای خدا» تعیین می‌کند که حتی خرمشهرش را خدا آزاد کرد...

انقلاب با بیداری جان‌های ملت و غریو یکصدای الله اکبر ادامه دارد.
آن شاه مفلوک گریخته به مصر، مومیایی عبرتی است برای کسانی که محاکمۀ نامبارک‌ها را می‌بینند و در کمال ناباوری، تبرئه شدنش را مشاهده می‌کنند، بی‌تکیه گاهی جز این است؟!

بخت یارمان بوده که تکیه گاهی چون روح الله خمینی داشته ایم، تا شاهمان از آن همه جنایت و فریب تبرئه نشود و انقلابمان واژگون. و البته که رمز موفقیت امام(ره) اتصالشان به منبع لایتناهی و «عظم الخالق فی أعینهم و صغر ما دونه فی أعینهم» است.

بصیرت، مقاومت و بیعت با ولی سه ضلع همراهی مردم‌اند و خدمت صادقانه، پایبندی به آرمان‌ها، داشتن روحیه انقلابی و دوری از تجمل گرایی، دنیازدگی و سیاست زدگی وظیفه مسئولان و کارگزاران حکومت اسلامی.

آرمان‌های ما بزرگ‌تر از آنی است که در سایۀ هوس‌های سیاسی و تجمل گرایی و تنبلی مسئولانمان ذبح شود، هزینه تحقق این آرمان‌ها و روشن نگه داشتن این چراغ را مصطفاهای احمدی روشن و فهمیده‌ها حسین وار پرداخته‌اند و ما زینب گونه اجازه نمی‌دهیم، غیرت دینی و عزت ملی‌مان حراج لبخندها و قدم زنی‌های بزدلانه در خیابان‌های غفلت و روزمرگی شود.

می گویند درعلم فیزیک، قانون پایستگی انرژی وجود دارد، هر انرژی که به وجود بیاید هرگز از بین نمی‌رود. همچنین نظریه اثر پروانه‌ای می‌گوید، بال زدن یک پروانه در یک طرف جهان، طوفانی در سوی دیگر آن ایجاد می‌کند، با این وجود چگونه همدلی و پایبندی ما بر باورهای ایمانی و انقلابی‌مان طوفانی در کاخ‌های استکباری ظالمان ایجاد نکند؟ هر چقدر انرژی ما پای میزهای مذاکره هدر رود به همان میزان، تکانه‌های کاخ‌های استکبار و استعمار کاهش می‌یابد.

پای میز مذاکره نمی‌توان آرمان شهید کوروش باباپور را محقق کرد که گفت» ما نمی‌خواهیم فقط کربلا و قدس را آزاد کنیم، بلکه هدف ما این است که کاخ سفید را به حسینیه تبدیل کنیم.»

به رهبری روح خدا قلوبمان را از هر چه غیرخدا پاک نمودیم و حوّل حالنا را محقق و ظلم را سرنگون کردیم، «برای نصرت الهی حکومتی دینی بنا نهادیم و خدا یاریمان کرد.» انقلاب اما تمام نشده. اکنون فصل انقلابی ماندن است...

بی دلیل نیست که رهبر و مقتدایمان پس از گذشت سی و پنج سال از میان همه القاب و اوصاف «انقلابی» هستند، انقلابی ماندن یعنی همیشه بهاری ماندن، شکوفا ماندن و سرسبز و سربلند ماندن...

بهار یعنی همین حوّل حالنا، بهاراحسن الحال ماندن است...


منبع:کیهان



برچسب ها :

رهبرانقلاب درباره مذاکرات حرف دل مردم را گفت

 
 
براساس نظرسنجی منتشر نشده یک نهاد دانشگاهی وابسته به دولت که در دی‌ماه امسال در سطح کشور انجام شده است «همگرایی» و «همسویی» افکارعمومی درخصوص ابعاد مختلف پرونده هسته‌ای ایران و روند مذاکرات با دیدگاههای رهبر معظم انقلاب کاملا مشهود است.

از جمله مهمترین محورهای این همسویی تاکید ۷۶ درصدی مردم بر «عدم توافق بد» و تلاش تیم مذاکره‌کننده بر توافق خوب در غالب تاکید با گزاره «توافق نکردن بهتر از توافق بد است» می‌باشد. براساس این نظرسنجی علاوه بر اعلام «حمایت» ۷۲ درصدی مردم از تیم مذاکره‌کننده ایرانی تنها ۲۴ درصد پاسخگویان به «آینده مذاکرات خوش‌بین هستند». همچنین ۸۳درصد پاسخگویان نیز بر ضرورت «دفاع از دستاوردهای هسته‌ای» در مذاکرات تاکید کرده‌اند.

لازم به ذکر است میزان خوش‌بینی به مذاکرات هسته‌ای در نظرسنجی سال گذشته این مرکز (پس از توافق ژنو) ۶۱ درصد بوده است که در نظرسنجی جدید این مرکز دانشگاهی به ۲۴ درصد کاهش یافته است.

به گزارش رجانیوز این نظرسنجی در نیمه دوم دی‌ماه امسال در ۴۸ شهر مهم کشور و با حجم نمونه ۹۱۰۰ نفر در بین شهروندان بالای ۱۸ سال انجام شده است.

از دیگر گزاره‌های این نظرسنجی تاکید ۸۵ درصدی مردم از حق ایران در استفاده از انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای و تایید بهانه‌جویی غرب و آمریکا در مذاکرات هسته‌ای می‌باشد. همچنین ۷۴ درصد مردم اظهار داشته‌اند: «در صورت عدم موفقیت مذاکرات هسته‌ای، تمرکز بر ظرفیت‌ها و نیروهای داخلی باید بیشتر شود».



برچسب ها :

واشنگتن: تحریم‌ها یکجا لغو نمی‌شود

 
 
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد واشنگتن نسبت به رژیم تحریم‌های ایران سرسخت و مصمم است.


جن ساکی در نشست خبری با خبرنگاران درباره مذاکرات هسته ای با ایران گفت موضع ما نسبت به تحریمهای ایران تغییری نکرده است.

وی در پاسخ به این سوال که موضع آمریکا حداقل در گذشته این بوده که تحریمهای ایران به صورت یک جا لغو نمی شود، آیا همچنان با رفع یکجای تحریمها مخالف هستید؟ گفت: بله، در این زمینه هیچ تغییری در موضع ما صورت نگرفته است.

وی با اشاره به اینکه هدف مذاکره‌کنندگان، رسیدن به چارچوب و کلیات توافق هسته‌ای تا پایان ماه مارس (اوایل فروردین) است افزود: وزیر خارجه جان کری گفت گه تنها شانس تمدید مذاکرات در این مرحله رسیدن به یه توافق درباره چارچوبهای کلی است و رئیس جمهور آمریکا نیز اظهاراتی با همین مضمون داشتند.

جان کری وزیر خارجه آمریکا در مصاحبه با شبکه خبری ان‌بی‌سی‌ نیوز گفته بود: تنها شانسی که می‌توانم برای تمدید مذاکرات هسته‌ای متصور شوم این است که چارچوب توافق واقعا مشخص شده باشد.

پیش از این نیز محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان طی سخنانی در کنفرانس امنیتی مونیخ گفته بود که تمدید مذاکرات هسته‌ای به نفع هیچ‌کس نیست.

دور تازه مذاکرات هسته‌ای ایران و گروه ۱+۵ در حالی از ۲۸ دی (۱۸ ژانویه) در ژنو سوئیس آغاز شد که براساس توافق موقتی که پارسال در همین شهر به دست آمد، قرار بود طرفین طی یکسال، یعنی تا سوم آذر ۹۳ (۲۴ نوامبر ۲۰۱۴)، به توافق نهایی دست یابند.

ضرب‌الاجل جدید مذاکرات هسته‌ای، ۹ تیر ۹۴ برابر با ۳۰ ژوئن ۲۰۱۵ تعیین شده است.


منبع: تسنیم



برچسب ها :

۱۱ میلیون دختر الجزایری به دنبال شوهر
 
 
پدیده تجرد دختران در سال های اخیر به میزان گسترده ای در الجزایر گسترش یافته و کارشناسان اجتماعی و سیاسی نسبت به خطر این پدیده برای امنیت اجتماعی به ویژه با توجه به نبود طرحی جامع برای تشویق جوانان این کشور به ازدواج هشدار می دهند .

براساس آخرین آمار منتشر شده ، تجرد دغدغه بیش از ۱۱ میلیون دختر بالای سن ۲۵ سال در الجزایر می باشد.

خبرگزاری "آناتولی" ترکیه به نقل از اداره ملی آمار الجزایر گزارش داد: از این میان ۵ میلیون دختر الجزایری بیش از ۳۵ سال سن دارند که نشان دهنده افزایش سن ازدواج در این کشور چهل میلیون نفری است.

"امال عیسی" پژوهشگر دانشگاه "البلیده " در این باره می گوید: اوضاع بد اقتصادی الجزایر در سال های ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۱ که جنگ داخلی در گرفت، یکی از علل افزایش تجرد دختران این کشور است.

وی می افزاید: شرایط دشوار اقتصادی و همچنین مهاجرت شمار زیادی از جوانان الجزایری به اروپا و آمریکا برای کار، تاثیری گسترده درافزایش سن ازدواج دختران الجزایرداشته است.

آمارهای رسمی حاکیست که میزان بیکاری در الجزایر حدود ۱۰ درصد و در میان جوانان ۳۰ درصد است.

عیسی، توجه دختران الجزایری به تحصیل علم، کسب استقلال مادی و معنوی و تغییرات اجتماعی و فرهنگی در الجزایر را از دیگر عوامل افزایش سن ازدواج شمرد.

"نوره" استاد دانشگاه الجزایر نیز معتقد است: یکی دیگر از علل افزایش تجرد دختران الجزایری، ترس از شکست در ازدواج و منتهی شدن زندگی به طلاق است به همین دلیل شمار زیادی از دختران در جامعه الجزایر اصطلاح "مجرد" را به "مطلقه" ترجیح می دهند.

"عزالدین حدیدی" امام جماعت مسجد " لتوبه" در الجزیره پایتخت الجزایر نیز گفت: یکی از علل افزایش تجرد دختران الجزایری، آداب و رسوم غلط است که مانعی در برابر ازدواج جوانان می باشد گرچه ائمه مساجد همواره از مردم می خواهند مهریه را کاهش داده و به این شکل ضمن تسهیل ازدواج، فرزندانشان را از انحطاط اخلاقی و فساد نجات دهند اما به نظر می رسد این آداب و رسوم پر رنگ تر از موعظه و احکام دین است.


منبع: العالم




برچسب ها :

مادر شهید مدافع حرم: تهنیت پسرم که در بهشتی...
وعده امام حسین(ع) به شهید مدافع حرم
 
منابع خبری لبنانی چندی پیش گزارش داده‌ بودند که نیروهای حزب الله توانستند پیکر شهید ذوالفقار حسن عزالدین را که تروریست‌‌های تکفیری پس از به شهادت رساندن وی با خود برده بودند پس بگیرند. اما این خبر از سوی خانواده این شهید و حزب‌الله و مقاومت اسلامی تایید نشده است و بدون شک پیکر شهید کماکان در تصرف تکفیری‌های داعش قرار دارد.

به گزارش پایگاه خبری انصارحزب الله، گروهک تروریستی موسوم به دولت اسلامی عراق و "داعش" سر «ذوالفقار حسن عزالدین» رزمنده ۱۷ ساله حزب‌الله که در منطقه الغوطه شرقی دمشق به اسارت این گروه تکفیری درآمد از بدن جدا کردند.

شهید عزالدین از اهالی منطقه "صور" لبنان بود که در اولین روزهای درگیری‌های منطقه غوطه توسط مین زخمی شد و به اسارت تکفیری‏ها درآمد.

براساس این گزارش، شهید عزالدین هنگام اسارت بیهوش شده و بعد از به هوش آمدن و سؤال‌های پیاپی تروریست‌ها از وی؛ او را مانند سرور و سالار شهیدان به شهادت رساندند.



در ویدیویی کوتاه که پایگاه‌های وابسته به تروریست‌ها تکفیری از زمان به اسارت درآمدن این رزمنده‌ حزب‌الله منتشر کرده‌اند شهید عزالدین به سوالات پیاپی تروریست تکفیری به شرح زیر پاسخ داده است:

تروریست‌ تکفیری: اسمت چیه؟
ذوالفقار حسن: محمد
ــ : اهل کجایی؟
ذوالفقار حسن: از زهیران
ــ : لبنانی؟
ذوالفقار حسن: آره لبنانیم
ــ : جز ارتش حزب‌الله هستی؟
ذوالفقار حسن درحالی که به آنان نگاه می‌کند سخنی نمی‌گوید...
ــ : برای چی آمدی اینجا؟
ذوالفقار حسن با تأخیر می‌گوید: ما در راه خدا اینجا هستیم
ــ : تو برای چی اینجا هستی؟ در راه حزب خدا؟ به خاطر بشار اینجا هستی؟
ذوالفقار حسن: نه به خاطر بشار نیست
ــ : به خاطر چی اینجا هستی؟
ذوالفقار حسن: به خدا به خاطر مقدسات آمده‌ام
ــ : به خاطر زینب(س)؟
ذوالفقار حسن از درد به خود می‌پیچد و دو بار آه بلندی می‌کشد و در پایان وقتی تروریست‌ تکفیری بار دیگر می‌پرسد: برای چه کسی آمدی؟ ذوالفقار حسن چیزی نمی‌گوید...



گفتنی است منابع خبری لبنانی چندی پیش گزارش داده‌ بودند که نیروهای حزب الله در سوریه توانستند پیکر شهید ذوالفقار حسن عزالدین را که تروریست‌‌های تکفیری پس از به شهادت رساندن وی با خود برده بودند پس بگیرند. اما این خبر از سوی خانواده این شهید و حزب‌الله و مقاومت اسلامی تایید نشده است و بدون شک پیکر شهید کماکان در تصرف تکفیری‌های داعش قرار دارد.

خانواده این شهید والامقام از دوستانش روایت کردند که وی در خواب دیده که سرش گوش تا گوش بریده می‌شود، با ترس از خواب بیدار شده و بار دیگر به خواب می‌رود. این‌بار حضرت امام حسین(ع) را در خواب دیده که به وی می‌فرماید: عزیز من! سر تو را خواهند برید همانطور که بر سر من در واقعه کربلا گذشت. اما دردی حس نخواهی کرد، چون فرشتگان از هر طرف تو را دربر خواهند گرفت.



شایان ذکر است سردار حاج قاسم سلیمانی در مراسم چهلمین روز درگذشت مادر شهیدان حسین و اصغر ایرلو که با عنوان سنگ صبور برگزار شد، در بیان مصداق و مثال عینی درباره قدرت ایدئولوژی مبتنی بر وحی خاطره‌‌ای گفت که بغض گلویش خود و حاضرین در مراسم را گرفت و به احتمال زیاد این خاطره از شهید عزالدین باشد:



«نوجوان ۱۷ ساله ای که اخیراً(در سوریه) شهید شد، به مادرش می‌گوید، با توجه به خوابی که دیده‌ام این آخرین ناهاری است که باهم می‌خوریم، مادر اجاره تعریف خواب را نمی‌دهد. برای دوستانش اینگونه تعریف کرده بود. ۲ شب است که خواب می‌بینم که روی سینه‌ام نشسته‌اند تا سرم از تنم جدا کنند، فریاد می‌زنم و آنوقت است که امام حسین(ع) می‌آید و می‌گوید، نترس درد، ندارد... را هم بریدند، درد نداشت.»



نامه‌ای از مادر شهید «ذوالفقار حسن عزالدین» به فرزندش


فرزندم ذوالفقار..خدا تو را رو سفید بگرداند همینطور که مرا در مقابل زهرا(س) روسفید کردی...من روز قیامت با افتخار می‌ایستم در حالی‌که سر خونی تو را در بغل دارم و با دست خودم خون تو را به آسمان پرتاب می‌کنم تا فرشتگان با خون تو بال‌های خود را آراسته کنند...شکایت خود را از قومی که با بریدن سر فرزندم قلب مرا شکستند و مرا از شرکت در عروسیش(تشییع جنازه) محروم کردند به امیرمؤمنان(ع) خواهم کرد..فرزندم خون تو ضامن من نزد خدا خواهد بود و باعث افتخار من است..

فکر نکنید که با کشتن فرزندم طاقت مرا می‌گیرید...
فکر نکنید که با بریدن سر فرزندم قلب زینبی مرا پاره می‌کنید...

به خدا قسم که من منتظر بازگشت پیکر فرزندم هستم تا عطر سرورم زینب(س) را از آن استشمام کنم...



می‌خواهم او را در سینه خود فشار بدهم و عطر شهادت را استشمام کنم...

می‌خواهم بایستم و با صدای بلند بگویم خداوندا این قربانی را از ما بپذیر...

و خون تو را بر آسمان بریزم تا زهرا(س) خون تو را بگیرد...

پسرم قلب من برای تو بی‌تابی می‌کند ولکن زینب(س) با صبر خود بر قلب من دست کشید...

پسرم ما هر روز منتظر بازگشت تو هستم تا با ریختن گل روی پیکرت عروسی تو را بگیرم...

منتظر تو هستم و اشکها مرا آتش می‌زنند..تهنیت پسرم که در بهشتی...تهنیت...



منبع:مشرق




برچسب ها :

بازدید فرمانده دافوس سپاه از باغ موزه دفاع‌مقدس
 
 
باغ موزه دفاع مقدس و ترویج فرهنگ مقاومت در ایام الله دهه مبارک فجر روزهای پر ازدحامی را سپری می‌کند.

به گزارش مشرق، روز گذشته سردار بهرام حسینی مطلق فرمانده دانشگاه فرماندهی و ستاد (دافوس) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به همراه معاونین و مدیران این دانشگاه از تالار های باغ موزه دفاع‌مقدس بازدید کرد.

وی پس از بازدید در جلسه‌ای با حضور سردار جواد خضرایی مشاور شهردار تهران و مدیرعامل باغ موزه دفاع‌مقدس و ترویج فرهنگ مقاومت،ایجاد باغ موزه توسط شهرداری تهران را یک اقدام بزرگ در زنده نگه داشتن یاد و خاطره روزهای حماسه و ایثار دانست.

همچنین سیدحمیدطهایی استاندار استان البرز در جریان بازدید از باغ موزه دفاع‌مقدس که با همراهی معاونان و جمعی از مدیران کل استان البرز انجام شد،گفت:حفظ و نگهداری از یادگاران دوران هشت دفاع مقدس برای نسل آینده امری ضروری است و احداث باغ موزه دفاع مقدس با رویکرد فرهنگ‌سازی برای جوانان یکی از اولویت های فرهنگی در استان البرز بشمار می‌رود.

همچنین گروه‌های متعددی از دانش‌آموزان و گروه‌های مردمی در این روز از تالارهای باغ موزه بازدید کردند.

تالار خلیج فارس باغ موزه دفاع مقدس نیز در دهه مبارک فجر با نمایش فیلم‌های منتخب جشنواره فیلم فجر میزبان دست‌اندرکاران سینما است .



برچسب ها :

احراز هویت پیکر شهید امینی پس از ۲۶ سال
 
پیکر شهید علی امینی پس از ۲۶ سال احراز هویت شد.

هویت پیکر این شهید پس از گذشت ۹ سال از تدفین پیکر وی شناسایی شد/ هویت این شهید توسط آزمایش DNA از نمونه استخوانی شهید و تطبیق آن با آزمایش خانواده شناسایی شد

به گزارش «نسیم»، سرهنگ ابراهیم رنگین، رئیس ستاد معراج شهدا مرکز گفت: پیکر مطهر و نورانی شهید "علی امینی" پس از ۲۶ سال از طریق DNA شناسایی گردید.

رنگین گفت: شهید "علی امینی" فرزند "بمان علی" ،متولد سال ۵۱ ، اعزامی ازخوراسگان با عضویت بسیجی از لشگر۱۴ امام حسین است. این شهید بزرگوار در تاریخ ۱۹/۴/۱۳۶۷ به عنوان شهید مفقود اعلام گردید و در مورخ ۵/۸/۱۳۸۴ پیکر ایشان در جزیره فاو کشف گردید.

همچنین وی افزود: شهید بزرگوار"علی امینی" در تاریخ ۱۶/۱۱/۱۳۸۴ طی مراسمی با حضور دانشجویان در دانشگاه آزاد اراک به عنوان شهید گمنام تشییع و به خاک سپرده شده بود.



برچسب ها :

سرداری که به خانه‌ای زیر پونز نقشه رضایت داد!
 
 
در آخرین نقطه شهرری و در قلعه‌گبری شهرکی برای برخی نیروهای سپاه ساخته شده است. این شهرک زیر پونز بود و امکانات کمی‌ داشت. ابتدا سردار به آنجا آمدند و چند سالی هم آنجا بودند. بعد از آن به شهرک شهید بروجردی در بزرگراه بعثت که آن هم در مناطق جنوبی تهران بود، رفتند.
مشرق - امروز ۴۰ روز از خاکسپاری شهید حاج سید حمید تقوی می‌گذرد. شیرمردی که وقتی از خدماتش در سپاه پاسداران بازنشسته شد، خودش را بازنشسته نکرد و زندگی جدیدی را با فعالیت‌های جهادی در قلب عراق آغاز کرد. به همین بهانه پای صحبت یکی از دوستان و همکاران او نشستیم تا از زاویه‌ای دیگر به ویژگی‌های فردی و اجتماعی او بنگریم. باشد که چراغ راهمان شود...
***

اگر موافقید، از نحوه آشنایی‌تان با شهید آغاز کنیم.

آشنایی ما به سال ۸۲ برمی‌گردد. البته قبل از آن هم خصوصیات ایشان را می‌شنیدیم اما چون همکار نبودیم، حشر و نشر خاصی نداشتیم. حاج حمید از فرماندهان قرارگاه رمضان در خوزستان بود و وقتی به تهران آمد، آشنایی ما شروع شد.

ایشان نمی‌خواست مطرح شود و همیشه گمنام بود اما به نظر من خداوند با هدیه شهادت، ایشان را از گمنامی‌ خارج کرد و حالا در همه کشور نام ایشان و بخشی از خصوصیاتشان را می‌شناسند و می‌دانند.

وقتی شهید تقوی به تهران آمدند، کارهایشان در قرارگاه رمضان ادامه داشت؟

ایشان قبل از اینکه به تهران بیایند، فرمانده قرارگاه فجر خوزستان تا سال ۸۲ بودند. کار قرارگاه هم کار روی مجاهدین عراقی و کسب اطلاعات از آنسوی مرز بود. نفوذ به عمق خاک عراق و سازماندهی نیروهای مجاهد عراقی هم از کارهای این قراگاه بود و با لشکر بدر هم در ارتباط بودند.

به تهران که آمدند، فرماندهی اطلاعات و عملیات قرارگاه رمضان را پذیرفتند تا اینکه بازنشسته شدند.

پس داوطلبانه به عراق رفته بودند...

بله. معمولا وقتی افراد بازنشسته می‌شوند به دنبال تفریح می‌روند و دیگر کاری به اطرافشان ندارند اما ایشان اصلا آرام و قرار نداشت. یادم هست دو ماه قبل از شهادتشان، برای انتخابات تعاونی مسکن ایشان را دیدم و گفتم: شنیده‌ام نامزد شده‌اید؟ گفت: نه، من برای جای دیگری نامزد شده‌ام. دعا کنید به ما هم شربت بدهند!

پس شما تا روزهای آخر با ایشان مرتبط بودید.

البته ارتباط ما برقرار بود و اگر به تهران می‌آمدند یا به طریق تلفنی یا حضوری در خدمت ایشان بودم اما حاج آقا حسینی، نماینده ولی فقیه در قرارگاه رمضان کسی بود که تا آخرین روزها هم با حاج حمید تقوی بود. ایشان تعریف می‌کرد که در آخرین دیدار، قبل از اذان، وضو گرفته و عازم آماده کردن مقدمات نماز جماعت بودند که سردار تقوی را دیدند. سردار هم به سمت ایشان رو کرده و گفته بودند بیایید با هم برویم. من می‌روم و شربت می‌خورم و شما حسرت می‌خورید...

ایشان در شهرک حضرت عبد العظیم(ع) همسایه شما بودند؟

بله. در آخرین نقطه شهرری و در قلعه‌گبری شهرکی برای برخی نیروهای سپاه ساخته شده است. این شهرک زیر پونز بود و امکانات کمی‌داشت. ابتدا سردار به آنجا آمدند و چند سالی هم آنجا بودند. بعد از آن به شهرک شهید بروجردی در بزرگراه بعثت که آن هم در مناطق جنوبی تهران بود، رفتند. آنقدر خاکی و دلنشین بودند که عکسشان را در اتاقم زده‌ام و هر کجا می‌روم، انگار دارم با ایشان حرف می‌زنم.

شما هم خوزستانی هستید؟

خیر . من بروجردی هستم...

فیلمی‌از شهید تقوی منتشر شده بود که نشان می‌داد قدری لهجه عربی هم دارند...

ایشان اصالتا عرب زبان نبودند. ولی چون در منطقه فقیرنشین خوزستان زندگی می‌کردند، زبان عربی را یاد گرفته بودند. هنوز هم مادرشان با اینکه همسر شهید و مادر شهید هستند، در آن منطقه زندگی می‌کنند. خدا رحمت کند پدرشان سید نصرالله تقوی را که در عملیات خیبر شهید شدند و برادرشان سید خسرو که در عملیات والفجر ۸ به شهادت رسیدند. خیلی از نزدیکان و دوستان این موضوع را نمی‌دانستند و من چون به پرورنده‌شان دسترسی داشتم، این موضوع را فهمیدم؛ چون خودشان اصلا در این‌باره صحبت نمی‌کردند.

موضوع سیادت ایشان چیست؟ گویا برخی نمی‌دانستند که ایشان از سادات است...

۷-۸ سال پیش که رفت و آمد خانوادگی ما آغاز شده بود، همسرم روزی گفت که می‌دانی حاج آقا تقوی سید است؟ گفتم: نه... گفت: گویا برادر حاج آقا به قم و خدمت تعدادی از مراجع رسیده و آنجا بر اساس شجره‌نامه مشخص شده که از سادات هستند.

روزی در محل کار به شهید تقوی گفتم که این خبر را شنیده‌ام و پیشنهاد دادم که سفره‌ای بیاندازد و همه را مطلع کند اما حاج آقا موافق نبود و گفت: نیازی نیست... هنوز هم خیلی‌ها نمی‌دانند که ایشان سید بوده. برادرانشان شناسنامه‌هایشان را تعویض کردند اما حاج سید حمید، پیگیر این موضوع هم نبود.
سرداری که به خانه‌ای زیر پونز نقشه رضایت داد!

شهید تقوی چند فرزند داشتند و وضعیت خانوادگی‌شان چگونه بود؟

چهار دختر داشتند که یکی‌شان اردواج کرده‌اند.

پس با وجود این دختران، اگر شهید نمی‌شدند هم جایشان در بهشت بود... وقتی به خانه‌تان می‌آمدند، چگونه رفتار می‌کردند و برخوردشان با خانواده چگونه بود؟

من خودم بارها برای دخترانشان خواستگار می‌فرستادم که اگر چه حاج حمید راضی بود ولی دخترخانم‌ها قبول نمی‌کردند. من کمی ‌ناراحت شدم و یک بار که تماس گرفته بودم، به یکی از دخترانشان گفتم: افرادی که به شما معرفی می‌کنم، خیلی مناسب و قابل اطمینان هستند، چرا آن‌ها را قبول نمی‌کنید؟ یکی از دختران حاج حمید گفت: راستش را بخواهید در خانه پدرمان بسیار راحت و خوشحالیم و فعلا می‌خواهیم درسمان را بخوانیم و قصد ازدواج نداریم... این نشان از اوج مهر و محبت در محیط خانگی حاج حمید داشت.
سرداری که به خانه‌ای زیر پونز نقشه رضایت داد!

در مهمانی‌ها معمولا شما به خانه‌شان می‌رفتید یا ایشان می‌آمدند؟

حاج حمید، بیشتر روزها روزه بودند و به همین خاطر بسیاری از دفعات، تنهایی به خانه ما می‌آمدند تا افطار کنند. ولی گاهی هم به همراه خانمشان به منزل ما تشریف‌فرما می‌شدند. ما هم چند باری برای افطار به منزلشان ‌رفتیم.

البته حاج حمید بیشتر اوقات بعد از بازنشستگی به خوزستان و نزد مادرشان می‌رفتند. حسینیه‌ای هم در آنجا ساخته بودند که پیگیر کارهایش بودند.

رفتارشان با ساکنین مجتمع مسکونی چگونه بود؟

پایگاه بسیج شهرک حضرت عبدالعظیم(ع) را می‌خواستیم راه‌اندازی کنیم که سال ۸۳ مبلغ ۳۵ میلیون تومان از حاج قاسم سلیمانی گرفتیم و کلنگش را هم شهید تقوی زدند. حاج حمید پیگیر کارهای این پایگاه بودند و در حسینیه‌ای که در شهرک ساخته شد هم همیشه حاضر می‌شدند و وقتی امام جماعت نداشتیم، بی‌تعارف، جلو می‌رفت و نماز را به امامت ایشان می‌خواندیم؛ چون هم شکر خدا به خودشان مطمئن بودند و هم بقیه ایشان را قبول داشتند و قرائتشان هم که کامل بود. ساختمان پایگاه بسیج که تمام شد، قرار شد کارهای اداری‌اش را پیگری کنیم که چون حاج حمید وقت نداشت و من کارها را انجام می‌دادم. در حقیقت به اصرار حاج حمید، مسئولیت پایگاه را قبول کردم اما همیشه خودم را نیروی ایشان می‌دانستم.

شما نیروی اداری بودید یا نظامی؟

من در زمان جنگ در اطلاعات عملیات بودم و بعد از آن به حوزه نمایندگی ولی فقیه آمدم. البته خیلی علاقمند بودم که در خدمت حاج حمید باشم که متاسفانه توفیق نشد. البته کار با سردار تقوی راحت هم نبود؛ چرا که ایشان در کارشان کاملا دقیق و سختگیر بودند و نسبت به بیت‌المال هم بسیار حساسیت داشتند.

شما برای مبارزه با داعش و سلفی‌ها داوطلب نشدید که با شهید تقوی همراه شوید؟

چرا؛ از همان زمان بازنشستگی من طی نامه‌ای اعلام کردم که آماده اعزام هستم. تقریبا یک ماه بعد بازنشستگی بود که داعش به عراق حمله کرد و من باز هم پیگیری کردم اما هنوز شرایط برای اعزام من مهیا نشده است. من بسیار مشتاقم تا پرچمی ‌که دست شهید تقوی بوده را از زمین بردارم.

شهید تقوی از لحاظ جسمی‌ در چه وضعیتی بودند؟ یعنی توانایی لازم برای حضور در جبهه نبرد را داشتند؟

حاج حمید تا قبل از بازنشستگی به مکان رزشی محل کار می‌آمدند و می‌دویدند. من هم چون می‌خواستم در کارهای خوب از ایشان تبعیت کنم، این ورزش را انجام می‌دادم. این ورزش‌های حاج حمید به رغم روزه‌داری ایشان بود. گذشته از اینکه دائم‌الوضو بود، عمده روزها را هم روزه می‌گرفتند. واقعا در همان حال و هوای ۵۷ مانده بودند. برخی همکارها می‌گفتند که در سال ۸۳ و ۸۴ که صدام سقوط کرده بود و حاج حمید به عنوان فرمانده قرارگاه میانی مهران یا ۱۷۰۰ مشغول به خدمت در این شهر بودند، مدام در حال روزه بودند و من خودم هم فکر می‌کردم حاج حمید در گرمای این شهر که به حدود ۵۰ درجه می‌رسید، روزه نگیرد اما بچه‌ها می‌گفتند که هیچوقت ایشان را در صبح وظهر در سالن غذاخوری ندیده‌اند. شهید تقوی اصلا چای نمی‌خورد و از لحاظ جسمی‌هم هیچ مشکلی نداشت و در کوهپیمایی همیشه جلو بود. مثلا با همکاران به کوه الوند یا کوه‌های تهران می‌رفتیم و خودشان هم گاهی به صورت انفرادی به کوه می‌رفتند و ورزش می‌کردند.
سرداری که به خانه‌ای زیر پونز نقشه رضایت داد!

در این کوهپیمایی‌ها خاطره‌ای هم با ایشان دارید؟

یک روز ارتفاعات بالای شهرک الماسی در شرق تهران را بالا می‌رفتیم که برگشت و به من گفت: مرزبان! دنیای عجیب و غریبی شده. دعا کن شهید بشویم.

از خصوصیات اخلاقی ایشان هم برایمان بگویید.

آدمی ‌بسیار ساده زیست بود و اصلا با دکوراسیون و ظواهر نسبتی نداشت. مثلا در خانه ۸۰ متری شان یک فرش کاملا معمولی پهن بود و هیچ مبلمانی وجود نداشت. البته راحتی خانواده را می‌‌خواستند و حتی تمام حقوقشان در اختیار خانم شان که دخترخاله‌شان هستند، بود اما چون غالبا در ماموریت بودند، این کار را کرده بودند. شهید تقوی سر و وضع کاملا ساده‌ای داشتند.

شما برای صرف غذا هم به خانه‌شان رفته بودید؟ سفره‌شان چه حال و هوایی داشت؟

سفره‌ای ساده که همیشه یک نوع غذا داشت و خانواده‌شان هم به این وضعیت همراهی می‌کردند. یکی از خواهران من در ساختمان ایشان ساکن بودند و من همیشه می‌گفتم که در این ساختمان دو خواهر دارم. من همسر شهید تقوی را به خاطر همین همراهی‌ها و ساده‌زیستی‌ها، مثل خواهر خودم می‌دانستم و احترام می‌کردم.
سرداری که به خانه‌ای زیر پونز نقشه رضایت داد!

خانواده شهید تقوی بعد از شهادت حاج آقا به خوزستان رفتند با در تهران هستند؟

هنوز که نرفته‌اند و در تهران مشغول رتق و فتق مراسم‌ها هستند و اطلاعی ندارم که چه برنامه‌ای برای آینده دارند.

قرارگاه رمضان یکی از یگان‌های مهم سپاه است، چرا ایشان بعد از آمدن به تهران در چنین شهرکی با امکانات کم ساکن شدند؟

وقتی ثبت‌نام برای مجتمع مسکونی حضرت عبدالعظیم(ع) آغاز شد تعدادی از سرداران هم ثبت نام کردند اما وقتی صحبت ثبت نام در مجتمع‌های دیگری که در نقاط بهتری از تهران بود به میان آمد، همه انصراف دادند و فقط حاج حمید به عنوان تنها سردار باقی مانده در میان ما، تا آخر ماندند و حتی در شهرک، ساکن هم شدند. در شهرکی که حتی در روی نقشه هم نیست و واقعا زیر پونز است. حتی ما هم از اینکه ایشان انصراف ندادند، تعجب کردیم.

تا دو سال پیش که حاج حمید بازنشسته شدند و دخترانشان می‌خواستند برای رفت و آمد به دانشگاه، دسترسی بهتری به وسایل عمومی ‌داشته باشند، تصمیم گرفتند به واحدی ۸۰ متری در شهرک شهید بروجردی بروند که ایشان هم امکانات ویژه‌ای نداشت و فقط دسترسی‌شان به مرکز شهر بهتر بود.
سرداری که به خانه‌ای زیر پونز نقشه رضایت داد!

مجتمع حضرت عبدالعظیم برای نیروهای سپاه بود؟

بله، برای تعدادی از آن‌ها ساخته شد اما به مرور واحدها فروخته شد و حالا تعداد کمی‌ از پاسداران آنجا زندگی می‌کنند. چون شرایط خیلی مناسبی ندارد.

چه زمانی خبر شهادت حاج حمید را شنیدید؟

نگهبانی در مجتمع مسکونی‌مان داریم که آن شب زنگ خانه‌مان را زد و دیدم که زار زار گریه می‌کند. تعجب کردم و فکر کردم که با کسی دعوا کرده است. گفت: آقای تقوی شهید شده... خشکم زد. سریع به خانواده‌اش زنگ زدیم اما آن‌ها هم در جریان نبودند. تا اینکه فردای آن روز که چند نفر از سرداران و مسئولان قرارگاه رمضان با خانواده به منزل حاج‌آقا رفته بودند، آن‌ها هم با خبر شدند. حاج آقا حسینی هم با یکی از همکارانمان تماس گرفته و خبر را داده بودند که ایشان هم با گریه خبر را دادند.

خلاصه پیکر را به معراج آوردند و شبانه هم به مسجد شهرک شهید بروجردی آوردند که سردار مسجدی بعد از مراسم دعا، سخنرانی کردند و شبانه پیکر را از مسجد تا منزل به نحو با شکوهی تشییع کردند. دوستان بسیج شهرری هم اصرار داشتند حاج حمید را به حرم حضرت عبدالعظیم(ع) ببرند اما وقت برای این کار وجود نداشت. فردایش هم که تشییع در ستاد فرماندهی سپاه برگزار شد.

حالات خانواده خصوصا دختران‌شان بعد از شنیدن خبر چگونه بود؟

بسیار آرام بودند و اصلا بی‌تابی نمی‌کردند. همسرشان گفته بودند که ما همیشه منتظر شهادت حاج حمید بودیم و خیلی از همکاران هم تعجب می‌کردند که فردی با این خصوصیت‌های رفتاری و با این خلوص، چگونه تا به حال شهید نشده است؟ حاج حمید یک نیروی اطلاعاتی بود و همیشه گمنام زندگی می‌کرد.

حاج حمید در لیست سیاه آمریکا هم بودند و یک بار هم در اهواز، نارنجک جنگی را به منزلشان انداخته بودند که خوشبختانه آسیبی ندیده بودند.

از نحوه شهادت شان اطلاع دارید؟

بر اساس گفته‌های حاج آقا حسینی، در منطقه سامرا که بودند، در خط اول، داعشی‌ها در خانه‌ها پناه می‌گرفتند. مجاهدان با هدایت حاج حمید، توانسته بودند که خط اول را بشکنند. داعش تا قبل از اربعین، جاده نجف – کربلا هم در تیررس داعش بود اما با عملیات‌های مختلف؛ داعش پس زده شد. به هر حال با تدبیر حاج قاسم سلیمانی و سردار تقوی کارهایی انجام شد تا آسیبی به زائران اربعین حسینی نرسد. امسال شکر خدا با امنیت خاصی برگزار شد و من شخصا شاهد این امنیت بودم.

گویا داعشی‌ها در خط دوم هم به عقب رانده می‌شوند و در خط سوم، به یک روایت، یک داعشی در ترانس برق قایم شده بود و به سمت سردار تقوی شلیک می‌کند که به ایشان اصابت می‌کند. کار ایشان هدایت بوده و حتی سلاح و کلت هم به همراهشان نبوده است.

اگر خاطره خاص دیگری از ایشان دارید، مشتاق به شنیدن هستیم.

سال ۹۰ قسمت شد همراه با خانواده به مشهد مقدس مشرف شویم که ایشان را نزدیک مسجد گوهرشاد دیدیم. به ما دو تا کارت ویژه مسئولان برای دیدار با رهبر انقلاب را دادند و رفتند. بعدها معلوم شد که کارت خودشان را داده‌اند تا مثلا فرزند من که علاقمند بود، با «آقا» دیدار کند.

تواضع حاج حمید آن قدر بود که کسی نمی‌توانست در سلام کردن از ایشان پیشی بگیرد. کسی اگر ایشان را نمی‌شناخت، از وضع ظاهری‌اش نمی‌توانست پی ببرد که سردار است. حتی با وجود اینکه اتومبیلی با راننده در اختیار داشت، با سرویس محل کار تردد می‌کرد. صبح‌ها با سرویس به سر کار می‌رفت و اگر کارش تا دیر وقت طول می‌کشید، با اتومبیل محل کار به خانه می‌آمد.

راننده ایشان (آقای صفری) تعریف می‌کند که یک روز صبح زود برای رفتن به فرودگاه قرار گذاشتیم ولی خواب ماندم و دیر رفتم. به دنبال حاج آقا رفتم و سوارشان کردم. خلاصه به پرواز نرسیدیم ولی شهید تقوی من را کوچکترین توبیخی نکرد و گفت: شاید صلاح بوده تا به این پرواز نرسیم.

حاج حمید همیشه با پای پیاده به نماز جمعه شهرری می‌رفتند و به شرکت در این مراسم اهمیت زیادی می‌دادند.

شهید تقوی هر جایی که جلسه بود یا جمعی حضور داشتند، دنبال جای تکیه نمی‌گشت و همان وسط و رو به قبله می‌نشست.



برچسب ها :

خوشحالم بعد از ۷ سال«محمد رسول‌الله» اکران شد
 
 
کارگردان فیلم سینمایی محمد رسول الله (ص) بیان کرد که امیدوار است توفیقات این فیلم هم در دنیا و هم در جهان اسلام بتواند زیبایی‌ها و مهربانی‌های حضرت پیامبر (ص) را به مردم نشان دهد.

مجید مجیدی در گفتگو با خبرنگار مهر در حاشیه آیین افتتاح رسمی نمایش فیلم سینمایی «محمد رسول الله» با بیان این مطلب افزود: احساس بسیار خوبی دارم که بالاخره بعد از ۷ سال تلاش توانستیم موفق به اکران فیلم «محمد رسول الله» شویم و باید بگویم که منتظر چنین روزی بودم که بتوانم در بین مردم فیلم را ببینم.

وی در رابطه با زمان طولانی فیلم نیز گفت: امیدوارم فیلم «محمد رسول الله» شروع یک نهضت فرهنگی بزرگ در جهان اسلام باشد، چرا که برای من به عنوان کارگردان و سایر عوامل، فعالیت پیرامون زندگی پیامبر گرامی اسلام (ص) لحظه لحظه‌اش زیبا بود و امیدوارم بتوانیم در روزهای بعد نیز نمایش‌های مردمی از این فیلم داشته باشیم. کما اینکه امروز برای اولین بار بود که به شکل عمومی در خدمت تماشاگران بودیم.

کارگردان فیلم سینمایی «محمد رسول الله» تصریح کرد: امیدوارم این منظر نگاه رحمة للعالمینی حضرت مهربانی بتواند بخش کوچکی از زیبایی‌ها و مهربانی‌های این انسان شایسته الهی را به تصویر کشیده باشد. این فیلم به نظر من می‌تواند با فطرت‌های پاک هر انسانی ارتباط برقرار کند و این امید را دارم بتوانیم هم در دنیا و هم در جهان اسلام توفیقاتی را کسب کنیم.

مجیدی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه آیا نگران زمان طولانی فیلم نیست؟ توضیح داد: به هیچ عنوان نگران زمان طولانی فیلم نیستم چرا که تصور می‌کنم تماشاگران می‌توانند با آن ارتباط خوبی برقرار کنند.




برچسب ها :

پسران ایرانی به دنبال دختران کم‌ سن‌ و سال!
 

تبیان: علی ۳۴ ساله بود که تصمیم به ازدواج گرفت. مادرش به اطرافیان سپرده بود دخترهای دم بخت فامیل را به او معرفی کنند تا برای پسرش آستین بالا بزند. اما علی هر کدام را به بهانه‌ای رد می‌کرد؛ یکی از علی بزرگ‌تر بود، دیگری ۲ سال از علی کم سن‌تر بود، دختر بعدی ۲۰ ساله بود و پختگی مورد نظر علی را نداشت و...

برای علی ۳۴ ساله، معیار انتخاب همسر درست‌‌ همان چیزی بود که در ۲۵سالگی می‌خواست: دختری که در اواسط دهه بیست باشد و از نظر ذهنی بتواند او را درک کند. نمونه علی در دور و اطراف ما کم نیست. پسرهایی که رقم سن خود را فراموش کرده‌اند و حتی اگر ۴۰ سالشان بشود، باز هم به دنبال همسری زیر ۳۰سال می‌گردند.

چرا دختران کم سن؟
جامعه‌شناسان می‌گویند هرقدر یک جامعه توسعه یافته‌تر باشد، فاصله سنی بین زوج‌ها کمتر می‌شود. برعکس در جوامع سنتی یا توسعه نیافته، دلایل دیگری برای فاصله سنی زیاد زن و مرد و انتخاب دختر کم سن و سال وجود دارد:

دختران کم سن شاداب ترند
در دنیای امروز معیارهای سنی تفاوت زیادی با گذشته کرده است. دختر ۳۰ساله امروز هنوز در ابتدای راه زندگی قرار دارد و آینده‌ای پر از احتمالات مختلف پیش روی خود می‌بیند. به نسبت زنان ۳۰ ساله نسل قبل از خود شاداب‌تر، پرانرژی‌تر و سالم‌تر است و تجربه‌های بسیار بیشتری از زنان نسل‌های قبل از خود کسب کرده. تحصیلات بیشتری دارد، وارد اجتماع شده و پختگی و جوانی را همزمان تجربه می‌کند.

برای دخترانی در دهه سوم یا چهارم زندگی، آینده تصویری بسیار متفاوت از مادرانشان دارد. بنابراین، دختران امروزی با وجود سن بالا‌تر، همچنان شادابی و تحرک و تازگی خود را حفظ کرده‌اند.

شانس بچه دار شدن
در گذشته، سن باروری دختران معیار انتخاب آن‌ها برای همسری بود. در آن زمان زنی در سال‌های آخر دهه بیست کم‌کم قدرت باروری‌اش کاهش می‌یافت اما با پیشرفت‌های پزشکی امروز و تغییر سبک زندگی، زنان می‌توانند تا اوایل دهه چهل زندگیشان قدرت باروریشان را حفظ کنند. از این گذشته، با راه افتادن امکانات بِروزی مثل بانک تخمک، زنان می‌توانند در جوانی تخمک‌های با کیفیت خود را به این بانک بسپارند تا اگر در سنین بالا‌تر ازدواج کردند، برای بچه‌دار شدن نگرانی نداشته باشند.

شکل‌پذیری شخصیتی
شاید امروز کمتر با این تفکر سنتی مواجه باشید اما هنوز هم در بخش‌هایی از جامعه هستند کسانی که معتقدند ازدواج با دختر کم سن و سال یعنی داشتن شانس تربیت همسر. برای این افراد ازدواج تعامل بالغانه دو فرد بزرگسال نیست. بلکه ارتباط پدر فرزندی و ارباب رعیتی مردی با زنی است که قرار است فرمانپذیر و تحت سلطه او باشد.

واقعیت ازدواج این است که باید چهارچوب‌های آن بر اساس مشارکت، عشق و تعامل بالغانه شکل بگیرد. هرگاه یکی از این عناصر جابجا، حذف یا نامتعادل شود تعادل ازدواج بهم می‌خورد و رابطه آزاردهنده می‌شود. تلاش برای تربیت کردن یک فرد یا تغییر دادن او، به معنی صرف انرژی دائم برای کنترل کردن او است؛ و البته هیچ کس ازدواج نمی‌کند تا دائم مراقب همسرش باشد. این طور نیست؟

مشکلات ازدواج با فاصله سنی زیاد
مردان امروزی کمتر خواهان زنی سلطه‌پذیر و وابسته هستند. استقلال داشتن زن در زمینه‌های فکری و اجتماعی معیار پسران جوان امروز است. زنان هم به لطف تحصیلات بیشتر و تربیت متفاوت از گذشته، خواهان این استقلالند. بنابراین، ازدواج امروزی، ازدواج دو فرد عاقل، بالغ، مستقل و توانمند است که قرار است با تکیه به توانایی‌های یکدیگر قایق زندگیشان را هدایت کنند.

ازدواج مردی ۳۳-۳۴ ساله با دختری ۲۱-۲۲ ساله، مانع ایجاد رابطه‌ای متقابل می‌شود. در این ازدواج، دختر در ابتدای مسیری قرار دارد که هنوز آن را نپیموده، شناخت کافی از خودش ندارد، در اوج تغییر و تحولات شخصیتی قرار دارد و ممکن است در ادامه زندگی مسیر دیگری را برای خود برگزیند. این در حالی است که پسری در دهه چهارم زندگی، به ثبات نسبی شخصیتی رسیده. تکلیفش را با زندگی می‌داند و از اینکه قرار است چه کار کند و چه مسیری را ادامه دهد آگاه است.

در واقع نکته مهم در اختلاف سنی و ازدواج، «رده سنی» همسران است. دو کودک ۵ و ۱۲ ساله را در نظر بگیرید. فکر می‌کنید این دو کودک می‌توانند دوست یا همبازی خوبی برای یکدیگر باشند؟ کودک ۵ساله هنوز از درک خیلی از مسایل عاجز است. توانایی استقلال در برخی امور شخصی‌اش را ندارد. نیازمند مراقبت است و خواندن و نوشتن نمی‌داند. اما برای کودکی ۱۲ساله که کلاس ششم ابتدایی است، دنیا شکل و شمایل دیگری دارد. او تا حدودی مستقل است، می‌تواند ارتباط کامل‌تری با پدر و مادرش برقرار کند، مهارت‌های مطالعه و آموختن دارد و این یعنی وارد دنیای بزرگی از آگاه شده و...

این دو کودک اگرچه فقط ۷سال تفاوت سنی دارند اما در دو مقطع متفاوت از زندگیشان هستند. درباره ازدواج هم همین طور است.

ازدواج زن و مردی که در دو مقطع متفاوت از زندگی باشند، اشتباه بزرگی است که نتیجه‌ای جز عدم تفاهم و سرعت حرکت نابرابر نخواهد داشت. هر دو طرف در چنین رابطه‌ای آزار می‌بینند و احساس می‌کنند به قدر کافی از طرف همسرشان درک و همراهی نمی‌شوند.

همیشه جوان نیستید

امروز که جوانید شاید بتوانید با یکدیگر منطبق شوید، کنار بیایید و ملاحظه همدیگر را بکنید. اما این وضعیت دوام زیادی نخواهد داشت. در ۵سال، ۱۰ سال یا ۱۵سال آینده، مشکلات خودشان را نشان می‌دهند. رده سنی شما تغییر می‌کند و در حالی که مرد در دهه پختگی و افتادگی قرار دارد، زن هنوز شادابی آخرین سال‌های جوانی‌اش را تجربه می‌کند. این فاصله کم کم بر روابط شما اثر می‌گذارد.

زن احساس می‌کند بار زندگی روی دوش او افتاده، تنهاست و مرد حال و حوصله سابق را ندارد. در عوض، مرد احساس می‌کند زن توقعات زیادی از او دارد و زیادی شاد و پرانرژی است. به ثبات کافی نرسیده و حوصله مرد را سر می‌برد.

به همین نسبت، افت توان جنسی مرد و عدم تناسبش با توان جنسی زن اتفاق می‌افتد. زن‌ها در دهه ۳۰ و ۴۰ زندگیشان پرشور‌تر از مردان در همین سنین هستند. مردانی که به دهه ۵۰ و ۶۰ سنیشان می‌رسند، افت عملکرد جنسی پیدا می‌کنند ولی این اتفاق در زنان نمی‌افتد. نارضایتی جنسی زن و سردی روابط زن و مرد در سنین می‌انسالی آفت دیگری است که ازدواج‌هایی با فاصله سنی نامتعارف را تهدید می‌کند.

در نظر داشته باشید این جمله رایج که «سن فقط یک عدد است»، به هیچ وجه درست نیست. سن، نماینده مجموعه‌ای از روحیات، شرایط جسمی و تجربه‌های اندوخته فرد است و نمی‌توان بی‌توجه به آن همنشین همیشگی زندگی را انتخاب کرد.




برچسب ها :

شوخی زشت با سرداران سپاه در جشنواره

 
اینکه ممیزان ما چارچوب‌های خاص خود را در ممیزی آثار دارند و سعی وافری می‌کنند که اشارات و طعنه‌های تند سیاسی وارد فضای فیلم‌ها نشود چندان عجیب نیست. اما می‌بینیم که انگاری برخی موارد از چشمان ممیزان دورمانده است. در بخشی از "احتمال باران اسیدی" یک شوخی نادرست و زشت با سرداران سپاه صورت می گیرد.


به گزارش فرهنگ نیوز، حاشیه‌ها جزیی جدانشدنی از جشنواره فیلم فجر هستند. در روز سوم جشنواره هم با حواشی مختلفی روبرو بودیم. مهم‌ترین حاشیه بحث‌هایی بود که بر سر نمایش فیلم اول "مرگ ماهی" مطرح شد؛ بحث‌هایی منطبق بر این اصل که گویا کارگردان این اثر برای ساخت آن سراغ فیلم‌نامه ارژینال نرفته و سعی کرده با گرته برداری از چند فیلم مختلف از "مادر" علی حاتمی گرفته تا "برف روی شیروانی داغ" محمدهادی کریمی و البته "یه حبه قند" رضا میرکریمی فیلمش را بسازد. حضور رییس سازمان سینمایی در کاخ جشنواره نیز به اندازه خود حاشیه ساز همان طور که تماشای فیلم "شکاف" از کارگردانی که فیلم قبلش "گس" توقیف شده بود. در ادامه به برخی از مهم‌ترین حاشیه‌های روز سوم اشاره کرده‌ایم.

صف انتظار برای تایپ خبر

وجود فضای مناسب برای انعکاس اخبار رسانه ای اهالی رسانه را باید به فال نیک گرفت که همچنان بعد از گذشت چند سال پا برجاست و تغییر چندانی نداشته اما توجه به اصل تعدد روزنامه‌نگاران و خبرنگاران و یا شاید حتی گفت خبرنگارنما، تعداد سیستم‌ها کفایت حجم متقاضیان را نمی‌دهد. در سومین روز از جشنواره، کافی نت کاخ جشنواره آن چنان شلوغ شده بود که بسیاری از اهالی رسانه برای ارسال اخبار خود یک ربع تا نیم ساعت در صف انتظار ایستادند. با توجه به اینکه فضای خالی در لابی سالن همایش‌ها موجود است. بد نبود که فکری هم می‌شد برای افزایش تعداد سیستم‌ها.

آیا این شوخی‌ها دیده نشده؟

اینکه ممیزان ما چارچوب‌های خاص خود را در ممیزی آثار دارند و سعی وافری می‌کنند که اشارات و طعنه‌های تند سیاسی وارد فضای فیلم‌ها نشود چندان عجیب نیست. با این حال در برخی فیلم‌های جشنواره اشاراتی را می‌بینیم که انگاری از چشمان ممیزان دورمانده است. در بخشی از "احتمال باران اسیدی" یک شوخی نادرست و زشت با سرداران سپاه صورت گرفت! یکی از کاراکترهای فیلم که جوانی است که بعضاً مخدر هم مصرف می‌کند برای راه اندازی کار پیرمردی که جای پدرش است از طریق تلفن دستی خود را سرداری جامیزند که به دنبال گرفتن نمایندگی یک داروی تقویت قوای جنسی در کشورهایی چون سوریه است!!!

نمی‌دانیم این شوخی‌ها توسط ممیزان ما دیده شده است و به اصطلاحاً زیرسبیلی آن را رد کرده‌اند یا ممیزان ما فیلم را بادقت ندیده‌اند. شاید هم ممیزان صرفاً نیمه ابتدایی فیلم را که به سبک آثار شهید ثالث، کند، بی هیجان و بدون اتفاق پیش می‌رود دیده‌اند و بر همین مبنا مجوز نمایش کامل اثر را صادر کرده‌اند.

ازدحام جمعیت و عدم تحقق رضایت خاطر

شلوغی سالن نمایش فیلم در کاخ جشنواره که تقریباً از روز ابتدایی وجود داشت در روز سوم و بخصوص به هنگام نمایش دو فیلم "مرگ ماهی" و "شکاف" به اوج خود رسید. جالب است که این ازدحام جمعیت که البته ناشی از انتظارات بالای مخاطبان از سازندگان دو فیلم بود در مورد "مرگ ماهی" که به نومیدی مطلق انجامید و در مورد "شکاف" رضایتی نسبی را برای مخاطبان به وجود آورد.

این شلوغی بیش از حد که به سبب ورود افراد غیرمتفرقه در سالن بود موجب آن شد که بسیاری از همین متفرقه‌ها برای دوستان و آشنایان خود صندلی رزرو کنند و به این ترتیب اهالی رسانه که کمی دیرتر وارد سالن شده بودند مجبور شوند به بالکن رفته و در نقاط کور بالکن فیلم ببینند.

بدعتی غلط

یکی از بدعت‌های غلطی که مدیر کاخ جشنواره بنیان گذاشته است این است که از حراست فیزیکی سالن نمایش خواسته است که بعد از آغاز نمایش فیلم درب‌های ورودی را بسته و دیگر به کسی اجازه ورود به سالن ندهد. این امر موجب آن شده است که بعضاً مخاطبانی که در میانه‌های نمایش فیلم از سالن خارج می‌شوند به هنگام بازگشت با عبارت "ورود ممنوع" مخاطبان مواجه شوند و همین باعث درگیری‌های لفظی میان آن‌ها و مسئولان حفاظت فیزیکی شود. بهتر بود چنین تصمیماتی با مشورت میان اهالی رسانه صورت می‌گرفت تا حجم این درگیری‌های کمتر شود.

این‌ها دوست هستند یا...؟

حجت آ.. ایوبی رییس سازمان سینمایی دیروز برای اولین بار به کاخ جشنواره آمد و به هنگام نمایش "شکاف" در سالن اصلی برج حاضر شد. حضور ایوبی سبب ساز آن شد که جمع کثیری از مدیران و کارمندان برج میلاد در کنار او قرار گرفته و به مدیحه سرایی از عملکرد مدیریتی ایشان پرداخته و در گپ و گفتهایشان از این بگویند که به لطف مدیریت ایشان بوده که امسال جشنواره بی حاشیه ای را شاهد هستیم. البته این مدیحه سرایان از این نگفتند که کم حاشیه بودن باعث حضور یک سری آثار بی بو و بی خاصیت به جشنواره شده است.

توده و ربطش با شکاف

نکته جالب فیلم "شکاف" که نام قبلی آن "توده" بوده درباره مشکلی است که کاراکتر اصلی زن فیلم پیدا می‌کند؛ این زن به دلیل ایجاد توده ای در رحمش مجبور به این است که بچه دار شود اما تلاش برای بچه دار شدن مواجه می‌شود با درگیری وی و همسرش با مشکل دوست نزدیکشان و به این ترتیب شرایطی متفاوت برایشان رقم می‌خورد. به نظر می‌رسد تغییر نام فیلم از "توده" به "شکاف" دقیقاً بر این مبنا بوده که سال‌ها پیش از این حزبی به نام حزب توده تحت تأثیر تفکرات کشور شوراها در ایران به راه افتاد. در آن دوران هر کس که عضو این حزب بود را توده ای می‌نامیدند و در فیلم "شکاف" نیز کاراکتر اصلی داستان به دلیل ضایعه رحمش، توده ای تلقی می‌شود! اما این توده کجا و آن توده کجا؟!




برچسب ها :


صفحه قبل 1 ... 106 107 108 109 110 ... 514 صفحه بعد